وتو برای تیم کی‌روش!

غائله فدراسیون فوتبال فوتبال ایران از آن دست غائله هایی است که گویی داستان های نهان و ‌آشکاراش تمامی ندارد. هر از چند گاهی ساختمان پرحاشیه سئول تیتر یک تمامی رسانه ها می شود.

حاشیه ها و هیاهوهایش گاهی در کنار بزرگ ترین حاشیه سازها تنه به تنه پیش رفته و گاهی هم بازارش از دلار و سکه پر رونق تر بوده است.

قانون منع به کار گیری از بازنشستگان وقتی به همین ایستگاه فوتبال رسید، حاشیه ساز شد؛ پارلمانی‌ها از یک سو؛ نهادهای خارجی؛ رئیس فیفا و ای اف سی هم از سوی دیگر. وزیر ورزش در یک جبهه قرار گرفت و فوتبالی ها در جبهه ای دیگر.

در همین ایستگاه بود که برخلاف دیگر ایستگاه های ورزشی جنگ های نیابتی ، تصمیمات پنهانی و دعواهای علنی آغاز شدند و فوتبال تیتر اول رسانه های داخلی و خارجی شد؛ وزیر خواهان برکناری مهدی تاج و دوستانش بود و در مقابل فوتبالی‌ها مخالف وزیر، هیچ کس علاقه ای به عقب نشینی نداشت.

میل به نباختن فضا را به سمتی برد که هر کس برای دفاع از خودش سناریویی بنویسد و ترفندها لحظه به لحظه به روز می شدند.

در همین شرایط اواخر آبان و اوایل آذر سال جاری شدت اختلافات بین فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش(با کمک برخی از نمایندگان پارلمانی) به اوج رسید؛ چماق تعلیق ابزار فدراسیون بود و اجرای قانون و برکناری بازنشستگان فوتبالی ابزار وزارت و پارلمانی ها بود.

با همین ابزارها و با چنین تفکراتی گره کوری بر پیکر فوتبال ایران زده شد و برای باز شدن این گره همه به دنبال یک راه حل بودند.

راه حل وزارتی ها با فرمول فوتبالی ها خیلی تفاوت داشت، یکی دنبال برگزاری سریع مجمع بود و دیگری هم تاکتیک" وقت کُشی" را در پیش گرفته بود.

تصمیم نهایی در روزهایی که اختلافات به اوج رسیده بود به تاکتیک :وقت کشی" نزدیک تر بود؛ یعنی یک روز خاص برای برگزاری مجمع عمومی فدراسیون فوتبال ایران معرفی شد. وعده برگزاری مجمع در روز 20 دی 98 روی خروجی سایت فدراسیون فوتبال ایران بالا آمد تا بلکه از شدت هیاهوهای وقت کاسته شود. اطلاعیه ای که شاید آتش را فرونشاند،اما این آتش همان آتشی زیر خاکستری است که شاید بعدها با حرارت بیشتری شعله ور شود.

مجلسی ها با همین اطلاعیه دست از مصاحبه ها فوتبالی کشیدند، وزیر آرام تر شد و تاج و دوستانش(اعضا هیات رئیسه و مجمع عمومی فدراسیون فوتبال) برای چند صباحی هم شده راحت تر نفشس کشیدند و خودشان را برای پاتک های بعدی آماده کردند.

قرار بود که 19 دی روز مهمی برای فوتبال ایران و برخی از بازنشستگان فوتبالی کشورمان باشد، چون طبق یک مصوبه می خواستند با 5 عضو بازنشسته خداحافظی کنند.علی کفاشیان، حیدر بهاروند، فریدون اصفهانیان، محمود اسلامیان و عبدالکاظم طالقانی، پیرهای این دیر مغان بودند و وزیر ورزش انتظار خداحافظی شان را می کشید؛ دریغ از آنکه " در همه دیر مغان نیست چون ما (من) شیدایی!

با وجود اعلام قبلی و رسمی فدراسیون فوتبال، مجمع عمومی 19 دی فدراسیون با همین ادبیاتی که مجمع نوزدهم را تایید کرده بود، با همین شیوه نگارش اما این بار با افعال منفی مجمع فوق لغو شد تا تاکتیک "وقت‌کُشی" تقویت شود.

تیتری که روی خروجی سایت فدراسیون فوتبال ایران قرار گرفت، کوتاه بود اما به اندازه چند گزارش تحلیلی محتوا داشت؛ " مجمع عمومی فدراسیون فوتبال لغو شد"

خوشبین‌ها قبل از این اطلاعیه منتظر بودند که امروز رویارویی اعضا مجمع فدراسیون فوتبال و وزیر ورزش(سلطانی فر و داورزنی) از نزدیک نظاره گر باشند، اما ....

در حالی که برنامه های تیم ملی ایران برای حضور در جلم ملت های 2019 آسیا از شهریور ماه سال جاری مشخص شده بود و در لوای همین برنامه ها، برگزاری زمان مجمع فدراسیون هم اعلام شده بود، اما به یکباره بازی های تیم ملی و عملکرد مردان کارلوس کی روش مهم تر از قبل شدند و همین حساسیت عاملی شد تا هیات رئیسه فدراسیون فوتبال شبانه تصمیم به لغو مجمع 19 دی بگیرد.

کی روش و تیمش که حساس بودند، حالا حساس تر و مهم تر از قبل شدند، پس هیات رئیسه اعلام کرد فعلا به جای مجمع به فکر کی روش و بازی با ویتنام باشید!

اگر نخواهیم خودمان را به خواب بزنیم، نباید دلیل اصلی این لغو را به کی روش و تیمش ربط بدهیم، لااقل عامل اول اینها نیستند و اولویت های دیگری می توانند در لغو برگزاری مجمع 19 دی دخیل باشند.

شاید قرار بود که جنجال آفرینی ها و تقابل سلطانی فر و داورزنی از یگان وزارت ورزش علیه بازنشسته های فوتبال دوباره جریان ساز شود و حالا تاکتیک" وقت کشی" همه این گمانه زنی ها را خنثی کرد.

*تسویه حساب سلطان و داور به فوتبال به تاخیر افتاد

شاید بیش از هر فرد دیگری سلطانی فر و داورزنی منتظر مجمع 19 دی بودند، نه برای اصلاح برای بلکه برخی تسویه حساب ها.

وزارتی که در ماه های اخیر از سوی فدراسیون های مختلف به استثنای فوتبال در خصوص اجرای قانون منع به کار گیری بازنشستگان در حوزه ورزش تحت فشار قرار گرفته، مجمع 19 دی را فرصت خوبی برای خود و یارانش تلقی می کرد. می خواست به نوعی از سوی مدیرانی که با دستور وزیر ورزش صندلی های ریاست شان را از دست داده بودند، دلجویی کند، اما وتو شدن مجمع بازهم تسویه حساب ها را به تاخیر انداخت.

شاید یارکشی وزیر برای 19 دی و مجمع فدراسیون فوتبال چندان پر زور نبود، اگر مجمع هم برگزار می شد شاید جبهه وزیر ورزش به داورزنی و 10 یار دیگر ختم می شد و یک "نه" بزرگ در انتظارشان بود،‌اما همین جبهه ضعیف می توانست از شدت فشارهای غیر فوتبالی علیه او و دوستانش بکاهد، اما با لغو مجمع امروز یک فرضیه مقابل چشمان مان در حال تقویت است؛ فرضیه بن بست وزیر و فوتبالی‌ها.

*رمزگشایی از قدرت اجرایی یک دبیرکل جوان

در میان گرد و خاک قانون منع به کارگیری از بازنشستگان فوتبالی یک نفر خیلی سریع تر از سایرین قربانی شد، محمدرضا ساکت، دبیرکل فدراسیون فوتبال.

در میان درگیری ها و یارکشی ها و امتیاز دادن ها و گرفتن ها بین وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال، ساکت خیلی زود از سمتش برکنار شد و ابراهیم شکوری به عنوان جوان ترین دبیرکل تاریخ فدراسیون فوتبال با حکم سرپرستی جای ساکت را گرفت.

گفته می شود که همین دبیرکل جوان یکی از دلایل اصلی لغو مجمع 19 دی است، چرا که طبق قانون تمامی موارد اجرایی روز برگزاری مجمع بر عهده دبیرکل است و این مدیر جوان توانایی مدیریت چنین مجمعی را نداشته و با توجه به معماهای پیچیده این روز پیش بینی شد که ابراهیم از پس مدیریت چنین مجمعی برنیاید، شکوری هم در دایره اهمیت بازی های تیم ملی قرار گرفت و بدون اینکه نامی از او به میان بیاید، عاملی پنهانی در لغو مجمع 19 دی شد.

شاید گزارش فوق در مورد تاکتیک "وقت کشی" در سریع ترین زمان ممکن در خصوص لغو مجمع عمومی فدراسیون فوتبال از سوی عده ای نفی شود، اما سکوت تمامی اعضا برای شفاف سازی لغو مجمع 19 دی، گواهی می دهد که دلایل مهم تری از تیم ملی وجود داشته که چنین مجمعی لغو شده، چرا که بیان اهمیت رویدادهای تیم ملی عاملی نیست که بخواهد کاری کند که اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال و دیگر مدیران پاسخگوی تماس های تلفنی اصحاب رسانه نباشند.