به گزارش افکار نیوز به نقل از تبیان، مسأله اینچنین منعکس شده بود که رضا عطاران کارگردان فیلمهای کمدی و طنز در جلسه نقد و بررسی فیلم خود در برج میلاد در پاسخ به پرسشی گفته بود: "من آدم رکیکی هستم و به سینمای سخیف تعلق دارم."

وی ادامه داد: " من آدم رکیکی هستم و تغییر هم نمی کنم. از نظر من خیلی از مواردی که شما به عنوان شوخی رکیک ازش یاد می کنید، مسایلی است که در تمام زندگی شما در جریان است. هیچ کدام از اینها مثل فحش دادن ومسائل جنسی، مواردی نیست که نخواهیم از آن صحبت کنیم. هرچند که باید بگویم نگران نباشید من متعلق به سینمای سخیف هستم. "

فارغ از اینکه این جملات در چه شرایط و موقعیتی بر زبان آقای عطاران جاری شده و اینکه این گفتار هم همچون فیلمها و مجموعه های تلویزیونی ایشان طنزآمیز بوده است یا خیر، برای روشن شدن اذهان افرادی که همچون من که دچار بهت و تحیر شده اند سطوری را تقدیم می نمایم.

هنر یک ابزار بسیار مهم جهت تربیت، فرهنگ سازی و ایجاد رشد و تعالی در جامعه است. شاید هیچ ابزاری همچون هنر تا این حدّ توان ساختارسازی اجتماعی و ایجاد فرهنگ در جامعه را نداشته باشد.

به هنر نباید به عنوان انتهای مسیر و صرفاً هدف و مقصد نگاه کرد. هنر ابزاری است برای ایجاد کمال و تعالی در بین انسانها و جامعه انسانی.

در میان انواع هنرهای مطرح و شناخته شده، آنچه در دهه های اخیر از جایگاه ویژه تری برخوردار بوده، هنر سینما می باشد که هم به لحاظ جنس آن و هم به جهت جهان شمولیِ آن، از اقبال روزافزونی برخوردار بوده است.

هرچند در سینمای غرب عمدتاً با مفاهیمی همچون روابط جنسی، هیجانات کاذب، خشونت و … مواجه هستیم و بازار سینما به عنوان یک بازار پرمشتری و پردرآمد شناخته شده است و حرف اول را در آن فروش و گیشه می زند(به هر شکل و به هر قیمت)، اما ادعای ما به عنوان یک کشور اسلامی و حکومت دینی انتقال ارزشها و نوسازی و بازسازی فرهنگی و اجتماعی از طریق سینما می باشد.

اینکه تا چه میزان در این زمینه موفق بوده ایم و تا چه حدّ توانسته ایم از ظرفیتهایمان استفاده نماییم، محل کلام اینجانب نیست و قضاوت را به خوانندگان و کاربران عزیز می سپارم. اما شنیدن چنین عباراتی آن هم از کسی که از طریق رسانه ملی نظام اسلامی به بینندگان معرفی شده است و هر چه دارد را مدیون همین حکومت می باشد تعجب برانگیز می باشد.

سینمای اسلامی و اخلاقی یکی از دغدغه های بنیانگذار جمهوری اسلامی و همچنین رهبر معظم انقلاب بوده و هست.

رهبر انقلاب در دیدار با اعضاء شورای عالی انقلاب فرهنگی در دوران اصلاحات خطاب به آنها فرموده بودند:

" چرا باید خجالت بکشیم از اینکه سینما و تئاتر را اسلامی کنیم؟ چرا اعلان نمی کنند صریحاً که ما می خواهیم سینمایمان را اسلامی کنیم؟ سینمای اسلامی یعنی چه؟ یعنی اینکه ما می خواهیم این قالب، این هنر که از دیگران هم گرفتیم محتوای آن را اسلامی کنیم. از قالب آن هر چیزی که با اسلام منافات دارد را می خواهیم حذف کنیم.

چرا تصریح نمی شود به اینکه ما می خواهیم کارگردان مسلمان، فیلم نامه نویس مسلمان، بازیگر مسلمان درست کنیم؛ چرا این تصریح نمی شود؟! "

رهبر معظم انقلاب در جایی دیگر می فرمایند:

" اگر یک کارگردان با نیت خدایی فیلمی را ارائه دهد که موجب تقویت ایمان، افزایش انضباط اجتماعی و احساس مسؤولیت شود، اجر الهی را نیز کسب خواهد کرد. "

به نظر می رسد سینمایی که پس از انقلاب در پی آن بودیم سینمایی است با مختصات فوق. سینمایی که اخلاق مداری و آداب در آن حرف اول را بزند.

سینمایی که هم محتوای آن و هم عوامل آن نماد و نمود دینداری و اخلاق باشند.

با کمال تأسف باید گفت امروزه با چنین سینمایی فاصله ی بسیار زیادی داریم و افسوس و صدافسوس که نه تنها قله های اخلاق و معنویت را نتوانستیم فتح کنیم بلکه با افتخار و غرور خود را سخیف و رکیک و غیرقابل تغییر معرفی می کنیم!!

هر روز مسأله ای دلسوزان عرصه ی فرهنگ و هنر را می آزارد. یک روز از شنیدن کلام نسنجیده کارگردان پیش کسوت سینما مبنی بر فاحشه خانه بودن سینمای ایران می رنجیم و یک روز از سخن بی معنی و نااستوار رضا عطاران.

سینمای ما با اخلاق و معنویت فاصله ای بس طولانی دارد که باید همه ی ارکان آن با همدلی و همت به سوی اثرگذارتر کردن و اخلاقی تر شدن آن پیش بروند.

برای آقای عطاران این حق را محفوظ می دانیم که در صورت نیاز از مواضع خود در سایت تبیان دفاع و یا از اظهارات خود رفع ابهام نمایند.