ازدواج، امر آسانی که سختش کردند!

چه آنها که قرار است با تدوین قوانین اصولی درباره خانواده ، حقوق زن و مرد و فرزندان، نفقه، مهریه ، وام ازدواج و مسکن و اشتغال ، راه را برای این امر آسان نمایند؛ چه آنها که قرار است خانواده ها و جوانان را به ازدواج در سنین پایین و سهل گیری در امر مهریه، جهیزیه، مراسم عروسی و ... تشویق کنند و فرهنگ سازی نمایند؛ چه نهادهایی که با در اختیار قرار دادن تسهیلات ویژه برای متاهلین، آنها را در شروع یک زندگی مشترک کمک می کنند؛ و چه متولیانی که وظیفه دارند با سوء استفاده گران مختلف، خواه آنان که با انجام ازدواج صوری به دنبال گرفتن وام و پول هستند و خواه آنان که با اخذ مهریه های آنچنانی، راه را بر انجام ازدواج های آسان و سالم می بندند، مبارزه کنند.

اخبار اجتماعی-اگر کشور ما نمونه ای از یک حکومت اسلامی کوچک است، و مناسبتهایمان هم، پیروی از الگوهای اسلامی را به یدک می کشد، باید سبک و سیاق و روشمان هم نه اسما که رسما به سمت نزدیکی به آنها قدم بردارد!

مگر نه اینکه سن ازدواج در گذشته پایین بود و توقعات کم و مهریه ها پایین و جهیزیه ها در حد یک زندگی دو نفره بدون تجمل و مراسم به دور از چشم و هم چشمی، و مگر نه اینکه اتفاقا همینها، خوشبخت تر بودند و با فرزندان بیشتر، بنای زندگی خود را مستحکم تر می کردند و طلاق را امری مبغوض می دانستند و به هر سختی بود، برای حفظ زندگی خود می کوشیدند؛ چه شده که حالا می گویند سن ازدواج 18 سال باشد و ازدواج شرعی در سنین پایین تر را نفی می کنند و منافی حقوق بشر می دانند؟ (البته که همه می دانند ازدواج در هر سنی به اجبار و برای اهداف شوم اعتیاد و رفع بدهی خانواده و دیگر ملاکهای غیر انسانی، مورد نظر نمی باشد)

چه شده که خانواده ها، ملاک انتخاب همسر را نه دین و اخلاق، که ثروت و تحصیلات و خانه و ماشین و مهریه بالا می دانند!

چه شده که برای مراسم عروسی و جهیزیه آنقدر خود را به سختی می اندازند که فشار مالی ناشی از آن ، تمامی لذت این امر آسمانی را تحت الشعاع قرار می دهد و بقیه را نیز وادار می کنند تا برای کم نیاوردن، وارد رقابتی بدون انتها شوند که نکند از نفر قبلی فامیل و دوست و همسایه، کم بیاورد و انگشت نما شود؟!

چه شده است که به جای آنکه مهارتهای زندگی و همسرداری را به فرزندانمان بیاموزیم ، چمدان آماده درب منزل را نشان می دهیم که تا چپ گفتید به یکدیگر به منزل پدر و مادرتان بروید و طلاق بخواهید و این شده است که سال 97 پرطلاق ترین سال تاریخ ثبت شده است ! و در یک بازه زمانی 8 ساله از سال 89 تا 96 ، ازدواج در کشور 30 درصد کم شده است !

چه شده که تولد فرزندانی که برکت زندگی هستند، با شعار و تبلیغات "فرزند کمتر ، زندگی بهتر" ، آنقدر کم شده که صدای جامعه شناسان را هم درآورده است که به فکر پیری جمعیت و کاهش نیروی جوان در آینده کشور باشید! حال آنکه همان ها که خود این نسخه را برای کشور ما پیچیده اند ، خودشان بر فرزند بیشتر مباهات می کنند و با افتخار ، عکس هایشان را در اینستاگرام و توئیتر و تلویزیون و غیره به نمایش می گذارند ؟!

و چه شده است که حالا که رهبر بزرگوارمان به افزایش نسل تشویق میکنند ، هیچ متولی پیدا نمیشود که حداقل برای کاهش هزینه های دوران بارداری اعم از آزمایش ها و غربالگری ها و سونوگرافی ها و هزینه های زایمان و ... همکاری کند و در جهت کاهش آنها چه با تصویب حتی یک قانون و یا صدور یک بخشنامه، اقدامی کند!

آری ! ازدواج، امری که به دلیل اهمیت و زیربنایی بودنش در اسلام، آسان تر از آن هیچ حکمی را نمیتوان یافت را ، ما با دست خود، آنقدر سخت و تلخش کرده ایم که این روزها کمتر جوانی به سمتش می رود و نه تنها اسمش را هم نمی آورد، بلکه تامین نیازهای خود از راه دوستی های پر مخاطره و بی سرانجام خیابانی را آسان تر، بدون هزینه و دردسر ، و عاقلانه تر میبیند!

قطعا تمامی کسانی که بر این طبل مفسده انگیز می کوبند، در این جرم بزرگ و نابخشودنی ، مسئول و مقصرند و در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشند !

صفورا ترقی