افكار نيوز: جای خالی آموزش روابط دو جنس مخالف در ایران قرن ۲۱ !
" به همه جوان ها می گویم با دوست بازی سرنوشت خود را نابود نکنند…حرف پدر و مادر را گوش کنند… دوستی های اینترنتی آخر و عاقبت ندارد و… ".
این کلمات قصار توصیه هایی است که عده ای از جوانان سرخورده و یا بعضاً بزهکار پس از آنکه میوه ممنوعه را چیده و به دام پلیس افتادهاند و یا اینکه مصیبتی بر سر آنها رفته است، در مقابل دوربینهای صداوسیما مینشینند و به طور کلیشهای جوانان هم سن و سال خود را نصیحت میکنند.
البته این تصویر سازی از ناهنجاریهای اجتماعی سالهاست که یکی از سیاستهای صداوسیما در " مصون سازی " جامعه به ویژه جوانان است، اما به نظر میرسد این گونه برنامهسازی ها و نشان دادن تصاویری از جوانانی که بنا به دلایل متعدد پا روی هنجارهای اجتماعی و قوانین گذاشتهاند، تاثیرات آن چنان مثبتی در کاهش میزان ناهنجاری های اجتماعی نداشته است.
اما نکته در این است که پخش چنین برنامههایی میتواند چه تاثیری در جهت اهداف سازندگان آن - که بدون شک خیر است - داشته باشد؟
برداشت مهمی که میشود با نگاهی به برنامههای اینچنینی سیما داشت " شکاف عمیق توصیههای ارایه شده از سوی این برنامهها با واقعیات اجتماعی و غرایز انسانی به ویژه با خواستههای غریزی دوران جوانی است " چرا که پیام اصلی این گونه برنامهها نفی موضوع ارتباط دختر و پسر در سطح اجتماع است. "
این توصیه طبیعتاً با واقعیتهای جامعه کنونی ما فاصله دارد. به عبارت بهتر در حالی که در جامعه امروز ما زنان بیش از ۶۰ درصد دانشگاهها را پر کردهاند و در سطوح مختلف اجتماع حضور دارند، سخن گفتن از " نداشتن رابطه دو جنس مخالف با یکدیگر " نمی تواند چندان محل بحثباشد.
از این رو است که هنگامی که چنین برنامه هایی با تمهایی پر رنگ از نفی ارتباط زن و مرد پخش می شود به جز تشدید احساس " اجتماع هراسی " و " دیگر هراسی " نقش دیگری در جهت بهبود تعاملات اجتماعی بازی نمی کند.
به دیگر سخن پیام اینگونه توصیه ها این است که چون " از ارتباط دختر و پسر آفات بزرگی بر میخیزد باید از این گونه ارتباط ها اجتناب کرد ".
این توصیه مانند آن است که گفته شود چون " اگر به خیابان برویم ممکن است تصادف کنیم پس به خیابان نرویم ". در حالی که ارایه چنین توصیهای نه ممکن است و نه مفید و بهتر است به جای چنین توصیه هایی به مردم نحوه عبور و تردد صحیح در خیابان ها و معابر اصلی شهر توضیح داده شود.
در اجتماعی که انسانها جدای از جنسیتشان مجبور یا موظف به حضور اجتماعیاند چگونه میتوان با خط بطلان کشیدن روی موضوعی غیر قابل اجتناب، همگان را به نفی ارتباط رهنمون شد و پنداشت که با چنین توصیههای حکیمانه و پدرانهای موضوع حل و فصل میشود؟!
و آیا یکی از دلایل بالا رفتن آمار بزهکاریهای اجتماعی در حوزه روابط زن و مرد در جامعه این نیست که چون ما نتوانستهایم عملا به جز " نفی کلی موضوع رابطه زن ومرد " فرمولی قابل قبول برای یک اجتماع قرن بیست و یکمی ارایه دهیم، جوانان ما به هنگامی که بنا به هر دلیلی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، آسیب پذیر هستند؟
شاید یکی از دلایل عمده بروز آسیب ها(به ویژه آسیب پذیری زنان و دختران) در روابط اجتماعی این باشد که نه خانواده های ما و نه نظام آموزشی ما نتواسته اند نحوه تعامل صحیح دو جنس مخالف در سطح اجتماع را در وجود نسل های جدید نهادینه کنند و فقط تا توانسته اند دایره ممنوعیات را برای نسل جدید توضیح داده اند.
واقعیت این است که در جامعه امروزین ایران، مردان و زنان و دختران و پسران، در کنار یکدیگر به کار و فعالیت و تحصیل مشغول اند و فرمول جداسازی، چیزی جز یک شوخی نیست.
با این حال، آنچه مغفول مانده، این است که نحوه درست تعامل و ارتباط بین دو جنس مخالف، هرگز آموزش داده نمی شود و نتیجه نیز، افراط و تفریط هایی می شود که در جامعه می بینیم: یا فرار از جنس مخالف و یا بی قیدی در ارتباط با او.
تردیدی نیست که هیچ کدام از این دو حالت، نمی تواند در راستای منافع جمعی جامعه امروز ایران باشد؛ بلکه تنها راهکار موجود، آموختن چگونگی ارتباط همراه با حفظ ارزش های جامعه است و الا این که پسران را از دختران و دختران را از پسران بترسانیم، نتیجه اش این خواهد بود که جامعه به دو نیم تقسیم می شود که هیچ کدام از دو قسمت، بلد نیست با نیمه دیگر چگونه تعامل کند و بدیهی است که چه انرژِی بزرگی از رهگذر این مساله، هدر خواهد رفت.
با این حال، متاسفانه برخی رویکردها در جامعه، به گونه ای دیگر رقم خورده است؛ چندی پیش یکی از چهره های معروف، از این که در برنامه کودکانه عمو قناد(فیتیله) دختران و پسران ۵ - ۴ ساله، کنار هم می نشینند، انتقاد کرده بود که بازتاب رسانه ای فراوانی داشت و نشانگر وجود جدی چنین تفکراتی در سطوح مختلف جامعه است.
مخلص کلام آن که نه ممنوعیت کامل ارتباط با جنس مخالف و نه این عرصه را بی قاعده رها کردن، هیچ کدام راهکار مناسبی به شمار نمی رود بلکه آنچه جایش در نظام آموزشی، فرهنگی و حتی ساختارهای خانواده ها خالی است، آموختن روابط صحیح و انسانی بین دو جنس مخالف است و اتفاقاً بخش بزرگی از ناهنجاری ها، عقده ها و سرخوردگی ها و بزهکاری ها و حتی مسائلی مثل طلاق و فروپاشی خانواده ها، ریشه در این معضل تاریخی دارد.
انتهاي پيام/ب.
شناسه خبر:
۸۹۳
خلاء مدل رابطه دو جنس مخالف!
افکار نیوز: آیا راهکار نفی روابط پاسخگو است؟
۰