به گزارش افکارنیوز، فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه نوشت: "ماریو مونتی" نخست وزیر ایتالیا در سفر اخیر خود به توکیو دو کشور آلمان و فرانسه را در خصوص ایجاد بحران مالی در اروپای واحد مقصر قلمداد کرد.

بر اساس اظهارات ماریو مونتی، فرانسه و آلمان به دلیل عملکرد بد خود در اروپا نمی توانند الگویی برای رهبری این مجموعه باشند.

مونتی در این خصوص گفت: " ماجرا به سال ۲۰۰۳ میلادی باز می گردد. زمانی که اروپای واحد نخستین روزهای حیات واقعی خود را سپری می کرد. در آن زمان آلمان و فرانسه در خصوص کسری بودجه عمومی و بدهی های اروپا نرمش زیادی نشان دادند. "

نخست وزیر ایتالیا که خود نیز یک اقتصاد دان است، عملا برلین و پاریس را مقصر بروز بحران اقتصادی در اتحادیه اروپا قلمداد کرده است.

این در حالیست که مرکل و سارکوزی سعی دارند هم اکنون در کسوت منجی منطقه یورو از بحران خود را به نظام بین الملل معرفی کنند.

تشدید اختلافات درون اروپای واحد

حمله صریح و شدید نخست وزیر ایتالیا به دو کشور آلمان و فرانسه به خوبی نشان می دهد که اعضای اتحادیه اروپا رهبری برلین و پاریس جهت گذار از شرایط بحرانی فعلی را قبول ندارند.

ایتالیا و بسیاری از کشورهای دیگر اروپایی معتقدند که برلین و پاریس مسبب ایجاد بحران یورو بوده اند و مولدین بحران قاعدتا نمی توانند در نقش منجی بحران اقتصادی ظاهر شوند.

ماریو مونتی در سفر اخیر خود به توکیو از اختلافات شدید میان اعضای اتحادیه اروپا بر سر حل بحران یورو پرده برداشته است.

اظهارات مونتی نشان می دهد که بر خلاف ادعاهای مرکل و سارکوزی، حتی بسیاری از اعضای مطرح اتحادیه اروپا مانند ایتالیا نیز نقش آلمان و فرانسه در حل بحران یورو را قبول نکرده اند.

اگرچه بسته اصلاحات اقتصادی مرکل به تصویب بسیاری از اعضای منطقه یورو رسیده است، اما این به معنای پذیرش نقش موثر مرکل در حل بحران اقتصادی منطقه یورو نیست.

در بهترین حالت ممکن این فرصتی است که اعضای منطقه یورو از سر ناچاری به آلمان داده اند.

هم اکنون مرکل و سارکوزی باید در خصوص نقش مخرب کشورهایشان در زمینه آغاز و تشدید بحران یورو به افکار عمومی غرب توضیح دهند.

ممکن است مرکل و سارکوزی در این خصوص انگشت اتهام خود را به سوی ژاک شیراک و گرهارد شرودر مقامات اسبق کشورهایشان روانه سازند اما واقعیت امر این است که مرکل و سارکوزی همان مسیر پیشینیان خود را ادامه داده اند و در این خصوص نمی توانند مدعی باشند.

خشم ملتهای اروپایی از آلمان و فرانسه

همان گونه که محرز است حتی سران اروپای واحد نیز در عمل مخالف اقدامات و ادعاهای سران کشورهای آلمان و فرانسه در خصوص حل بحران یورو هستند. در این میان تکلیف ملتهای اروپایی کاملا مشخص است.

ملتهای اروپایی نه تنها آلمان و فرانسه را در خصوص ایجاد بحران یورو مقصر قلمداد می کنند، بلکه نسبت به نقش آفرینی منفی مرکل و سارکوزی در تشدید بحران یورو معترض هستند.

این اعتراض خود را در قالب نظرسنجی ها، تظاهراتها و اعتصابها نشان داده است. طی ماه‌های اخیر و در جریان اعتصابهای مختلف در کشور یونان بارها نمادها و عروسکهای مرکل به آتش کشیده شده است.

از سوی دیگر، شهروندان اروپایی نسبت به تصویب اصلاحات مالی اتحادیه اروپا دید مثبتی ندارند. در چنین شرایطی مرکل و سارکوزی چگونه می توانند طرح های مدنظر خود را پیش برند؟

لازم به ذکر است که ماریو مونتی یکی از صریح ترین انتقادات ممکن را به دو کشور آلمان و فرانسه در خصوص اهمال‌کاری در بحران یورو وارد ساخته است.

البته مونتی تنها سیاستمدار مطرح اروپایی نیست که آلمان و فرانسه را بابت این اهمالکاری مورد انتقاد قرار داده است. هلموت اشمیت صدر اعظم اسبق آلمان نیز از کسانی است که برلین و پاریس را در خصوص تشدید بحران یورو مقصر می داند.

هلموت اشمیت در این خصوص شخص مرکل و سارکوزی را به دلیل عدم واقع بینی در حل بحران یونان مقصر می داند.

صدر اعظم اسبق آلمان معتقد است که تامل و درنگ آنگلا مرکل و نیکلا سارکوزی در حل مسئله یونان علت ایجاد بحران مالی در اروپا بوده است.

بر اساس اظهارات هلموت اشمیت، رئیس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان حداقل از ژانویه ۲۰۱۰ از بحران مالی یونان آگاهی داشتند، اما همچنان دست روی دست گذاشتند.

به این ترتیب در عرض چند هفته بحران یونان به یک بحران ارزی مشترک در اتحادیه اروپا تبدیل شد.

اشمیت فقدان رهبری در اروپای واحد را اصلی ترین نقطه آسیب برای این مجموعه می داند.

نه تنها ملتهای اروپایی، بلکه سیاستمداران این مجموعه نیز رهبری آلمان و فرانسه بر اروپای واحد را قبول ندارند و نسبت به ادامه وضعیت فعلی هشدار می دهند. پررنگ تر و علنی تر شدن هشدار مقامات اروپایی به آلمان و فرانسه نشان از آغاز دور تازه ای از مجادلات سیاسی و اقتصادی در اروپای واحد دارد.

این روند در سال ۲۰۱۲ میلادی و تحت تاثیر گسترش اعتصابها و اعتراضها در اروپای واحد ادامه خواهد یافت.

در این صورت موقعیت دو کشور آلمان و فرانسه در اتحادیه اروپا بیش از پیش تضعیف خواهد شد.