جورج کلونی بازیگر ، فیلمنامه نویس ، تهیه کننده و کارگردان هالیوود که در کارنامه کاری خود برنده جایزه اسکار و گلدن گلوب شده به جنوب سودان سفر کرد. این سفر درست در شرایطی است که سودان به رفراندوم سراسری برای تجزیه و یا اتحاد با بخش جنوبی خود، نزدیک می شود.

به گزارش افکار به نقل از مشرق، خبرها حاکی از آن است که جورج کلونی از سوی دستگاه دیپلماسی عمومی ایالات متحده ماموریت دارد تا بر روی این همه پرسی تاثیر بگذارد. او در پایان سفر خود دستاورد های سفرش را طی گزارشی به اوباما ارایه خواهد داد.

منافع آمریکا و خصوصا اسراییل در تجزیه و جداکردن این منطقه ی سرشار از نفت و اورانیوم و مس، از دست مسلمانان، و تشکیل یک دولت دست نشانده و نوظهور است.




آمریکا همواره برای تاثیر گذاری و نفوذ استراتژیک از دیپلماسی غیر رسمی بهره برده و با اعزام مشاهیر سینما و فرهنگ و هنر و موسیقی و… گامهای موثری در تسخیر قلب ها و مغزها برداشته و همواره از آن به عنوان " دیپلماسی مشاهیر celebrity diplomacy " یاد می کند و هنرمندان مشهور را سفیران فرهنگی خود می داند.

مسوولین کشور ما به دلایل مختلف و شاید به دلیل نداشتن چنین هنرمندانی از داشتن دستگاه دیپلماسی عمومی اینچنینی، محروم بوده اند.
دارفور از سال ۲۰۰۳ درگیر جنگ داخلی است. اگر گزارش سازمان ملل درست باشد حدود ۳۰۰ هزار نفر(؟!) از مردم منطقه در این درگیریها کشته شده اند، اما خارطوم با بزرگنمایی خواندن آمار سازمان ملل، این تعداد را کمتر از ۱۰ هزار نفر گزارش می کند. این درگیریها هنگامی شروع شد که شورشیانی که توسط اسراییل آموزش داده شده و مسلح شده بودند، برای کسب خودمختاری بیشتر علیه دولت مرکزی دست به مبارزه مسلحانه زدند.






گلوبال پست می نویسد: " جوبا، نایروبی و کنیا در جنوب سودان کمتر از ۱۰۰ روز تا همه پرسی فاصله دارند، تا اینکه مشخص شود که آیا با شمال سودان متحد می شوند و یا تبدیل به یک کشور مستقل خواهند شد.
جورج کلونی به جنوب سودان رفت تا در این لحظه حیاتی، از نزدیک شاهد این رفراندوم استراتژیک باشد و به اطلاع عموم برساند که چه کارهایی باید انجام بشود تا رفراندوم روند طبیعی خود را طی کند و خطر بازگشت به جنگ داخلی را به همگان هشدار دهد و در مورد اهمیت رأیشان با آنها صحبت کند.
استقلال جنوب سودان و ظهور قریب الوقوع جدیدترین دولت آفریقایی در جنوب سودان، و یا " سودان جدید " اجتناب ناپذیر است. "
در ادامه گلوبال پست اینچنین ادعا می کند که: " در انتخابات ماه آوریل سودان، شاهد سرکوب گروههای سیاسی مخالف رژیم سودان، به ویژه در هفته های پس از رأی گیری بوده ایم. موارد بسیاری از بازداشت های خودسرانه، ارعاب و خشونت فیزیکی علیه رهبران اپوزیسیون و جنبش آزادیبخش مردم سودان، روزنامه نگاران و فعالان توسط نیروهای بدنام اطلاعات ملی و سرویسهای امنیتی در سراسر فصل انتخابات به وقوع پیوست "






مدل نوین سناریوی سکتاریزاسیون(تجزیه سرزمینیِ کشورها) توسط لیبرالیسم نظامی، به این صورت است که پس از ایجاد درگیری قومی(مبتنی بر قاعده انگلیسی تفرقه بیانداز و حکومت کن) نیرو های شورشی و جدایی طلب را تجهیز، آموزش و سپس تا دندان مسلح می کنند. دولت مرکزی هر کشوری هرگز اجازه درگیری مسلحانه نمی دهد و آنها را سرکوب می کند. سپس رسانه ها به میدان می آیندو با استفاده از الفاظی همچون، فاجعه انسانی، نسل کشی، قتل عام و… آن را تا حد ممکن بزرگنمایی می کنند. سازمانهای بین المللی فعال می شوند و علیه دولت مرکزی بیانیه صادر می کنند.

سازمان ملل با انتشار قطعنامه ای دولت مورد نظر را محکوم می کند و سپس با اعزام نیروهای نظامی حافظ صلح به منطقه و تشکیل یک خط مرزی بین دو طرف درگیری، آن منطقه را موقتا از دست حکومت خارج می کند. پس از این مرحله، کار می تواند به دو صورت ادامه یابد.

۱. به رای گذاشتن تجزیه آن کشور در سازمان ملل و سپس به رسمیت شناختن آن قسمت تجزیه شده به عنوان یک کشور مستقل و رسمی

۲. برگزاری رفراندوم برای گروه های اقلیت جدایی طلب و همچنین اکثریت، و سپس تاثیر گذاری بر رفراندوم جهت کسب اکثریت آراء جهت تجزیه و سکتاریزاسیون
برهمین اساس برای دارفور گزینه دوم را درنظر گرفته اند و قرار است در سال ۲۰۱۱(بهمن ماه سال جاری) با یک همه‏پرسی مشخص شود که آیا مردم جنوب می‏خواهند مستقل شوند یا این که همچنان جزو سودان بمانند.
سودان در منطقه دارفور دارای غنی ترین معادن مس و اورانیوم در جهان می باشد. این کشور از حاصلخیز ترین کشورهای جهان به شمار می رود. نفت سودان به تنهایی معادل کل منابع نفتی موجود در همه آفریقا است. این عوامل باعثسوءاستفاده غربی‌ها و استعمارگران از این بحران، و تشدید و تداوم این بحران در سودان شده است.






مقام معظم رهبری در سفر عمر البشیر، رییس جمهور سودان، به ایران در سال ۱۳۸۵، با " فرستاده‌شدن صلح‌بانان سازمان ملل متحد به منطقه دارفور " مخالفت کرد و آن را «توطئه غرب برای ورود به مناطق نفت خیز دارفور» توصیف کرد.

در سال ۱۳۸۷، قرار بازداشت بین‌المللی عمر البشیر، به اتهام ارتکاب " جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت " توسط " دیوان بین‌المللی کیفری " صادر شد. سران کشورهای عضو اتحادیه عرب، در سال ۱۳۸۸، با صدور بیانیه‌ای از عمر البشیر، رئیس‌جمهور تحت تعقیب سودان، حمایت کردند.
" طاهر عبیات "، مدیر گروه مطالعات آفریقا موسسه مطالعاتی اندیشه‌سازان نور، در اولین نشست آموزشی - تشکیلاتی «اتحادیه بین‌المللی امت واحده " ضمن تشریح اوضاع کنونی سودان گفته بود: " اسرائیلی‏ها از گذشته درصدد ارتباط با جنوب سودان بودند؛ رژیم صهیونیستی در دوره‏های مختلفی ارتباط نزدیکی در زمینه‏های ارسال کمک‏های مالی و دارویی، پشتیبانی و ارسال تجهیزات نظامی، حمایت از شورشیان جنوب، و اعزام مستشاران نظامی به منطقه جنوب داشته است تا از این طریق به نفت و معادن جنوب دست یابند. "
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و اتحادیه آفریقا نیز برای جلوگیری از ایجاد درگیری در این منطقه حضور دارند.






پیش از اینها روزنامه عبری زبان هاآرتص فاش کرده بود که: " عبدالواحد محمد نور سرکرده شورشیان دارفور در کشور سودان، به سرزمین‌های اشغالی رفته و برای جلب حمایت سران رژیم صهیونیستی برای شورش علیه دولت سودان با مسؤولان وزارت جنگ رژیم صهیونیستی دیدار کرده است. کارشناسان وزارت جنگ رژیم‌ صهیونیستی و سازمان جاسوسی این رژیم در حال آموزش شماری از عناصر بلندپایه جنبش عبدالواحد در صحرای سینا هستند و رژیم ‌صهیونیستی با ارائه کمک‌های مالی و تسلیحاتی حمایت همه‌جانبه‌ای از جنبش شورشی عبدالواحد می‌کند به طوری که در شمال صحرای سینا اردوگاهی نظامی برای آموزش افراد و عناصر شورشی بنا شده است و عناصر اطلاعاتی و جاسوسی صهیونیستی نیز راه‌های منتهی به این اردوگاه را تحت نظر دارند. "
سناریوی سکتاریسزاسیون و یا همان تجزیه سودان قدم به قدم تا مرحله رفراندوم به درستی پیش رفته و در حال حاضر، وظیفه خطیر تسخیر قلب و مغزها برای جدایی دارفور به بازیگر هالیوود جورج کلونی واگذار شده است.

چندی پیش این سناریو برای منطقه سیستان و بلوچستان ایران طراحی و به عبدالمالک ریگی واگذار شده بود که در همان ابتدا با شکست مواجه شد.