ریشه های خصومت آل سعود با ایران
سرویس سیاسی افکار نیوز -

در میانه بیابان های داغ حجاز، در جایی که می گویند احتمالاً محل اولیه زندگی سامی ها بوده است. حکومت آل سعود دهه ها پس از تشکیل آن همچنان مرکز توطئه هایی است که از سوی برخی از کشورهای عربی علیه ایران سازماندهی می شود.

به گزارش افکار نیوز، میراثملک فیصل هشت دهه پس از تاسیس و در قرن بیست ویکم همچنان با اصول و قواعد قبیله ای خاص خود اداره می شود، پادشاهی در آن موروثی است، نیمی از جمعیت کشور به سختی به عنوان شهروند شناخته می شوند و در عین حال نظام به شدت مردسالار و خشن آن چندان مورد انتقاد سازمان های حقوق بشری قرار نمی گیرد.



تزلزل ریشه های آل سعود پس از انقلاب اسلامی

آل سعود اینک شریک مطمئنی برای آمریکا در منطقه به شمار می رود جایگاهی که پیش از این بی کم و کاست در اختیار شاه ایران بود. از این نظر شاید بتوان انقلاب اسلامی در ایران را موهبتی برای عربستان دانست. زیرا پس از ظهور جمهوری اسلامی ایران در منطقه الگوی حکومتی جدیدی بوجود آمد که می توانست پادشاهی نوظهور عربستان را متزلزل کند.

الگوی حکومتی ایران برای مسلمانان و بویژه شیعیان جذاب بود، برآمده از متن احکام اسلامی و با شعار مقابله با دو جبهه سوسیالیسم و امپریالیسم در آن زمان اعتماد به نفس از دست رفته مسلمانان را به آنان بازمی گرداند.

در نخستین موضع گیری ها امام خمینی(ره) حکومت های عربستان و کشورهای خلیج فارس را مورد انتقاد قرار داد هم به دلیل اینکه حکومت آنها حکومت پادشاهی غیر اسلامی بود و هم به دلیل روابط اقتصادی و نظامی دولت این کشورها با ایالات متحده که امام از تأثیر روابط سست و بی پایه این کشورها با آمریکا، با تعبیر(اسلام آمریکایی) یاد می کرد.

در نوارهای سخنرانی و اعلامیه های امام خمینی(ره) در نخستین اظهار نظرها نسبت به آل سعود می گوید: حکام عربستان سعودی لباس مسلمانان را می پوشند، اما شیوه زندگی آنها تجمل پرستانه، بی شرمانه و مبتنی بر هوا و هوس است. ثروت های مردم را می گیرند و آن را تلف می کنند. به قماربازی، شراب خواری و می گساری مشغولند. در این صورت، تعجبی نخواهد داشت اگر مردم از مسیر انقلاب حرکت کنند، به خشونت دست بزنند و مبارزه شان را برای تحصیل منابع و حقوقشان ادامه بدهند.

آل سعود که پیش از انقلاب نسبت به ایران موضع بسیار محتاطانه ای در پیش گرفته بود اکنون می رفت تا با اولین پس لرزه های ناشی از انقلاب اسلامی مواجه شود.

در روز ۲۷ نوامبر ۱۹۷۹، شیعیان مراسم روز عاشورا را که در عربستان ممنوع است، برگزار کردند. جمعیت که عکس های امام خمینی(ره) را در دست داشت به سوی قطیف و احساء و دیگر آبادی های ایالت شرقی حرکت کردند، در درگیری های به وجود آمده با گارد ملی، ۳۶ تن از آنان کشته شدند. جمعیت، سه روز تمام در حال طغیان بود، آنها بانک ها و مؤسسات دیگر را به آتش کشیدند و علیه رژیم سلطنتی شعار دادند.

هر چند نهایتاً آل سعود توانست قیام ها را سرکوب کند اما شوک ناشی از این قیام باعثشد تا موضع محتاطانه عربستان نسبت به انقلاب ایران به موضعی خصمانه تبدیل شود.


عربستان هزینه های اتمی صدام را میداد

موضع خصمانه عربستان نسبت به ایران را می توان در دو سطح نظامی و سیاسی طبقه بندی کرد.

در سطح نظامی هر چند عربستان هرگز وارد جنگ رو در رو با ایران نشد اما پس از حمله صدام حسین به ایران در شهریور ماه ۱۳۵۹ این کشور بی هیچ تردیدی در کنار دیکتاتور سابق عراق قرار گرفت. کمک های عربستان به عراق به حدی زیاد بود که می توان گفت در جنگ ایران و عراق عربستان نیز به طور غیر رسمی با ایران وارد جنگ شده بود.

کمک‌های نقدی و جنسی عربستان به عراق در جنگ ایران و عراق دست‌کم بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار برآورد شده است. از دیگر کمک‌های این کشور می‌توان به در اختیار گذاشتن تعدادی از بنادر و فرودگاه‌ها برای ترابری محموله‌های نظامی مورد نیاز ارتش عراق و همچنین استقرار هواپیماهای آواکس آمریکا در خاک عربستان برای جاسوسی از خطوط مقدم جبهه ایران اشاره کرد. این کشور همچنین وام بدون‌بهره هنگفتی به ارزش ۲۰ میلیارد دلار به عراق پرداخت‌ کرد.

تلاش های پادشاهی سعودی برای درهم شکستن ایران به همین جا ختم نشد. این کشور در ژانویه ۱۹۸۱ به امید دستیابی عراق به بمب اتمی و نابودی کامل ایران هزینه ساخت راکتور اتمی اوسیراک عراق را به دولت فرانسه پرداخت کرد. حتی پس از آنکه نیروی هوایی اسرائیل طی عملیات اپرا نیروگاه اوسیراک را منهدم کرد، عربستان مجدداً موافقت خود را با پرداخت هزینه بازسازی این نیروگاه به فرانسه اعلام کرد.

عربستان سعودی همچنین در سال ۱۹۸۳ با کسب موافقت کویت تصمیم گرفت درآمد حاصل از فروش نفت میدان نفتی خفیج را در اختیار عراق قرار دهد.
سرمایه گذاری بیهوده ای که البته سودی برای عربستان در بر نداشت و صدام به زودی و پس از ناکامی در جنگ با ایران به سوی کویت لشکر کشید. جنگ اول خلیج فارس عربستان را اینبار رو در روی صدام قرار داد.

کشتار حاجیان ایرانی در مکه مکرمه اقدام خصمانه دیگری بود که پادشاهی سعودی در پرونده روابط خود با ایران بر جای گذاشت. این نخستین باری نبود که حاجیان ایرانی در مکه به خاک و خون کشیده می شدند.

نخستین بار در سال ۱۳۲۲ " ابوطالب یزدی " جوان ۲۲ ساله ایرانی به دلیلی واهی در مکه گردن زده شد و در نهم مرداد ماه ۱۳۶۶ پس از آن که حجاج ایرانی در طی تظاهرات برائت از مشرکین، شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سر می‌دادند، نیروهای امنیتی عربستان بر روی آنان آتش گشودند. در این تظاهرات ۳۰۳ نفر از ایرانیان به شهادت رسیدند و روابط دیپلماتیک میان دو کشور قطع شد.



عربستان و رژیم صهیونیستی حامیان حمله نظامی علیه ایران

در سطح سیاسی می توان گفت عربستان همواره مشوق اصلی امارات متحده عربی برای مطرح کردن و تکرار ادعای بی پایه و اساس مالکیت بر جزایر ایرانی بوده است تا آنجا که به محض مطرح شدن چنین ادعایی از سوی مقامات اماراتی شورای همکاری خلیج فارس به سرعت و غالباً نیز در ریاض تشکیل جلسه داده و از ادعای ضد ایرانی حمایت کرده است.

انتشار اسناد ویکی لیکس واقعیت دیگری را پیش روی تحلیلگران سیاسی قرار می دهد واقعیتی که البته چندان هم دور از ذهن نمی نمود. اسناد محرمانه منتشر شده در سایت ویکی لیکس نشان می دهند پادشاهی عربستان سعودی پس از نا امیدی از قدرت های منطقه ای برای رویارویی با ایران تلاش های دامنه داری برای ترغیب ایالات متحده آمریکا و همپیمانان اروپایی اش در جهت حمله نظامی به جمهوری اسلامی انجام داده است. چنانکه گفته می شود برخی از کشورهای عربی و در راس آنان عربستان اعلام آمادگی کرده اند تا در صورت لشگرکشی آمریکا به سمت ایران هزینه های این اقدام نظامی را تامین کنند.


جدای از سودجویی های سیاسی عربستان در بحران های منطقه ای و خصوصاً بحران آفرینی علیه ایران، اقدامی که البته جمهوری اسلامی تاکنون به شدت از آن دوری کرده است. می توان دلیل دیگری نیز برای اقدامات خصمانه عربستان برشمرد.



اقتصاد عربستان با تنش در خلیج فارس رونق می گیرد

اقتصاد عربستان، کاملاً مبتنی بر نفت است در شرایطی که دولت بر فعالیت‌های عمده‌ی اقتصادی کنترل دقیق دارد. حدود ۳۵ درصد محصولات عمده‌ی داخلی به بخش خصوصی تعلق دارد. تقریباً ۴ میلیون کارگر خارجی در اقتصاد عربستان، به خصوص در بخش نفت و خدمات، مشغول به کار هستند. باید به خاطر داشت کاهش شدید قیمت نفت در سال ۱۹۹۸ تا ۸ دلار ضربه‌ی شدیدی بر اقتصاد عربستان زد که سبب شد محصولات عمده‌ی داخلی به میزان ۱۱ درصد کاهش یابد و کمبود بودجه به رقم بی سابقه ۳/۱۲ میلیارد دلار برسد.

در سال ۱۹۹۹ به دلیل قیمت کم نفت، دولت برنامه‌هایی را برای کاهش هزینه آگهی کرد و بخش بیش‌تری را از اقتصاد به بخش خصوصی سپرد. اقدامی که به هیچ وجه برای آل سعود خوشایند نیست.
همه این ها در شرایطی رخ می دهد که کمبود آب و رشد سریع جمعیت، تلاش‌های دولت را برای خوداتکایی در زمینه‌ی کشاورزی محدود کرده‌است.

بحران آفرینی های منطقه ای همواره منجر به افزایش قیمت نفت شده است اتفاقی که بی نهایت مورد خواست عربستان بوده اقتصاد مصرف گرا و وابسته این کشور را جانی دوباره می بخشد. ضمن آنکه در این میان زمینه همکاری عربستان با کشورهای غربی خریدار نفت این کشور هر چه بیشتر فراهم می آید.



کارنامه سیاه آل سعود در نقض حقوق بشر

بزرگترین کشور نقض کننده حقوق بشر چگونه توانسته است خود را در معرض دید سازمان های حقوق بشری قرار ندهد؟ چگونه است که کارنامه سیاه آل سعود در زمینه حقوق بشر هرگز مورد بازبینی و موشکافی قرار نمی گیرد؟

در سال ۲۰۰۳، پافشاری پلیس دینی عربستان درباره‎ی رعایت روبند، به مرگ پانزده دختر نوجوان در آتش سوزی یک مدرسه‌ی راهنمایی دخترانه در مکّه انجامید. نیروهای وابسته به دولت ریاض، در این سانحه، مانع از آن شدند که دخترانی که صورت خود را نپوشانده بودند، از کام آتش بگریزند.

در مورد عربستان باید دانست در کشور متحد غرب و آمریکا در منطقه:
سالن سینما وجود ندارد.
عکس ‌برداری در بیشتر جاهای عمومی ممنوع است.
افراد زیادی به اتهام جادوگری گردن زده می‌شوند.
بعضی از عالمان دینی این کشورخواهان قانونی شدن برده‌داری هستند.
در جاهای عمومی و غذاخوری‌ها جداسازی جنسیتی به شدت اجرا می‌شود.
بر اثر فشار بیش از حد بر روی زنان، آمار خودکشی در میان آنان بالاست.
در بعضی موارد و برای قصاص اندام دیگر بدن به غیر از دستها و انگشتان نیز بریده می‌شود. در این کشور افراد بزه‌کار در ملأ عام گردن زده می‌شوند.
تاکنون میلیون‌ها کتاب دینی اقلیت‌های دینی توقیف و آتش زده شده‌ است.


حکومت سعودی معاهده حقوق بشر سازمان ملل را خلاف اسلام می‌داند و تاکنون حاضر به امضای آن نشده است. از این رو، خود را ملزم به رعایت مفاد آن نمی‌داند و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز مبنایی برای برخورد با موارد نقض حقوق بشر در این کشور ندارد.

با همه این ها شورای حقوق بشر سازمان ملل قدرت و اراده دخالت یا محکوم کردن آنچه در عربستان می گذرد را ندارد و این کشور به عنوان متحد نزدیک آمریکا در منطقه همواره از حاشیه امن برخوردار بوده است که همه این ها را می توان از موهبتهای نزدیکی به آمریکا و ایجاد دشمنی با ایران دانست.

پس از برگزاری دور نخست مذاکرات ایران و ۱ + ۵ در استانبول که دو طرف از روند مذاکرات اظهار خرسندی کردند می شد حدس زد آل سعود بیکار نخواهد نشست و در اقدامی هماهنگ با منافع رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را برای بر هم زدن جو مثبت این مذاکرات به کار خواهد گرفت.

مطرح شدن ادعای بی اساس امارات در مورد جزایر ایرانی، حمایت آمریکا از این ادعا و تنش ایجاد شده را می توان گام نخست در این راستا ارزیابی کرد. چندان دور از ذهن نیست که در روزهای آینده و تا زمان برگزاری دور دوم مذاکرات سناریوهای دیگری همانند داستان بی سرانجام " منصور ارباب سیار " از سوی آل سعود و یا رژیم های نزدیک به آن مطرح شود.

سناریوهایی که هر چند تجربه نشان داده عموماً با عجله و ناآگاهانه طراحی می شوند اما به هر حال باید به دور از فضای احساسی و با برنامه در برابر آن موضع گرفت و اقدام کرد.