توهم از نوع صهیونیستی

پنجم آبانماه جاری بود که خبر توافق ترسیم مرزهای دریایی میان بیروت – تل آویو منتشر شد و پیروزی دیگری در کارنامه مقاومت لبنان ثبت گردید؛ مقاومتی که مایه شرف و عزت لبنان و لبنانی بوده و می باشد.  

هرچند بیش از یک دهه می باشد که از اعلام وجود منابع نفتی و گازی در بخش‌های شرقی دریای مدیترانه (مرز دریایی لبنان و سرزمین های اشغالی) می گذرد، اما عملا طرح حفاری و استخراج از این منابع دو سال است که فقط توسط رژیم صهیونیستی کلید خورده بود و دولت لبنان عملا کاری در این زمینه انجام نداده بود.

از دو سال پیش بود که به دلیل اخطار دبیرکل حزب الله تنش مرزی میان لبنان و رژیم صهیونیستی بر سر مالکیت دو میدان گازی «قانا» و «کاریش» در پهنه دریایی مشترک بالا گرفت و واشنگتن نیز به بهانه میانجیگری مذاکرات غیرمستقیم بین دو طرف وارد عمل شد تا بتواند موانع بر سر اکتشاف و استفاده از انرژی در شرق دریای مدیترانه را برای صهیونیست ها رفع کند.

در این میان حزب الله لبنان به ویژه دبیرکل آن به شدت با زیاده‌خواهی رژیم صهیونیستی مخالفت کرد و به شکل‌های مختلف هشدار داد تا زمانی که مرز آبی لبنان و منطقه اقتصادی آن در دریای مدیترانه و تکلیف میدان‌های گازی به ویژه «قانا» و «کاریش» مشخص نشود، با هر اقدامی از جمله اشغال پهنه دریایی، اکتشاف و استخراج از سوی صهیونیست ها به شکل‌های مختلف مقابله می‌کند.

همین تهدید کافی بود تا سران تل آویو و واشنگتن به خود بیایند و به یقین برسند که سید حسن نصرالله در تامین حقوق لبنان و لبنانی ها با کسی تعارف ندارد و به سخنی که می گوید کاملا پابند است و با کسی شوخی ندارد.

تهدیدهای دبیرکل حزب الله همچون گذشته کارساز بود، چرا که صهیونیست ها مطمئن بودند که اگر ذره ای بخواهند خطا کنند، حزب الله بلایی برسرشان خواهد آود که تصور آن هم مشکل است؛ همین مساله باعث شد تا سران رژیم صهیونیستی با زبان خوش نظر حزب الله که همان نظر مردم و دولت لبنان و احقاق حقشان بود را گوش کنند و توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی را امضا کنند، اما در این بین یک نکته وجود داشت که سران تل آویو را برای امضای این توافق نامه راغب تر کرد و آنهم توهم برقراری رابطه با لبنان در پیرو امضای این توافقنامه مرزی بود.

سران تل آویو که در ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۹ با امارات و بحرین توافقنامه سازش امضا کرده بودند و پس از آن نیز فقط دو کشور سودان و مغرب به این روند پیوستند، فکر می کردند که با امضای توافقنامه مرز دریایی میان رژیم اسراییل و لبنان، رابطه تل آویو – بیروت نیز عادی خواهد شد، ولی در عمل مشاهده کردند که چنین چیزی حتی احتمال هم ندارد، هر چند آمریکایی ها هم در این موضوع تلاش کردند، اما نتیجه ای نداشت.

اذعان و اعتراف "آموس هوکشتاین" میانجی آمریکا در پرونده ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و رژیم صهیونیستی در این میان جالب است؛ وی پنجشنبه شب، طی سخنانی در این باره گفت که «توافق ترسیم مرزهای دریایی درگیری‌ها میان لبنان و اسرائیل را حل نمی‌کند و به تنش‌ها میان حزب الله و اسرائیل پایان نمی‌دهد».

هوکشتاین در عین حال با تاریخی خواندن توافق مرزی لبنان و رژیم صهیونیستی مدعی شد که به دلیل مشخص شدن مرز و حریم دریایی میان دو طرف، این توافق امنیت در منطقه را تقویت می‌کند.

میانجیگر آمریکایی با بیان اینکه لبنان و اسرائیل تأکید کردند که به اجرای این توافق پایبند هستند، ادعا کرد که شرکت‌های گاز پس از این توافق فعالیت‌های خود را آغاز خواهند کرد و سرمایه گذاری‌های خارجی به لبنان سرازیر خواهد شد.

هوکشتاین همچنین گفت که مطمئن است که اسراییل (رژیم صهیونیستی) به توافق ترسیم مرزهای دریایی با لبنان پایبند خواهد بود.

توهم از نوع صهیونیستی

نکته قابل تامل در توافق مرز دریایی میان تل آویو – بیروت این است که، سران آمریکا و رژیم صهیونیستی که در سال های اخیر اطمینان حاصل کرده اند که نمی توانند از طریق جنگ نظام لبنان و مقاومت را حذف کنند، سعی کردند تا  برای تحقق اهدافشان در این کشور از مسیر دیگری وارد شوند، که مسئله مناقشه مرز دریایی و توافق بر سر آن یکی از عرصه‌هایی بود که صهیونیست‌ها تصور می‌کردند می‌توانند از طریق آن باب عادی سازی روابط با بیروت را باز کنند و از این طریق ضربه بزنند.

البته طی این دو سال مقامات لبنانی هم دست صهیونیست ها و آمریکایی ها را خوانده بودند و در طول مذاکرات دو ساله هیات لبنانی حتی حاضر نشد برای یکبار هم با هیات رژیم صهیونیستی رو در رو مذاکره کند و تمام مذاکرات آنها به طور غیرمستقیم بود در حالی که صهیونیست ها همواره به دنبال آن بودند که با مقامات لبنانی رو در رو مذاکره کنند؛ هیات لبنانی حتی آرزوی یک عکس یادگاری را هم به دل هیات صهیونیستی گذاشت.

نکته دیگر این که گروه ها و احزاب رژیم صهیونیستی هر یک از قضیه توافق مرزی با لبنان در انتخابات اخیر کِنِسِت (پارلمان) رژیم صهیونیستی بهره بردند؛ چپ ها یا همان ائتلاف لاپید و گانتس به عنوان برگ برنده از توافق مرزهای آبی با لبنان یاد می کردند و در مقابل نتانیاهو و دیگر احزاب راست افراطی این توافق را خوار کننده برای صهیونیست ها می دانستند.

مقامات لبنانی (به غیر از جریان وابسته و غربگرای ۱۴ مارس) در مجموع برخورد خیلی خوبی با نتیجه مذاکرات مرزی میان بیروت – تل آویو داشتند و در مقابل شایعات مطرح شده درخصوص احتمال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نیز موضع گیری خوب و قوی کردند؛ از جمله این که "میشل عون" رئیس جمهور سابق، "الیاس بوصعب" رئیس تیم مذاکره‌کننده و معاون رئیس پارلمان لبنان و "جبران باسیل" رئیس جریان آزاد ملی لبنان بارها صراحتا تاکید کردند که هیچگونه عادی‌سازی روابط در بحث توافق مرزبندی مطرح نیست و لبنان هیچ معاهده بین‌المللی مستقیمی را با رژیم صهیونیستی امضا نمی‌کند.

"محمد وسام المرتضی" وزیر فرهنگ دولت موقت لبنان نیز با هشدار درباره تلاش برخی کشورهای خارجی برای ترویج گفتمان صهیونیستی تاکید کرد که فرهنگ و هویت ملت لبنان هرگونه عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس را رد و ممنوع می‌کند.

پیروزی بدست آمده برای لبنانی ها در ترسیم مرز دریایی میان لبنان  با رژیم صهیونیستی و تاکید مقامات بیروت بر رد هرگونه عادی سازی روابط با تل آویو نشان می دهد که صهیونیست ها در هر دو زمینه از مقاومت و مردم لبنان شکست خورده اند و برقراری رابطه میان تل آویو – بیروت فقط می تواند در رویا و توهمات مقامات رژیم صهیونیستی روی دهد و نه در واقعیت.