بازخوان یک پرونده
  • بازخوانی یک پرونده:

    دختر شاکی ادامه داد: چهاردهم دی سال 90 بود که از دفتر پیک به خانه ما زنگ زدند و گفتند حال پدرم بد شده است. وقتی به دفتر پیک رفتیم، مدیر موسسه گفت: پدرم عصر به آنها زنگ زده و درحالی که نفس‌نفس می‌زده گفته یک نفر او را در جاده با چاقو زده است.