ترس از بی حجاب شدن زنان اورازان مثل سیمین
جلال بین مردم محلی اورازان خیلی موافق نداشت. سیمین دانشور بیحجاب بود و مردم میگفتند دختر نخستوزیر است و نگران بودند کشیده شدن راه باعثشود زنهای آنها هم مثل زن جلال شوند. صریحاً به جلال میگفتند: «نمیخواهیم تو برای ما جاده درست کنی، جاده باعثمیشود زن ما هم مثل زن تو بشود!»