پرونده زن خیانتکار که با خوراندن اسید، همسرش را تا یک قدمی مرگ برده بود، با صدور کیفرخواست به دادگاه رفت.

به گزارش شبکه ایران، قبل مرد ۴۰ ساله‌ای به شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه ۱۰ رفت و از همسرش به اتهام خوراندن آبمیوه اسیدی شکایت کرد.

وی که خود را صاحب یک مغازه معرفی می‌کرد، با اشاره به برخی از مسائل و مشکلات قبلی زندگی‌اش گفت: چندی قبل که سر ظهر و اتفاقی به خانه‌ام رفتم، ناگهان یک گوشی تلفن همراه روی میز ناهارخوری دیدم. وقتی از همسرم در این باره پرسیدم، با دستپاچگی مدعی شد گوشی متعلق به همسر برادرش است؛ بنابراین بلافاصله تلفنی با خانه برادر زنم تماس گرفتم اما همسرش منکر موضوع شد. بنابراین سر همین موضوع بین ما مشاجره لفظی شدیدی در گرفت.

دقایقی بعد همسرم که سعی می‌کرد مرا آرام کند، به آشپزخانه رفت و برایم یک لیوان آبمیوه آورد اما به محض خوردن آن، ناگهان دهان و گلویم بشدت سوخت.

پس از آن بلافاصله با کمک امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شده و حدود یک ماه تحت درمان و چند عمل جراحی قرار گرفتم. حالا هم پس از بهبود نسبی از همسرم شکایت دارم.

قاضی پرونده پس از شنیدن اظهارات شاکی، همسر او را به دادسرا احضار کرد. فرحناز در بازجویی‌ها ابتدا منکر هرگونه اختلاف خانوادگی با همسرش شد و حرف‌های شوهرش را دروغ خواند و گفت: ظهر روز حادثه وقتی همسرم به خانه آمد، از من یک لیوان آب خواست و من هم برایش آبمیوه آوردم.

سرگرم آماده کردن غذا بودم که با صدای فریاد همسرم از آشپزخانه بیرون دویده و با دیدن چهره برافروخته‌اش بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و او را به بیمارستان منتقل کردیم.

ضمن این که هیچ نقشی در ماجرا نداشتم و نمی‌دانم چرا همسرم گرفتار چنین بلایی شده است. بدین ترتیب با دستور بازپرس پرونده، تیمی از کارآگاهان مسئول تحقیق در این باره و افشای حقیقت شدند.

سرانجام مشخص شد که زن جوان با مرد ناشناسی رابطه پنهانی داشته است. بنابراین بار دیگر زن جوان احضار و تحت بازجویی‌ قرار گرفت. متهم این بار وقتی چاره‌ای جز بیان حقیقت ندید، لب به اعتراف گشود و گفت: از حدود یک سال قبل با پسر جوانی آشنا شدم و رابطه پنهانی داشتیم اما موضوع ریختن اسید در آبمیوه شوهرم را قبول ندارم!به دنبال این اعتراف‌ها، مرد جوان نیز بلافاصله شناسایی و دستگیر شد اما او در بازجویی‌ها گفت: فرحناز خود را زنی مطلقه معرفی کرده بود و از ماجرای ریختن اسید در آبمیوه نیز بی‌اطلاعم.

سرانجام پس از تحقیقات تکمیلی، بازپرس با دریافت نظریه پزشکی قانونی، پرونده را با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه فرستاد.