به گزارش افکارنیوز به نقل از مهر، دکتر محمد بقایی ماکان درمورد تعریف غیبت و زشتی آن گفت: غیبت یعنی بدگویی و انتقاد در غیاب کسی که برای شنونده مسلم نباشد. این ویژگی در همه مذاهب و فرهنگها مورد تقبیح قرار گرفته است. زیرا کسی که مورد عیب جویی و انتقاد قرار میگیرد نمیتواند از خود دفاع کند. این خصوصیت اخلاقی از دیرباز در جوامع مختلف از جمله جامعه ایرانی حضور داشته است.

وی افزود: به طوری که شواهد آن را می‎توان در آثار نظم و نثر فارسی مشاهده کرد که پدید آورندگان این آثار آن را نهی کرده‏اند. در درهه‎های اخیر به دلیل ضعف مدیریت‎های کلان در جامعه غیبت‎های فردی تبدیل به غیبت‏های اجتماعی شده است به این معنا که اکنون به سبب ایرادات بسیار نازل و مشهود که در سطوح مختلف مدیریتی مشاهده می‎شود هر کسی به نوعی زبان به انتقاد و عیب جویی می‏گشاید که درواقع آن را باید در شمار نوعی غیبت دانست که در میان مردم به شدت قوت گرفته است و گاه موجب اظهار نظرهایی می‏شود که از حیطه ذهن گوینده یا به عبارتی غیبت کننده بسیار فراتر است.

این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات و فلسفه ادامه داد: بنابراین می‏توان نتیجه گرفت که یکی از بزرگترین عوامل ایجاد چنین ویژگی ناپسندی می‎تواند ضعف مدیریت‏ها باشد که سبب تنگناهایی در زندگی مردم می‎شود و آنان را بر آن می‏دارد که شِکوه‎های خود را درقالب مفاهیمی بیان کنند که شامل تعریف غیبت می‎شود.

بقایی در مورد دلایل عادت زشت غیبت در مردم هم گفت: علاوه بر دلیل مذکور می‏توان فقر مدنی و عدم آگاهی را نیز از دلایل دیگر این شیوه تفکر(غیبت) دانست.

وی درمورد راهکار اصلاح عادت بد غیبت در مردم هم تصریح کرد: غالباٌ پنداشته می‎شود که برای از میان برداشتن این ویژگی ناپسند یا هر خصوصیت دور از معیارهای صحیح اخلاقی باید به پند و موعظه متوسل شد و از بزرگان و حکیمان برای قبح آن شاهد آورد. ولی حقیقت این است که زدودن رذایل از یک جامعه و جانشین نمودن فضایل تنها از راه عمل میسر است. به این معنا که دستگاه‎های تربیتی و آموزشی و همچنین نهادهای فرهنگی نقش مؤثری در چنین طریقی دارند تا برنامه ریزی‏های صحیح از مراحل ابتدایی آموزش تا عالیترین سطوح تعالیم عملی لازم در جامعه پدید آید تا افراد از طریق تربیت عملی اصول پسندیده اخلاقی را مرعی دارند. این ویژگی را می‏توان در سه اصل اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک که از قدیمی‏ترین آموزه‏های فرهنگ ایرانی است جستجو کرد.

این نویسنده و مترجم درباره رابطه گپ های خودمانی و دورهم خوش بودنها با غیبت کردن هم یادآورشد: چنانچه از قدیم گفته‏اند نشخوار آدمی حرف است و چون اذهان ناآگاه و نامأنوس با مدنیت، موضوعی برای تبادل افکار ندارند معمولاٌ رو به غیبت می‏آورند که در حقیقت ایرادات اثبات نشده است که همین سبب آشفتگی‏های اجتماعی میشود و گاه به عنوان حقایقی فراگیر ذهن جمعی را مخدوش می‏سازد. همچنین ضعف مدیریت‏ها در کشور سبب می‏شود که پدیده‏ای به نام غیبت در میان مردم بروز کند در حالیکه چنین موردی را در جوامع پیشرفته که دارای مدیریت استواری هستند دیده نمی‏شود که به عنوان مثال میتوان جوامعی مثل ژاپن را مثال آورد.