به گزارشافکارنیوزبه نقل از ملیت، در یک صبح روز سرد پاییزی دختران کرد، با شور و شوق کودکانه راهی مدرسه‌ای شدند که به جای ساختن آینده آنها، اندام ظریفشان را شلعه‌های سوزان آتش مشق داد. اگر به جای خرید یک بخاری ارزان‌تر یک بخاری استاندارد خریداری می‌شد و یا برای استفاده از سیستم های گرمایشی ایمن تر همچون شوفاژ و یا پکیج، کمی هزینه می‌شد، اکنون نوای شادی و قهقهه کودکان در فضای مدرسه شین آباد می پیچید.

این اولین بار نیست که کودکان و آینده سازان ایران اسلامی به دست سوء مدیریت‌ها و تلاش برخی برای صرفه جویی! در هزینه‌ها دچار خسارات‌های جانی و روحی می‌شوند و متاسفانه اینطور که از بی ‌خیالی مسئولین پیداست گویا این حوادثهمچنان در کمین کودکان مان هستند!

اکنون یک سوال از جناب آقای وزیر: آقای حاجی بابایی تو هم فرزند دختری داری، اگر خدای ناکرده روزی دچار سانحه شود و صورتش همچون صورت این دختران مظلوم طعمه حریق شود چه حال و روزی خواهید داشت؟ با عامل و یا عوامل این سهل‌انگاری چه برخوردی می‌کنید؟ آیا باز هم به خبرنگاران خواهید گفت که چرا حضرتعالی! را پیشاپیش از وقوع این حادثه خبر نکرده‌اند؟

آقای وزیر! در کشور بحران زده مصر که نزدیک به دو سال است که مردم آن کشور شرکت در اعتراضات را جزء کارهای روزمره خود قرار داده‌اند، وزیر اموزش و پرورش در پی سانحه منجر به فوت دانش آموزان بلافاصله استعفا کرد! این اقدام سیاسی مطمئنا هیچ دردی از متوفیان حادثه تصادف اتوبوس در مصر دوا نمی‌کرد اما نشانه اوج تعهد مسئولین مصری به شهروندان است. شما چگونه تعهد خود را به کسانی که قانونا و شرعا در برابر آنها مسئولید به انجام رسانیده‌اید؟

متاسفانه از لحن و چهره شما نه تنها نشانی از ناراحتی و شرمساری نیست، بلکه هیچ انگیزه‌ای هم برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثتلخ و جانکاه وجود ندارد. سوء مدیریت در اموزش و پروش دانش آموزان را به کام مرگ و حریق فرو می فرستد و شما به جای اینکه با منابع مالی موجود در فکر تامین امنیت جانی و روانی دانش آموزان باشید، در افکار دیگری به سر می‌برید!

آقای وزیر به جای اجرای طرح های عجیب و غریب در آموزش و پرورش و هزینه پول بیت المال برای رسیدن به آنها، آیا بهتر نبوداین هزینه را برای خریدن بخاری استاندارد یا کرایه یک اتوبوس مناسب تر هزینه می‌کردی تا ده‌ها دانش آموزی که امروز در آغوش خاک آرام گرفته‌اند یا از درد سوختگی بر سر تخت بیمارستان به خود می‌پیچند، همچون فرزندان شما و سایر مدیران عالی آموزش و پرورش با لبخند زیبایشان دل پدر و مادر خود را التیام می دادند!؟

یك بار ۱۷ دانشآموز در اثر گازگرفتگی در مدرسه مسموم میشوند و بار دیگر دانشآموزانی كه به اردو رفتهاند در سانحه تصادف جان میسپارند و یك بار اردوی تفریحی در پارك شهر تهران به مرگ دانشآموزان دختر منجر میشود. ایمنی در مدارس موضوعی است كه نمیتوان آن را نادیده گرفت اما انگار به موضوعی فرعی برای مسئولان آموزش و پرورش تبدیل شده است. موضوعی كه هر چند وقت یكبار روی میدهد، به صدر اخبار میرود و در گذر زمان فراموش میشود البته فقط برای مسئولان وزارت آموزش و پرورش.