به گزارش افکارنیوز ركسانا خوشابی در دنيای سلامت نوشت: بزرگترين اشتباه شما در زندگي چه بوده است؟ اگر زمان به عقب برمي گشت كداميك از كارهايتان را ديگر انجام نمي داديد؟ و كدام كارهايي را كه انجام نداديد و از آن غفلت كرديد انجام مي داديد؟ اينها از جمله سوالاتي است كه هميشه ذهن مرا به خود مشغول مي كند.

هر وقت فرصت می شود این سوال را از بزرگترها، میانسال ها، کهنسال ها، دوستان و آشنایانم می پرسم. همیشه به جواب های جالبی برخورد می کنم. جواب هایی که گاه بسیار دردناکند. برخی از این جواب ها شخصی اند و برخی عمومی ترند. یعنی عموم هم می توانند از این جواب ها استفاده کنند. اما مهمتر از جواب ها، دلایلی است که افراد برای اشتباهاتشان ارائه می دهند. من توجه شما را به برخی از این جواب ها و علت هایی که افراد مختلف ذکر کرده اند جلب می کنم. تقریباً در همه این جواب ها افسوس و حسرت هایی نهفته است که نفس شنونده را بند می آورد.

افسوس و حسرت بر زمانی که بیهوده گذشته، کارهایی که نباید انجام می شده یا کارهایی که باید انجام می شده و انجام نشده اند! گاهی افراد آرزو دارند که ای کاش زمان به عقب بر می گشت تا آنها می توانستند جلوی اشتباهات بزرگ خود را بگیرند و طور دیگری عمل کنند. اما متاسفانه زمان به عقب بر نمی گردد و جبران اشتباهات به ناچار باید از جای دیگر شروع شود. البته اگر هنوز فرصتی باقی باشد.


 حسرت هایی که نمی توان آنها را جبران کرد

اگر زمان به عقب برمی گشت با شخص دیگری ازدواج می کردم. همه معیارهای من برای ازدواج مادی بودند اما پول نتوانست مرا خوشبخت کند و در نتیجه من هم نتوانستم فرزندانم را موفق بار بیاورم یا همسرم را راضی نگه دارم.

به جای اینکه رویاهایم را دنبال و استعدادهایم را شکوفا کنم، اوقاتم را با تنبلی گذراندم. با اینکه باهوش بودم همیشه بازیگوشی می کردم. نه درس خواندم و نه فن یا هنری آموختم. از کار فرار می کردم و وقتم را با کارهایی که گمان می کردم خوشگذرانی اند هدر دادم، در حالیکه آنها بلای جانم شدند و اینک دیگر رقمی برای پیشرفت ندارم.

مادرم بیمار بود و من از او پرستاری نکردم. این موضوع از بعد از فوت او تاکنون به شدت آزارم می دهد. هیچ کاری برایش نکردم. از زیر بار مسئولیت هایی که در مقابل خانواده و خصوصاً مادرم داشتم فرار کردم و اینک جز حسرت و پشیمانی چاره ای برایم نمانده است. اگر یک روز، فقط یک روز دیگر مادرم زنده می شد به او خدمت می کردم و سعی می کردم کمی خوشحالش کنم.

نباید کارمند می شدم. روحیه من روحیه کارمندی نبود. سی سال خودم را در محیطی زندانی کردم که متعلق بدان نبودم. اهل طبیعت بودم، اهل کاشت و برداشت، اهل نگهداری از دام و پرنده، اما با خیال واهی اینکه عادت خواهم کرد، تن به زندگی ای دادم که انگار مال من نبود. من باید کاری می کردم که دوست داشتم و متعلق بدان بودم.

کارفرمایی داشتم که به من و دیگران خیلی زور می گفت. او حق ما را نمی داد و همیشه به ما اجحاف می کرد. خیلی پشیمانم که عمرم را پیش او هدر دادم. باید کار دیگری پیدا می کردم.


 اشتباهات به چه کار می آیند؟

آیا فایده مرور اشتباهات تنها این است که حسرت بخوریم و درد بکشیم؟ مسلم است که نه. از قدیم گفته اند که انسان ممکن الخطا است و بالاخره در زندگی دچار اشتباهاتی خواهد شد. مهم این است که بتواند این اشتباهات را بشناسد و نگذارد تکرار شوند، یا به عبارتی اجازه ندهند که آن اشتباهات تبدیل به خطا شوند. در واقع تفاوت خطا و اشتباه در همین است.

اگر شما ندانید که کاری که دارید می کنید غلط است، اشتباه کرده اید، اما اگر بدانید کاری غلط است و برایتان ضرر دارد اما مجدداً مرتکب آن شوید در این صورت ارتکاب به آن کار، خطا محسوب می شود. بخشیدن اشتباه بسیار ساده تر از بخشیدن خطاست.

 شناسایی اشتباهات
وقت هدر دادن.
تنبلی و تن پروری
مشغول کردن خود با کارهای بیهوده.
وسواس و شستشوی زیاد از حد یا وسواس در انتخاب ها.
بد رفتاری با زیردستان و کسانی که ناچار به کار با ما هستند و از بیم اخراج شدن سکوت می کنند و اعتراض نمی کنند.
مقایسه مداوم خود با دیگران.
فرار از مسئولیت ها
نداشتن هدف و تلاش نکردن برای رسیدن به اهداف مشخص
عدم استفاده از حداکثر توانمندی ها و استعدادها.
ایده آل گرا بودن بیش از حد به جای اهل عمل بودن.
بی توجهی به احساس دیگران.
افراط ها و تفریط ها از ابعاد مختلف.
خود تخریبی یا دیگر تخریبی هایی که جزو گفتگوهای درونی ما شده اند و معمولاً متوجه آنها نیستیم.


 مرور اشتباه و اصلاح آن را به دیگران هم یاد بدهید

شما می توانید بررسی اشتباهات را به اطرافیان خود و خصوصاً به فرزندانتان یاد دهید. هر وقت آنها اشتباهی مرتکب می شوند به آنها بگویید مراحل کشف علت خطا را پیدا کنند. آنها را دعوا نکنید. به جای مشاجره و دعوا بخواهید کار بد خود را مرور کرده و دلیل اشتباهشان را پیدا کنند و در دفترچه شان بنویسند و تعهد کنند که دیگر آن کار را انجام نمی دهند. در درجه اول به خود قول بدهند نه به شما. در این مورد جدی باشید اما با آرامش مرور خطا را آموزش کنید.

این کار می تواند خودشناسی فرزندتان را هم بیشتر کند و به او اجازه دهد بدون اینکه زیر بار خطایش له شود، ‌ خود را آزادانه بررسی و اصلاح نماید. اگر نتوانست علت خطا را پیدا کند به او کمک کنید. توجه داشته باشید که چه در مورد خود و چه در مورد دیگران، خود فرا را زیر سوال نبرید. بلکه تنها به رفتار توجه و اشاره کنید. مثلاً نگویید دلیل اینکه دروغ گفتی این است که پسر بدی هستی! این جملات جداً مخربند و تصاویر پسر یا دختر بد که ما به فرزندانمان می دهیم، اغلب تا آخر عمر با او باقی می مانند. شما می توانید بگویید احتمالاً‌ از چیزی ترسیده بودی که نتوانستی حقیقت را بگویی… و همین طور تا آخر. به همین نحو روند خودشناسی و اصلاح رفتار خود و اطرافیانتان را بهبود بدهید.


 زمان به عقب بر نمی گردد

بله. دردناک است اما زمان به عقب بر نمی گردد. البته وقتی یاد می گیریم که از وقوع همان اشتباهاتی که قبلاً به ما و اطرافیانمان ضربه زده اند پیشگیری کنیم، در واقع، به میوه درخت مرور و بررسی گذشته دست یافته ایم. بررسی عمیق اشتباهات، بررسی دقیق تر دلایل بروز خطاها، دلایل عدم انتخاب راه حل های بهتر، شناخت بیشتر خود و شناخت بهتر احساسات و رفتارهای خود می توانند آگاهی و بینشی به ما بدهند که دیگر همان اشتباهات قبلی را تکرار نکرده و انسان برتر و موفق تری بشویم و از بروز حسرت بیشتر در آینده نیز جلوگیری کنیم.


 فهرست اشتباهات

یکی از راه های جبران اشتباهات و خطاها این است که به گذشته تان فکر کنید. گذشته را مرور کنید. در هر مقطع زمانی که مرور می کنید فهرست اشتباهاتتان را یادداشت کنید. مثلاً اگر سال گذشته را مرور می کنید، فهرست اشتباهاتی که در سال گذشته مرتکب شده اید را به مرور بنویسید. برای مرور گذشته خود دفترچه ای تهیه کنید. در هر صفحه، اشتباه خود را یادداشت کنید. مثلاً:

در فلان ماه، به همسایه ام بهتان زدم.
در فلان روز با فرزندم بیهوده بد رفتاری کردم.
در فلان زمان، پولم را فقط برای چشم هم چشمی خرج کردم.
چند روز پیش به دوستم دروغ گفتم، در حالیکه می توانستم با گفتن حقیقت، کارم را پیش ببرم.
در فلان زمان، به جای اینکه فکر کنم، احساساتی و هیجانی برخورد کردم و با تقلید از دیگران باعثشدم حقی ناحق جلوه کند.
آن طور که باید و شاید به مادر و پدرم کمک نکردم.
در مراسم ختم مادر دوستم شرکت نکردم در حالیکه می دانم که او به من احتیاج داشت اما خودخواهی کردم.

وقتی این فهرست کامل شد، سعی کنید برای هر مورد از اشتباهات، در زیر آن اشتباه، علت اصلی اینکه به جای کار درست کار غلط را انتخاب کرده و انجام دادید را پیدا کنید و بنویسید. مثلاً می توانید بنویسید: به جای اینکه تحقیق کنم و حوصله به خرج دهم تا حقیقت معلوم شود بالافاصله و بدون فکر کردن تهمت زدم. سپس در زیر دلیل اشتباه، کار دستی را که می توانستید انجام دهید یادداشت کنید. اگر راهی برای انجام درست آن کار سراغ ندارید، از دیگران مشورت بگیرید و ببینید اگر جای شما بودند چه راه بهتری را انتخاب می کردند. سعی کنید خود را به جای خود، در زمان وقوع اشتباه بگذارید و ببینید چه احساسی داشتید و چه شد که احساساتی یا بی فکر یا خودخواهانه عمل کرده اید.

در جریان کشف اشتباهات و دلایل ارتکاب آنها گاهی به ویژگی های شخصیتی یا رفتاری از خودمان برخورد می کنیم که شاید نتوانیم به تنهایی آن را از خود دور کنیم. برای مثال یکی از افرادی که روی فهرست اشتباهاتش کار می کرد به این نتیجه رسیده بود که علت اصلی خطاهای او، ابراز خشم و عصبانیت بی موقع و بیهوده بوده است. او می گفت می دانم که زود جوش می آورم اما نمی دانم چگونه جلوی این خشم نابهنگام و شدید را بگیرم؟ بدیهی است در این صورت فرد نیاز به خودشناسی بیشتر و کمک تخصصی مشاور یا روانشناس دارد. البته این امکان هم هست که او افراد عاقل و آرام را الگو قرار دهد و با بررسی و رصد رفتارهای آنها یاد بگیرد که کنترل بیشتری روی خود داشته و در مواقع بحرانی، به جای ابراز خشم و عصبانیت و آزار دادن دیگران، آرام تر و درست تر عمل کند. وقتی فهرست اشتباهاتتان را کامل کردید، اگر آمادگی داشتید، از نزدیکانتان و کسانی که شما را دوست دارند بخواهید اشتباهاتی را که از شما دیده اند به شما بگویند.

اين كار اين خاصيت را دارد كه اگر خودتان خطاهايتان را فراموش كرده باشيد، يا ندانيد كاري اشتباه است متوجه آن اشتباه شويد و بتوانيد آن را از زندگيتان حذف كنيد. چون دسته اي از رفتارهاي ما هستند كه از چشم ما دور مي مانند اما بقيه به سهولت آنها را در ما مشاهده كرده و تشخيص مي دهند. توجه داشته باشيد كه تشخيص همه اشتباهات كار آساني نيست. خصوصاً اگر جزئي از شخصيت و رفتارهاي عادي ما شده باشند. برخي اشتباهات هم طوري هستند كه در دراز مدت خود را نشان مي دهند.