در زهان همه چی آرومه؟!

به گزارش افکارنیوز، زن و فرزند کنار هم جلو کانکسی سفید، رو به آفتاب نشسته‌اند و نگارگر مردانند که آن سوی رودخانه خشک مشغول ساخت خانه‌های به اصطلاح اسکلتی هستند.

روستاییان این دیار پیش از زلزله شغل‌شان گله‌داری و کشاورزی بود. کشاورزی در کوهسارها و بیابان خشک و کم آب و علف اما در آن شب تلخ ۸۰ درصد گوسفندانشان تلف شدند.

از همان شب کابوس آغاز شد … زندگی در برف و باران، سرما و سوز خنکی، گل و لای و کفش‌های پاره، تاریکی و … چند صباحی زندگی در چادر، می‌گذرد. از نفس هم گرم می‌شوند دمشان گرم چه همتی. هر کس دیگری جایشان بود، در این شرایط فلنگ را می‌بست و الفرار رو به شهر… اما روستاییان خراسان‌جنوبی انسان‌هایی قانع و صبورند.

زندگی در کویر و طبیعت خشک درس صبوری و قناعت را برایشان خوب تدریس کرده است. آموخته‌اند که در شرایط سخت مانند نباید روحیه خود را از دست بدهند و محیط را ترک کنند.

دانشجویان جهادی دانشگاه پیام نور بیرجند امسال تصمیم گرفتند تا تعطیلات پس از امتخانات ترم اول‌شان را در کنار مردم زلزله‌زده زهان بگذرانند. ما هم به همراه تنی چند از دانشجویان سری به این جهادگران زدیم.

ساعت ۹ صبح رسیدیم «اوجان» آخرین روستای قبل از «شاج». تا اینجا جاده آسفالت بود و مشکلی نبود اما از این به بعد باید توی خاکی می‌رفتیم. گروه راهسازی سخت مشغول کار بودند و جاده تقریباً ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت.

پس از گذشت ۴۰ دقیقه رانندگی در جاده‌ی خاکی سفیدی کانکس‌ها نمایان شد بچه‌های دبستان شهید «ناصر شاکری» نخستین کسانی بودند که به استقبال‌مان آمدند.

کمبود حمام عمومی نخستین مشکل

زن و فرزند کنار هم جلوی کانکسی سفید، رو به آفتاب نشسته‌اند و نگارگر مردانند که آن سوی مشغول ساخت خانه‌های به اصطلاح اسکلتی هستند این نخستین صحنه‌ای بود که در بدو ورود به شاج دیدیم…

در گوشه‌ای از روستا شماری از نیروهای دانشجوی بسیجی مشغول کمک‌رسانی به یکی از اهالی هستند که قصد دارد بتن‌ریزی خانه‌اش را انجام دهد در آن سو دو دانشجو مشغول شستن منزل چادری یکی از اهالی در داخل استخر هستند.

سراغ محل اسکان دانشجویان را گرفتیم گفتند بچه‌ها در کانکسی سفید سمت راست جاده اسکان دارند.

«هادی پرتوی» مسوول این گروه جهادی نخستین عضو از گروه جهادی بود که به استقبال‌مان آمد فرصت را ارزش دانسته و با او همکلام شدیم.

آمده‌ایم بسازیم تا ساخته شویم

پرتوی می­‌گفت: سومین دفعه است که به اردوهای جهادی می‌آیم و کمک‌رسانی به محرومان را مهم‌ترین وظیفه خود می‌دانم.

وی تنها هدف خود از سفر به روستاها و مناطق محروم، رضایت مردم که همانا رضایت خداوند است، دانست و افزود: آمده‌ایم بسازیم تا ساخته شویم. انسان در این اردوها می‌تواند خود را بسازد و با خودسازی به خدا نزدیک‌تر شود.

مسوول گروه جهادی دانشگاه پیام نور بیرجند با اشاره به مشکلات مردم گفت: مهم‌ترین مشکل مردم در این روستا کمبود نیرو برای ساخت و ساز خانه‌های تخریب شده است. روز نخست که به روستا وارد شدیم اهالی باور نمی‌کردند که بچه‌های گروه جهادی برای ساخت و ساز آمده‌اند و رایگان کار می‌کنند. گفتند ما پول نداریم که به شما بدهیم اگه برای کارگری آمده‌اید از همین اینجا برگردید! دار و ندارمان همان زرشک و گوسفند بود که هر دو زیر آوار ماند.

در ادامه از مسوول گروه خواستیم که گشتی در روستا بزنیم و با اهالی گفت‌وگویی داشته باشیم.

وام ۱۲ میلیونی مهم‌ترین مطالبه‌ی زلزله‌زده‌ها

شاکری یکی از اهالی شاج می‌گفت: مسوولان در روزهای نخست زلزله به مردم قول وام ۱۲ میلیونی قرض‌الحسنه با کارمزد ۴ درصد را دادند اما حال پس از گذشت دو سه ماه جز تعداد اندکی که در همان روزهای اول زلزله برای گرفتن وام اقدام کردند بقیه هیچ وامی دریافت نکردند.

او ضمن تشکر از زحمات هلال احمر می‌گفت: شب اول زلزله، هلال احمر حضور فعالی در منطقه داشتند و از همان ساعات اولیه پس زلزله در منطقه حاضر شدند.

وی ادامه داد: استاندار خراسان‌جنوبی در سفری که به شاج داشت، گفت: وام ۱۲.۵ میلیون تومانی کفاف مردم را نمی‌کند و باید ۲ میلیون بلاعوض نیز در نظر گرفته شود.

شاکری افزود: در مورد تهیه‌ی مصالح مردم خیلی اذیت می‌شوند. مصالح را باید ما نقد بخریم و بتن‌ریزی سقف انجام شود سپس تازه برای آزادسازی قسط اول وام اقدام می‌شود بعدش هم باید چند روز دنبال آزادسازی وام بدویم. در این گرانی بازار مصالح و آهن کسی حاضر نیست به ما قسطی مصالح بفروشد! مصالح‌فروشان می‌گویند: اول پول بعد مصالح، ما هم که هر چه پس‌انداز داشتیم خرج کردیم، گوسفند و زرشک تمام دار و ندار ما بود که زیر آوار ماند و تلف شد.

وی کمبود حمام عمومی را مشکل دیگر دانست و گفت: فقط ۲ نمره حمام گذاشتند که مردم باید نوبت بگیرند که البته همین هم جای تشکر از مسوولان دارد. اما این روستا ۵۰ خانوار با حدود ۲۰۰ نفر جمعیت و دوری حمام مشکل‌ساز شده است.

یکی دیگر از اهالی روستا شاج می‌گوید: خانه‌ام در مرحله آجرچینی است. ۴ میلیون تومان وام مرحله اول را آزاد کردن اما برای مرحله دوم گفتن پول نیست. بانک زهان نیز اعلام کرده هیچ پولی نیامده، ۵۰ میلیون تومان خودمان داشتیم که دادیم و حالا دیگر هیچ پولی نداریم.

فرد دیگری از شاج با بیان اینکه تاکنون بیش از ۱۰ میلیون تومان برای ساخت خانه‌اش خرج کرده است، می‌گوید: تاکنون هیچ ریالی به ما نداده‌اند بانک زهان گفته برای زلزله هیچ اعتباری نیامده! این‌که گفتند برای ساخت خانه‌های تخریب شده در زلزله وام می‌دهیم، اینها همه حرف است.

او می‌افزاید: مسوولان گفته‌اند که کارمزد وام ۳ تا ۴ درصد است اما الان بانک گفته اگر اعتباری برای زلزله آمد، با کارمزد ۶ درصد به شما پرداخت می‌کنیم و اگر نیامد وام‌های ما کارمزدش ۲۱ درصد است.

نارضایتی اهالی شاج در عملکرد صدا و سیمای استان در انعکاس حرف مردم

پیرمردی که از محاسن و صورتش پیداست بالای ۶۰ سال سن دارد جلو می‌آید و می‌گوید: الان چند ماه از زلزله گذشته، آوار ریخته در جوی آب و دیگه نمی‌تونیم آبیاری کنیم. ۱۰ بار به فرمانداری، بخشداری و اداره جهاد کشاورزی تماس گرفتیم که آب قنات ما بیهوده به هدر می‌رود کاری کنید! اما هیچ یک پاسخی به ما نمی‌دهند. بیل میکانیکی فقط ۳ روز در روستا بود بعدش رفت الان خیلی از خانه‌ها هم‌چنان تخریب شده مانده است.

وی با انتقاد از عملکرد صدا سیما در انعکاس حرف مردم شاچ، می‌افزاید: «از صدا و سیما چند دفعه آمدن و تصویربرداری کردن و گزارش گرفتن، اما حرف‌هایی که ما گفتیم رو پخش نمی‌کنند».

براستی آیا سر زدن به زلزلهزدهها و وعده و وعیدها کمکی به این قشر زحمتکش میکند؟!