به گزارش افکار، روزنامه ایران نوشت: ساعت شش عصر پنجشنبه - پنجم اسفند - دختر جوانی با مأموران پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و با صدای لرزان از قتل پدرش خبر داد.
دقایقی بعد تیمی از کارآگاهان پلیس جنایی همراه قاضی گلمحمدی - بازپرس جنایی کرج، راهی محل حادثه - محله «عظیمیه» - شدند. آنها پس از ورود به خانه با پیکر مرد ۷۵ ساله روبهرو شدند که بر اثر اصابت ضربههای مهلک به سرش از پا درآمده بود.
همزمان با طرح دو فرضیه قتل با انگیزه سرقت و انتقامجویی، تحقیقات در این دو شاخه تمرکز یافت، اما وقتی مشخص شد مقداری طلا از خانه سرقت شده، فرضیه قتل با هدف سرقت قوت گرفت. از سوی دیگر با توجه به اینکه شواهد نشان میداد قاتل به راحتی وارد خانه شده و قربانی جنایت نیز لباس خانه به تن داشته، احتمال قتل به دست یک آشنا قوت گرفت. دختر مقتول نیز به بازپرس جنایی گفت: «روزهای فرد از ساعت یک تا شش عصر به آموزشگاه میروم. امروز هم ساعت یک بعد از ظهر پدرم خانه بود که به آموزشگاه رفتم. ساعت شش برادرم تلفن زد و گفت هرچه زنگ خانه را میزند، جوابی نمیشنود. بنابراین با عجله خودم را به
خانه رسانده و پس از ورود، در اوج ناباوری با جسد پدر روبهرو شدیم.»
پس از بررسیهای مقدماتی، جسد برای تعیین علت اصلی و زمان مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. سرهنگ حمیدرضا گلصباحی - رئیس پلیس آگاهی استانهای تهران و البرز - با اشاره به پرونده جنایت گفت: کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی در جریان تحقیق از اهالی و عملیاتهای اطلاعاتی دریافتند زنی بهطور مشکوک و پنهانی به این خانه رفتوآمد داشته است. با کشف این سرنخ تجسسها در این شاخه عملیاتی تمرکز یافت.
کارآگاهان وقتی مطمئن شدند روز حادثه نیز زن جوان وارد خانه شده به تحقیق در اینباره پرداختند. در ادامه هویت ناهید - مظنون اصلی - شناسایی شد و کارآگاهان در عملیاتی ضربتی او را در خانهاش دستگیر کردند.
وی در نخستین بازجوییها منکر هرگونه جرمی شد، اما پس از مشاهده مدارک و مستندات پلیسی لب به اعتراف گشود. «مقتول تا چندی قبل دفتر کاری داشت و یکی از دوستان من هم کارمندش بود. یک بار که برای دیدن دوستم رفته بودم با مقتول آشنا شدم. بعد از جلب اعتمادش و ریختن طرح دوستی، چندینبار به خانهاش رفتم. از آنجا که میدانستم او با دخترش تنها زندگی میکند و طلا و جواهرات زیادی هم دارد، سرانجام نقشه سرقت از خانهاش را طراحی کردم. اوایل اسفند وقتی با مشکل شدید مالی روبهرو شدم، در اجرای نقشهام مصممتر شدم. روز حادثه با اطمینان از تنها بودن صاحبخانه به دیدنش رفتم.
زمانی که در حال استراحت بود، چکشی از کنار جاکفشی برداشتم و چند ضربه به سرش زدم. وقتی از مرگش مطمئن شدم، مقداری طلا از خانهاش برداشته و فرار کردم. طلاها را نیز سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروختم.» متهم در ادامه با انتقال به محل جنایت نحوه قتل مرد ۷۵ ساله را بازسازی کرد.
شناسه خبر:
۲۳۷۲۱
دسیسه زن ناشناس برای قتل
مرد سالخورده که به خاطر اعتماد نابجا، زن جوانی را به خانهاش راه داده بود، قربانی سرقت مرگبار شد.
۰