دریاچه ارومیه را چگونه می توان نجات داد؟!
گروه اجتماعی

؛ از آنجا که بخش کشاورزی مهمترین مصرف کننده آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، به نظر می رسد چنانکه کارشناسان می‌گویند کاهش سطح زیر کشت در این منطقه به منظور کاهش مصرف آب، بهترین راه نجات دریاچه ارومیه است.

به گزارشافکارنیوز؛ در سال های اخیر، دریاچه ارومیه با بحرانی جدی مواجه شده است. متاسفانه زنگ خطر برای حیات دریاچه ارومیه از مدت ها قبل به صدا در آمده بود. برای همین در دولت هشتم و در زمان فعالیت معصومه ابتکار به عنوان رییس سازمان حفاظت محیط زیست، مشاوری آلمانی کارهای مطالعاتی خود به منظور ارایه راهکاری برای نجات دریاچه ارومیه را آغاز کرد. نتیجه مطالعات «مایک موزر» نشان می داد که برداشت آب در حوضه آبریز ارومیه بیش از حد بوده و ادامه این روند، دریاچه را با مرگ حتمی روبرو خواهد کرد.

میانگذری که کار دریاچه را سخت‌تر کرد

در آن زمان بحثساخت میانگذر ارومیه برای کوتاه تر شدن فاصله بین تبریز و ارومیه نیز مطرح بود اما مشاور پروژه هشدار داده بود که با ساخت این میانگذر، جریان گردش آب در دریاچه دچار مشکل خواهد شد. به همین دلیل رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست تمام تلاش خود را به کار برد تا اجرای این پروژه متوقف شود. اما متاسفانه در دولت نهم، نه تنها به مطالعات انجام شده در دوره های گذشته توجهی نشد، بلکه دولت تمامی تلاش خود را به کار برد تا به اصطلاح کارهای نیمه تمام دولت های قبلی را نیز به اتمام رساند. میانگذر ارومیه ساخته شد و رییس جمهور برای افتتاح هر یک از لاین های این میانگذر به صورت مجزا به شمالغرب کشور سفر کرد تا پروژه ای عظیم که مدتها اجرای آن به تعویق افتاده بود را افتتاح کند.

با افتتاح میانگذر ارومیه، خبرهای مختلفی درباره سرخ شدن آب دریاچه، خشک شدن بخشی از آن و به راه افتادن سونامی نمک در منطقه، به تدریج به گوش می رسید. این بار مردم شمالغرب ایران بحران را به عینه و در مقابل چشمان خود می دیدند و خطر را با گوشت و پوست خود لمس می کردند. مردمی که تا دیروز به خاطر کوتاه شدن یک ساعته مسیر ارومیه به تبریز از اجرای پروژه میانگذر خرسند بودند، حالا می خواستند که این پل جمع شود تا شاید باز هم دریاچه ای فعال و پویا داشته باشند. اما شاید کمی برای پشیمانی دیر شده بود.

خسارتی بیشتر از جنگ هشت ساله!

کارشناسان پیش بینی می‌کنند با خشک شدن دریاچه ارومیه ریزگردهای ناشی از نمک های کف دریاچه، بخش عظیمی از ایران را تحت الشعاع قرار دهد. می گویند نمک های این دریاچه با ورزش باد، حتی استان های تهران و قزوین را نیز تحت تاثیر قرار خواهند داد. به گفته عیسی کلانتری، دبیر کل خانه کشاورز، خسارات ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه حتی از خسارات جنگ هشت ساله نیز بیشتر خواهد بود. زیرا چهار و نیم میلیون نفر از مردم شمالغرب کشور را تحت تاثیر قرار می دهد.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست کاهش بارندگی در حوضه آبریز ارومیه طی ۵۰ سال گذشته را حدود ۶۰ میلی متر اعلام کرده است.

بر اساس آمار ارایه شده بوسیله محمد جواد محمدی زاده، هم‌اکنون سطح زیر کشت در حوضه آبریز این دریاچه ۷۰۰هزار هکتار بوده و هشت میلیون تن محصول کشاورزی در این منطقه تولید می شود. حدود ۲/۲ میلیارد متر مکعب آب دریاچه در پشت سدها مدیریت می‌شود به همین دلیل با کسری حدود ۱/۱ میلیارد مترمکعب آب در مخزن دریاچه مواجه شده ایم.

سهم پر رنگ زمین‌های زیر کشت در خشک شدن دریاچه

آمارها نشان می دهد از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی سطح زیر کشت محصولات مختلف در حوضه آبریز ارومیه که شامل استان های آذربایجان غربی و شرقی و بخشی از کردستان می‌شود، دو نیم برابر افزایش یافته است. سطح زیر کشت در برخی محصولات حتی تا هشت برابر نیز افزایش داشته است. متاسفانه علیرغم وجود چاه های غیر مجاز متعدد در منطقه، افزایش چندین برابری سطح زیر کشت طی سالهای پس از انقلاب و فعالیت روز افزون بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرف کننده آب کشور در منطقه، طی سال های اخیر هیچ گاه به نقش این بخش در خشکی دریاچه ارومیه توجهی نشد. اگرچه گروهی سدسازی بی رویه را عامل خشک شدن دریاچه معرفی می کنند اما این سدها نیز برای تامین نیازهای آبی کشور تاسیس شده اند، پس باید بزرگترین عامل موثر در خشک شدن دریاچه ارومیه را کشاورزی دانست. زیرا بخش عمده آب در این بخش به مصرف می رسد.

کارشناسان وزارت نیرو که برای حل مشکلات کم آبی در کشور نسخه ای واحد دارند، این بار هم برای نجات دریاچه ارومیه راهکار انتقال آب از دریای خزر، رودخانه زاب یا ارس را پیشنهاد دادند. راهکاری که تبعات زیست محیطی خطرناکی برای کشور به همراه خواهد داشت. ضمن آنکه منابع آب شیرین در ایران به عنوان سرزمینی خشک بسیار محدود بوده و انتقال آن برای مقابله با خشک شدن دریاچه ای که بخش عمده حق آبه آن به جای ورود به دریاچه صرف بخش کشاورزی می شود، چندان منطقی به نظر نمی رسد.

به طور حتم اجرای چنین پروژه‌ای با تشدید روند خشکسالی‌ها در کشور، واکنش هایی را در بین مردمی که در مسیر خطوط انتقال آب شیرین قرار می گیرند به همراه خواهد داشت. به یاد بیاوریم، همین چند ماه پیش بود که بین مردم اصفهان و یزد بر سر انتقال آب زاینده رود به یزد درگیری هایی شکل گرفت و شکسته شدن خط انتقال آب یزد، این شهر را با مشکل کمبود آب شرب مواجه کرد. پس بدون شک آبی که قرار است پس از انتقال به محیط زیست اختصاص یابد، از آنجا که عاملی انسانی در آن سوی قضیه قرار ندارد، خیلی زودتر به سوی مصرف مردم سوق داده می‌شود و پروژه انتقال آب نیز جز صرف هزینه برای دولت، نتیجه دیگری به همراه نخواهد داشت.


پیشنهاد کارشناسان


برخی کارشناسان بخش آب بر این باورند که دولت به جای صرف هزینه های هنگفت برای اجرای پروژه های انتقال آب که تبعات بسیار مخربی برای مناطق پایین دست به همراه خواهد داشت، باید اعتباراتی را برای کاهش سطح زیر کشت در شمالغرب کشور اختصاص دهد. این کارشناسان می گویند حذف بخشی از سطح زیر کشت منطقه و پرداخت درآمد خالص ناشی از کشت محصول در اراضی کشاورزی به صاحبان این زمین ها، ظرفیت آبی مورد نیاز برای کشت و کار در این زمین ها را آزاد می کند و می توان این ظرفیت را به سوی دریاچه هدایت کرد. با این روش، تا زمان اتمام بحران خشکسالی، با صرف هزینه هایی بسیار کمتر از اجرای پروژه انتقال آب، می توان به احیای دومین دریاچه شور دنیا امیدوار بود.