به گزارش افکارنیوز، در جوامعی که روابط خانوادگی بسیار نزدیک و درهم پیچیده ای دارند، یکی از مهمترین و شایع ترین علل مشکلات و مشاجرات زوجین، دخالت خانواده ها است و علت عمده این مشکل آن است که زن و شوهر با نحوه صحیح برخورد با چنین موضوعاتی آشنا نیستند. واقعیت این است که خانواده و فامیل می تواند هم نعمت باشد و هم نقمت. لازمه بهرمندی صحیح از نعمت ها آن است که بدانیم چه رفتاری روابط را بهبود می بخشد و چه عواملی سبب تخریب رابطه میان طرفین می شود. متاسفانه گاهی پس از ازدواج، زن و شوهرهای جوان از جایگاه صحیح خود و همسرشان در اولویت بندی زندگی مطلع نیستند و یا به دلیل رودربایستی های رایج یا شرم، همچنان روال زمان مجردی را در پیش گرفته و از هر گونه تغییر در اولویت بندی عاطفی خود احساس گناه می کنند. این در حالی است که براساس یک قانون کلی، هر چه رابطه زن و شوهر قوی تر، مستحکم تر، صمیمی تر و عاشقانه تر باشد، ارتباط های خویشاوندی آنها با اقوام یکدیگر نیز قوی تر و بهتر خواهد بود.

روانشناسان معتقدند پدر و مادر عروس یا داماد، تنها زمانی مسئولیت خود را به خوبی ایفا کرده اند و می توانند ادعا کنند که خوشبختی فرزندشان را می خواهند که حداقل قوانین زیر را در رفتار و کردار خود رعایت کنند؛ این قوانین عبارتند از:

۱. عروس یا داماد خود را نیز مانند فرزند خود بدانند و با او همان گونه رفتار کنند که با فرزندشان رفتار می کنند.

۲. آنها می دانند که عشق واقعی به مرور زمان و با تلاش و پشتکار شکل می گیرد؛ بنابراین در مواقع ایجاد اختلاف به جای قضاوت غیر منصفانه، فرزند خود را به برقراری ارتباط عاطفی صحیح و صبوری در رفع مشکلات و موانع پیش آمده تشویق می کنند و خود آنها نیز در صورت ایجاد اختلاف نظر با همسر فرزندشان، به هیمن شکل رفتار می کنند.

۳. تا زمانی که از آنها خواسته نشده است، به عروس یا داماد خود پند و اندرز نمی دهند؛ مگر در شرایط بسیار حیاتی(مثلاً وقتی که متوجه شوند عروس یا دامادشان، دزد، معتاد، قاتل، شکنجه گر و غیره است).

۴. حتی اگر انتخاب فرزندشان علیرغم میل یا نظر آنها بوده است، پس از ازدواج برای آنها صمیمانه آرزوی خوشبختی می کنند و آنچه را که در توان دارند، برای خوشبختی و سعادت آنها به کار می گیرند. چنین خانواده ای همیشه حامی آگاه زوج جوان بوده و همواره در حد توان، برای کمک کردن حاضر هستند.

۵. هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی از عروس خود بدگویی نمی کنند و در صورتی که درباره موضوع خاصی انتقاد را لازم دیدند، پس از تامل بسیار و سبک و سنگین کردن موضوع، آن را به طور مستقیم، با لحنی کاملاً دوستانه و بدون غرض ورزی به خود فرد منتقل می کنند؛ نه به همسر او یا به دیگران.

۶. بدون دعوت یا اطلاع قبلی به ملاقات آنها نمی روند. حریم خصوصی زوج جدید را محترم می شمارند و به خلوت آنها احترام می گذارند. این قانون حتی در مورد افرادی که با هم در یک خانه سکونت می کنند نیز لازم الاجراست.

۷. والدین آگاه و فهمیده هیچ گاه انتظار ندارند که فرزندشان آنها را به همسرش ترجیح دهد و هرگز خود را مابین فرزند و همسرشان قرار نمی دهند.

۸. اجازه نمی دهند فرزندشان از همسرش شکایت کند، مگر اینکه فقط بخواهد مشورت کند؛ در این صورت هم سعی می کنند به عنوان یک فرد بی طرف و مهربان فقط نظر خود را آن هم در جهت اصلاح و رفع مشکل، ابراز کنند.

۹. انتظار ندارند که عروس یا دامادشان، آنها را پدر یا مادر بنامد و با آنها مثل پدر و مادر خود رفتار کند، در عوض به عروس یا داماد خود اجازه می دهند تا هر طور که راحت است با آنها برخورد کند.

۱۰. می دانند که ازدواج دختر یا پسرشان با فرد دیگری از یک خانواده دیگر، به معنای ترکیب دو فرهنگ و دو آداب و رسوم متفاوت است؛ بنابراین خود یا آنها را محدود به فرهنگ و آداب و رسوم خاصی نمی کنند.

۱۱. خانواده عروس یا دامادشان را نیز مورد احترام و تکریم قرار می دهند، هرگز از آنها بدگویی نمی کنند. به هر حال آنچه حائز اهمیت است، توجه به این مسئله است که هیچ زوجی نباید انتظار داشته باشند که والدین همسرشان، تمامی ویژگی های فوق را داشته باشند؛ بلکه سعی کنند با برقراری رابطه درست و صمیمی با همسرشان به مرور زمان، امکان ایجاد موقعیت های جدید را فراهم کنند.

چند توصیه به زوج های جوان


۱. دقت کنید که هر چه رابطه شما با پدر و مادر همسرتان، محترمانه تر، نزدیکتر و صمیمی تر باشد، ارتباط همسرتان نیز با خانواده شما قوی تر و بهتر خواهد بود و همین طور برعکس.

۲. بزرگتر بودن به مفهوم مهربانی، تجربه، عقل و درایت بیشتر است و چنین افرادی صرف نظر از سن، میزان تحصیلات، طبقه خانوادگی و رابطه نسبی شان، شایسته احترام هستند. عروس یا داماد تحصیل کرده ای که خانواده همسرش را به دلیل نداشتن برخی از گزینه های یاد شده تحقیر می کند و یا محترم نمی شمارد، در نهایت منفور خواهد شد. به همین دلیل توصیه می کنیم در هر موقعیتی که هستید و تحت هر شرایطی، احترام خانواده همسرتان را حفظ کنید.

۳. هرگز و تحت هیچ شرایطی اجازه ندهید که همسرتان در مورد خانواده خودش با بی احترامی بدگویی کند؛ حتی اگر حق با او باشد.

۴. در کمال ادب و همراه با احترام، منطق و مهربانی، از پدر و مادرتان بخواهید که هرگز در مورد همسرتان بدگویی نکنند.

۵. در فرصت ها و موقعیت های پیش آمده، از خانواده همسرتان به خاطر مهربانی یا کمک شان تشکر کنید. بهتر است گاهی از آنها حتی به خاطر تربیت چنین فرزندی قدردانی کنید.

۶. هر چند وقت یک بار میهمانی هایی ترتیب دهید که خانواده همسرتان در منزل شما جمع شده و ساعاتی را به خوبی و خوشی کنار هم بگذرانند. اگر خانواده زن و مرد با هم تفاهم دارند، بهتر است هر دو خانواده با هم در این میهمانی شرکت کنند.

۷. حد و مرزهای خود را مشخص کنید و به اتفاق همسرتان، نحوه و دفعات ملاقات های خانوادگی را کاملاً برنامه ریزی کنید. بهتر است در مورد دفعاتی که دوست دارید پدر و مادرها با اطلاع قبلی یا سرزده و یا با دعوت، به دیدن شما بیایند، با هم به تفاهم برسید و نتیجه را شخصاً با مهربانی و احترام، به پدر و مادرتان منتقل کنید. اصل کلی در این رابطه آن است که تعدد ارتباط و میزان و کیفیت رابطه زن و شوهر با خانواده هایشان، به هیچ وجه نباید خللی در زندگی زناشویی آنها ایجاد کند؛ اگر چنین است حتماً باید با یک مشاور در این زمینه مشورت کنید.

۸. اصل دوری و دوستی را رعایت کنید و استقلال خود را حفظ کنید. از مقایسه همسر خود با والدین تان به شدت پرهیز کنید.(حتی در حد جمله دلم برای غذاهای مادرم تنگ شده) و هرگز مشکلات زندگی زناشویی خود را با خانواده تان در میان نگذارید.

۹. اگر از طرف خانواده تان ظلمی به همسرتان شد، با تمام توان از حق او دفاع کرده و از وی حمایت کنید و اگر میان همسرتان با خانواده اش اختلافی در گرفت، تا جایی که ممکن است برای بهبود رابطه آنها بکوشید.

سخن پایانی


وظیفه شناسی، قدردانی و مهربانی از ویژگی های مشخص انسان های والا، مومن و خوب است و به عنوان یک فرزند شایسته و خوب، همه ما باید تا حد امکان به پدر و مادر یا خواهر و برادر خود کمک و نیکی کنیم؛ به شرط آنکه به زندگی خانوادگی خودمان ضرری نرسد و پیش تر، رضایت قلبی همسر و فرزندان مان را در این زمینه کاملاً جلب کرده باشیم.

راز/ شماره ۲۶/ خرداد ماه ۹۲/ صفحه ۴۰