وقتی بیکار باشم بداخلاق می‌شوم!

به گزارش افکارنیوز، حبیب دهقان نسب متولد شیراز است. از کودکی عاشق بازیگری بود و به همین دلیل خیلی زود به تئاتر روی آورد بعد از اخذ دیپلم تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند. اول بار صدایش در نمایشنامه های رادیویی شیراز شنیده شد و در سال ۱۳۶۶ با حضور در مجموعه «در پناه تو» به کارگردانی حمید لبخنده بر صفحه تلویزیون دیده شد و بازی به یاد ماندنی او در فیلم های سینمایی «سفر به چزابه» و «نسل سوخته» از ساخته های رسول ملاقلی پور، درخور تحسین بود و… این هنرمند در ماه های گذشته در دو نمایشنامه «رویاهای رام نشده» و «روز سیاوش» که در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفت به خوبی درخشید با وی پیرامون کارهایش و خانه و خانواده اش گفتگویی انجام شده که می خوانید.

حبیب دهقان نسبت در یک نگاه

متولد: ۱۳۲۸ شیراز
کارشناس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران


برای بازیگری همیشه نقش وجود دارد


هنر مرز ندارد و کمتر هنرمندی می تواند ادعا کند در هنرش به کمال رسیده و رویاهایش تحقق پیدا کرده. به طور قطع همیشه کاراکترهایی برای یک بازیگر وجود دارد که آرزویش بازی کردن آن کاراکترها است.

فرزندانم احساس مثبتی به من و حرفه ام دارند


نگاه من نسبت به تربیت فرزندانم، در مقایسه با دوره ای که پدرم مرا تربیت کرد تفاوت زیادی دارد و همواره سعی کرده ام علاوه بر پدر بودن، دوست خوبی رای فرزندانم باشم. بچه هایم احساس مثبتی نسبت به من و حرفه ام دارند و کارهای مرا با علاقمندی می بینند و نقد می کنند. من سه فرزند دارم که همگی تشکیل زندگی مشترک داده اند و خدا را شکر در زندگی مشترک موفق هم هستند. همواره دغدغه من و همسرم خوب تربیت کردن بچه ها بود و از آنجا که بیشترین مسئولیت به دلیل مسافرت های کاری من به عهده همسرم بود. از او سپاسگزارم که در تربیت فرزندان مان خیلی زحمت کشید. از نظر شخصیتی سعی می کنم آدم خوب و مهربانی باشم. دلم می خواهد انسان باشم. اگرچه تا حالا به این دلیل خیلی ضربه خورده ام و دلم شکسته، اما باز تلاش می کنم انسان باقی بمانم چون برای انسان و انسانیت ارزش زیادی قایلم.

یک حادثه دو بار اتفاق نمی افتد


از بین کارهایم حضور در مجموعه «در پناه تو» را که بارها از شبکه های مختلف تلویزیون به نمایش درآمد، دوست دارم، چون نمایش آن تحولی در سریال هی تلویزیونی به وجود آورد.

دلیل موفقیت مجموعه هم این بود که برای اولین بار پیرامون جوانان صحبت شد و ارتباط جوانان نسبت به هم و عشق مورد بررسی قرار گرفت. ضمن اینکه جدا از متن خوبش، از بازیگران خوب و کارگردانی خارق العاده حمید لبخنده، نیز برخوردار بود.

«در پناه تو» یک حادثه بود و هرگز یک حادثه دوبار اتفاق نمی افتد، دلیلش را هم نمی دانم. اگر آن مجموعه در زمان ساخت و نمایش با حذفیات زیادی روبرو نمی شد، به طور قطع دیدنی تر بود. در کارنامه سینمایی من بیشترین همکاری با زنده یاد رسول ملاقلی پور به چشم می خورد. ویژگی زنده یاد ملاقلی پور در این بود که دردهای اجتماع را با هنرمندی بیان می کرد و در تمام فیلم های اجتماعی و جنگی خود حرف هایی برای گفتن داشت. از بین کارهایم با ملاقلی پور «سفر به چزابه» را خیلی دوست دارم و همین طور «نسل سوخته» را همچنین «سگ کشی»، ساخته بهرام بیضایی نیز جایگاه خاصی برایم دارد. یک فیلم هم چند سال قبل با حمید فرخ نژاد همبازی بودم، به اسم «سفر سرخ» که بعد از ده سال در جشنواره بیست و نهم فجر به نمایش درآمد و بازی های من و حمید فرخ نژاد خوب دیده شد و به خاطر بازی در آن کاندیدای دریافت جایزه هم شدم، اما متاسفانه فیلم هنوز اکران نشده است.

هفت سال از صحنه دور بودم


هفت سال از آخرین بازی تئاتری من و حضورم در نمایشنامه «چشم اندازی از پل» نوشته آرتور میلر، به کارگردانی منیژه محامدی می گذرد. یکی از دلایل دوری من در این سال ها از صحنه تئاتر، در درجه اول گرفتاری کاری خودم و فعالیت های تصویری در تلویزیون و سینما بوده، ضمن آنکه پیشنهاداتی که برای بازی در تئاتر دریافت می کردم نمی پسندیدم. در سال ۹۱ از آنجا که پیشنهادهای قابل توجهی در سینما و تلویزیون دریافت نکردم به دلیل اینکه هر وقت بیکار می شوم از نظر روحی بسیار بداخلاق می شوم، شانسم یاری کرد و مواجه شدم با دو پیشنهاد خوب تئاتری، اولی حضور در نمایشنامه «رویاهای رام نشده» نوشته و کارگردانی ایوب آقاخانی و دیگری حضور در نمایشنامه «روز سیاوش» نوشته و کارگردانی شکرخدا گودرزی. هر دو متن را وقتی خواندم، به شدت پسندیدم. ابتدا تمرینات نمایشنامه «روز سیاوش» شروع شد و در جشنواره بین المللی فجر دو اجرا داشت که مورد استقبال خوبی هم قرار گرفت. بعد از جشنواره تئاتر فجر، بازی در نمایشنامه «رویاهای رام نشده» را در کنار بزرگانی چون مجید مظفری، بهرام ابراهیمی، امیرعلی دانایی، شکرخدا گودرزی، نیکی مظفری و… را در تالار سنگلج شروع کردم و مدت سی شب(در بهمن و اسفند ۹۱) روی صحنه رفتم و نمایشنامه «روز سیاوش» هم در اردیبهشت ماه ۹۲ با حضور بازیگرانی مثل محمد فیلی، فریدون محرابی، لیلا بلوکات، فقیه سلطانی و… به مدت ۳۰ شب در تالار سنگلج روی صحنه رفت و هر دو نمایشنامه هم با استقبال عمومی مواجه شد.

مجله خانواده/ شماره ۴۹۲/ نيمه دوم شهريور ماه ۹۲/ گفتگو: ميلاد بلادي/ صفحه ۴۰