شن پاشی خیابان ها در روز آفتابی

به گزارشافکارنیوز،محمدباقر قالیباف شهردار تهران طی سخنانی در مراسم افتتاحیه سیزدهمین همایش معاونان و مدیران برنامه ریزی کلانشهر های کشور، ابراز داشت: از اینکه امروز توفیق حضور در جمع شما مدیران و کارشناسان که در بخش مهمی از شهرداری های کلانشهر ها و در حوزه برنامه ریزی و هدایت چگونگی خدمت به مردم تلاش می کنید، خوشحالم.

وی افزود: بسیاری از مسایل و مشکلات امروز در حوزه های مدیریتی و ماموریتی جامعه، مخصوصا در نقاطی مثل شهرداری ها که از پیچیدگی، تنوع و از بعد کمی و کیفی درگیر کار هستند، مربوط به حوزه برنامه ریزی است. شاید خود من پیش از آنکه درشهرداری تهران حضور پیدا کنم، احساس نمی کردم که این مجموعه تا این حد پیچیدگی دارد و نقش آفرین است. شاید اگر شهرداری ها یک روز کارشان اشکال پیدا کند و متوقف شوند، همه مردم این موضوع را درک کنند و متوجه شوند که شهرداری ها چه رسالت و ماموریت بزرگی را انجام می دهند.

وی افزود: این اهمیت و حساسیت در شهرداری ها ما را بیشتر به این موضوع وا می دارد که برای حل مشکلات نباید نگاه صرفا با برنامه ریزی خشک داشته باشیم، البته منظور از عدم برنامه ریزی خشک آن است که صرفا با عدد و رقم و صرفا با یک نگاه ساختارگرایانه به مسایل نگاه نکنیم و عادتی که برای کشیدن یک فلوچارت و شبکه سازی ساختاری وجود دارد را دنبال نکنیم؛ چرا که با این نگاه و نگرش به تنهایی قادر به حل مشکلات شهر نخواهیم بود.

شهردار تهران تصریح کرد: در شهر صرفا با ساختمان ها، آجر ها و میلگردها سرو کار نداریم بلکه در شهر با انسان ها سرو کار داریم؛ باید بدانیم حل مشکل انسان ها و ارتقای کیفیت زندگی مادی و معنوی شهروندان به تنهایی از لابه لای این عدد و رقم ها، نگاه ساختارگرایانه و فلوچارت ها مسیر نیست. این مسایل به تنهایی ما رابه جایی نخواهد رساند. البته نمی گویم که این مسایل لازم نیست اما تاکید بر من بر این است که نباید نگاه صرف مهندسی خشک و نگاه صرفا با عدد و رقم وجود داشته باشد.

وی تصریح کرد: ابتدا باید این موضوع را بفهمیم که اضافه شدن جمعیت در یک نقطه مکانی به اینگونه نیست که بگوییم اگر صدهزار نفر در یک نقطه بودند، یک کار را انجام می دهیم و اگر این جمعیت ده برابر شدند باز هم با همان نگاه خشک ساختاری می توانیم خدمات خود را ضرب در ده کنیم و مشکل را برطرف سازیم. اگر تعداد جمعیت از صد هزار نفر به چند میلیون رسید، موضوعات مربوط به آن ها نیز به صورت تصاعدی بالا خواهد رفت و در این میان نگاه ساختارگرایانه دیگر پاسخگوی شهروند و تمرکز جمعیت نیست چرا که این موضوع ابعاد فراوان و پیچیده ای پیدا می کند و باید نگرش ها را عوض کنیم.

وی ادامه داد: وقتی از یک روستای کوچک یا جامعه ایلی به شهر صد هزار نفری می رسیم، تفاوت ماهوی در کنش ها و واکنش های اجتماعی را می بینیم. در مقابل ممکن است فاصله بین شهرها و کلانشهرها به همین میزان بیشتر باشد. در قرن بیست و یکم نیز در نوع نگاه میان یک روستا و جامعه ایلی با جامعه شهری فاصله وجود دارد و در ادامه این فاصله بین یک شهر کوچک و کلانشهر نیز وجود دارد؛ چرا که همه موضوعات آن متفاوت می شود. بنابراین در حوزه برنامه ریزی نیاز داریم به این موضوع درست نگاه کنیم و پیش رویم.

قالیباف خاطر نشان ساخت: بحثی در حوزه شهر و شهرسازی با عنوان لنداسکیپ در محیط دانشگاهی وجود دارد، اما شاید این بحثدیگر خیلی پاسخگوی ما نباشد؛ در برنامه دوم شهرداری تهران نیز مرتب بر موضوع نگاه جامعه محوری، توجه به عنصر انسان و همچنین توجه به روابط اجتماعی و سرمایه های اجتماعی در شهر تاکید می کنیم؛ درواقع غرض آن است که باید لنداسکیپ را باید به ماینداسکیپ تبدیل کرده و مسایل مربوط به ذهن مردم را دنبال کنیم. حتی اگر می خواهیم معماری شهر را اصلاح کنیم باید به ذهن مردم توجه کنیم و این باعثمی شود حتی نگاه ما به فقرزدایی هم تغییر کند. البته باید از تجربه دنیا در این زمینه نیز به درستی استفاده کنیم.

وی گفت: به مرکز مطالعات شهرداری تهران تاکید کردم کارهای مطالعاتی که دراین زمینه انجام می شود را به صورت بسیار مختصر و مفید در حد کتابچه هایی کوچک در اختیار مدیران سراسر کشور قرار دهد تا مدیران نیز به این موضوعات توجه کرده و بتوانند از آن در زمینه نوع نگاه خود به شهر استفاده کنند.

قالیباف عنوان داشت: در جلسه وزیر کشور با شهرداران مراکز استان ها و کلانشهرها نیز درباره بحثجا به جایی پایتخت نیز تاکید کردم که همین نگاه خشک مبنی بر عدد و رقمی است که ما را به اینجا می رساند تا بحثمربوط به جا به جایی پایتخت مطرح شود. اگر با نگاه دیگری به این موضوع نگاه کنید متوجه می شوید که نیازی به جا به جایی نداریم. البته حتما چنین مشکلی در شهر تهران وجود دارد چرا که شهر تهران، شهری نیست که امروز مردم بتوانند در آن خوب زندگی کنند اما آیا راه ارتقای کیفیت زندگی شهروندان آن است که سیستم متمرکز اداری و اجرایی و قطب سیاسی کشور را از تهران منتقل کنیم؟ اگر پایتخت را منتقل کنیم می خواهیم باز این بار را در جغرافیای دیگری از کشور بگذاریم؛ اگر این تمرکز سیاسی باعثبروز چنین تمرکزی در شهر تهران شده است، بنابر این دوباره چهل تا پنجاه سال دیگر این مشکل را در جای دیگری درست می کنیم و درواقع مشکل باقی می ماند.

وی افزود: ما در این بحثچه چیز را می خواهیم دنبال کنیم؟ البته ما تعصب خشکی بر این که پایتخت در تهران بماند یا برود نداریم. ما بت پرستی قرن بیست و یکمی نداریم که بگوییم چون در شهرداری هستیم بنابراین پایتخت باید در تهران بماند. چنین نگاهی نداریم و این نگاه را نیز قبول نداریم بلکه از نگاه منطقی و علمی به این بحثمی نگریم.

شهردار تهران ادامه داد: ما یک سازماندهی سیاسی فضا و یک توزیع فضای قدرت داریم؛ در سازماندهی سیاسی فضا، بیشتر نگاه ما بر روی تقسیمات کشوری، نگاه صرف کالبدی، نگاه تراکمی، حجمی و ابعاد عینی و متری معطوف است که این تقسیمات را انجام می دهیم. این موضوع بیشتر بر اثر نگاه عدد و رقمی است و منطبق بر مسایل انسانی، جغرافیایی انسانی و جغرافیای طبیعی است. در این بخش هر رفتاری که با این عدد و رقم ها انجام دهیم اما باز هم اتفاق خاصی نمی افتد، بلکه تراکم ها و حجم ها را جا به جا می کنیم. اما به نظر می رسد مشکل امروز ما در پایتخت این نیست؛ بلکه مشکل ما این است که باید توزیع فضای قدرت را حل کرده و نظام اداری و اجرایی کشور را اصلاح کنیم.

وی ادامه داد: باید این قدرتی که در یک جا متمرکز کردیم و باعثعدم توسعه یافتگی کشور شده است را در بخش اداری و اجرایی توزیع کنیم. در حال حاضر اگر کسی برای دام خود دارو می خواهد و یا برای گاو خود یونجه می خواهد، باید از روستای خود به فلان وزاتخانه در تهران بیاید. این در حالی است که باید این موضوع را حل کنیم. اگر این نقطه را به هر جای دیگر منتقل کنیم باز هم این کشاورز باید این مسیر را از روستای خود تا آن شهر تردد کند.

قالیباف عنوان داشت: از این رو این بحثبا تراکم زدایی حل نمی شود بلکه با تمرکززدایی حل می شود. از این رو نباید هزینه را به جامعه و مردم تحمیل کنیم. البته اگر این موضوع تصویب شده و تبدیل به قانون شود، ما حتما تابع قانون هستیم.

شهردار تهران تصریح کرد: هم اکنون مساله ای به عنوان جا به جایی پایتخت داریم که با دو نگاه می توان به آن پرداخت؛ هر کدام از نگاه ها راهکارهای متفاوتی به ما می دهد. گاهی زمان و هزینه کمتری را صرف می کنیم اما نتیجه مطلوب تری می گیریم. از این رو باید به همه این نگاه ها توجه کرده و تصمیم بگیریم.

وی افزود: در حوزه برنامه ریزی وقتی می خواهیم چالش ها را ببینیم وبرنامه ریزی کنیم، باید نگاه کنیم با چه رویکردی پیش می رویم، در چه پارادایمی قرار داریم که می خواهیم براساس آن مسایل را حل و فصل کنیم. نباید با چشم بسته حرکت کنیم و برنامه ریزی را با نگاه صرفا عدد و رقمی پیش ببریم. ما مسایل مربوط به ذهن مردم را دنبال می کنیم اما در این مسیر باید حواسمان باشد هیج گاه نباید به عنوان مدیریت شهری، اعتماد مردم را نسبت به خودمان از دست دهیم. وقتی می گوییم حفظ سرمایه های اجتماعی، مهم ترین سرمایه اجتماعی برای شهرداری و هر سازمان بزرگی اعتماد مردم است.

وی ادامه داد: اگر نتوانید زباله را جمع کنید اما بخواهید رویکرد خود را تغییر دهید، حتی اگر حرف حساب داشته باشید اما باز هم کسی آن حرف حساب را از شما گوش نخواهد کرد. باید جارو بزنید، آسفالت بریزید، پل را بزنید و کار در حوزه شهرسازی را انجام دهید اما در مقابل قطار در حال حرکت را طوری تغییر مسیر دهیم که خیلی از نگاه ها نیز تغییر کند. به عنوان مثال اگر در تولید زباله شهروندان بپذیرند که به ازای هر نفر ۱۰۰ گرم کمتر زباله تولید کنند، اتفاق بزرگی می افتد. این مسایل با کاغذ و عدد اتفاق نمی افتد بلکه باید در نگرش ها تغییر اتفاق بیفتد تا موضوع خیلی راحت حل شود. بنابراین نباید به مسایل خدماتی و عمرانی بی توجهی کنیم اما باید آن مسایل را برای ایجاد تغییر و بهتر اجرا کردن این خدمت ببینیم و به آن توجه کنیم.

وی با بیان اینکه اهمیت توجه به درون سازمان بیشتر از اهمیت به توجه به شهر است، گفت: نباید از این موضوع غفلت کنیم. شما وقتی بخواهید با هر ایده و بحثی شهر خود را بسازید، اگر نتوانید سازمان خود را بسازید و در پیاده سازی همان ایده ها موفق باشید، بدون شک در ساختن شهر خود نیز موفق نخواهید بود. چرا که این افراد داخل سازمان بخشی از شهروندان هستند که می خواهند همین باورها را به جامعه منتقل کرده و این تغییر ذهنی را ایجاد کنند. بنابراین توجه به سازمان از اهمیت بسیار برخوردار است.

به گفته شهردار تهران توجه به منابع انسانی و کارآمد کردن درون سازمان صرفا با آموزش و برپایی کارگاه های آموزشی محقق نمی شود.

وی یادآور شد: در حال حاضر بخشی در دانشگاه کار نظری را دنبال می کند و بخشی نیز کار اجرایی می کند. در این وسط نیز فاصله بزرگی وجود دارد که چگونه این علم را تبدیل به کارآمدی کنیم. این در حالی است که علم اگر علم باشد و کارگشایی کند، امکان ندارد در دانشگاه بماند. ما گاهی محفوظات خود را با علم اشتباه می گیریم. علم اگر تولید شد، جای خود را در جامعه باز می کند، اما اگر برای آن بسترسازی کنیم این علم با سرعت بیشتر، زمان کمتر و پهنه و گستره بیشتری پیش می رود. ما گاهی سر خود را با چیزهایی گرم می کنیم که اصلا علم نیست و کاربست آن در جامعه امکان پذیر نیست. از این رو ده ها پروپوزال و پایان نامه می نویسیم تا تنها مدرک بگیریم، نه اینکه مشکلی را از جامعه حل کنیم. از این رو در حوزه برنامه ریزی و آموزش باید به این موضوع دقت کنیم که کارگاه آموزشی که برگزار می شود چه چیزی را منتقل می کند؟

قالیباف در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر ضرورت وجود نظارت در حوزه برنامه ریزی، گفت: وقتی برنامه ای را تنظیم کردیم و عقل و خرد جمعی بر آن مهر تایید زد، وظیفه داریم با غیرت و همت و به صورت وفادارانه آن برنامه را اجرا کنیم و در میانه راه با هر حرف و سختی تغییر مسیر ندهیم. برنامه زمانی باید تغییر کند که منطق قوی تری پیدا شده و خرد جمعی نیز آن منطق قوی تر را تایید کند. در غیر این صورت نباید این کار را انجام دهیم، در غیر این صورت عمر خود را تلف کرده ایم.

وی تغییر دائم در برنامه ریزی را از مشکلات اصلی موجود دانست و عنوان کرد: ما دائما می گوییم باید مسایل را از ابتدا آغاز کنیم، بنابراین هیچ گاه این زنجیره و برنامه ها به صورت دائمی ادامه پیدا نمی کند. از این رو یکی از مشکلات ما این است که می می خواهیم از ابتدا همه مسایل را شروع کنیم و برای آن ها برنامه ریزی کنیم. به عنوان مثال گاهی برخی دوستانی که در جریان برنامه اول شهرداری تهران نبودند، بحثهایی را مطرح می کنند؛ این در حالی است که پیش از این در برنامه اول درباره آن بحثشده است. نباید به صورت ناگهانی همه بحثهایی که پیش از این مطرح شده است را نادیده بگیریم و روی آن ها خط بکشیم. حتی برای جلوگیری از خطا باید تامل کنیم و بدانیم دلایل برنامه ریزان قبلی چه بوده است. گاهی نشنیده و مطلع نشده، می خواهیم به تشخیص خودمان برنامه جدیدی را اجرایی کنیم و مرتب این کار را دنبال می کنیم. در این شرایط برنامه ریزی وجود ندارد بلکه یک نوع دیکتاتوری اداری در بوروکراسی اداری است که دیکتاتوری اداری بر پایه «هر چه من می گویم، همین است» قرار دارد. چرا نباید با خرد جمعی مسایل را دنبال کنیم؟

وی در ادامه نظارت بر اجرا و دقت در اجرای برنامه را نیز موضوعی بسیار مهم دانست و تصریح کرد: گاهی همه چیز مرتب و منظم است اما در اجرا چیز دیگری درمی آید. به عنوان مثال روزی در اتوبان کردستان عبور می کردم و با ترافیک سنگینی روبرو شدم، این در حالی است که این ترافیک سنگین پیش از آن در آن نقطه سابقه نداشت. بعد از اینکه از ترافیک عبور کردیم، در تقاطع شهید همت و کردستان دیدم ماشینی از خودروهای برف روبی شهرداری، دو لاین خیابان را مسدود کرده است و شن می پاشد؛ این در حالی است که زمین خشک بود. من بلافاصله پیاده شدم و به راننده گفتم خودرو خود را کنار بکشد تا ترافیک را باز کند و دیگر شن نپاشد. سپس وقتی با او صحبت کردم، به او گفتم چه چیزی را روی زمین می پاشی؟ گفت: شن و نمک. گفتم: آیا زیر پای تو خیس است؟ گفت: نه؟ گفتم: پس چرا شن و نمک می ریزی؟ گفت: من این موضوع را می فهمم اما به بالاسری من که ابلاغ زده است بگو نباید الآن شن و نمک بریزیم. من که حتما دستور نداده بودم که در هوای خشک شن و نمک بریزند. مطئمنا شهردار منطقه هم چنین چیزی نگفته بوده است اما این سیستم چه مشکلی دارد که این مساله رخ می دهد؟

شهردار تهران ادامه داد: گاهی سیستم بروکراسی خشک و منیت های شخصی که عقل را از انسان می گیرد، باعثمی شود تا فردی که می فهمد کار خطایی انجام می دهد، باز هم مرتکب همان کار خطا شود. این مسایل در یک جایی عینی می شود و جلوی آن را می گیریم اما ده ها نقطه دیگر نیز وجود دارد که این مسایل ذهنی است و میلیاردها هزینه برمی دارد اما ما دیر می فهمیم. حتی گاهی وقتی این مسایل را می فهمیم که از پشت میز رفته ایم و وقتی به مسایل نگاه می کنیم با خودمان می گوییم که بعید است ما این تصمیمات را گرفته باشیم. باید توجه داشت که این مسایل سم های مهلکی است که در برنامه ریزی کشور وجود دارد و تبدیل به اپیدمی شده است.

قالیباف ادامه داد: روزی در نیروی انتظامی به همکاران ناجا می گفتم کاری نکنید در روز قیامت ما را به عنوان قاتل محاکمه کنند! ما در آن زمان به خداوند می گوییم ما قتلی انجام نداده ایم اما باید بدانیم وقتی کسی تصادف می کند، نمی گویند فلانی مرد، بلکه می گویند فلانی کشته شد. این کلمه بار حقوقی دارد. بنابر این از کسی که ماشین را ساخته تا راننده ای که پشت آن نشسته، کسی که به این راننده آموزش داده و کسی که جاده را ساخته است، همه در این کشته شدن سهم دارند. بنابر این ما باید تلاش کنیم تا در کشته شدن افراد نقش نداشته باشیم.

قالیباف با ابراز امیدواری از وجود همدلی و همکاری به منظور انتقال تجربه در اجلاس مدیران برنامه ریزی کلانشهرها، گفت: البته در این اجلاس به گونه ای نیست که تنها شهر تهران همه تجارب را منتقل کند، بلکه انتقال تجربیات باید دو طرفه باشد. چرا که گاهی در شهرهای کوچک اتفاقات قابل تامل و بزرگی می افتد. به عنوان مثال من از یک شهر کوچک در شهرکرد با جمعیت کمتر از چهل هزار نفر عبور می کردم اما از اول مسیر تا آخر مسیر - که شاید کمتر از ۱۰ دقیقه طول کشید - از نوع کاری که در این شهر در زمینه ساماندهی مشاغل، نظافت شهر و… انجام شده بود، محظوظ شدم. احساس کردم شهردار این شهر بسیار فهیم و برنامه ریز است. بنابراین نباید احساس کنیم همه چیز در تهران درست است.

وی ادامه داد: گاهی بعضی کارها را در شهر تهران انجام می دهیم و می بینیم که باید آن را اصلاح کنیم؛ اما این کار در بعضی کلانشهرها الگوبرداری شده و انجام شده است، این در حالی است که به آن ها تاکید می کنیم این کار را انجام ندهید.