دخترانی که به ازدواج نمی‌اندیشند

به گزارش فرارو؛ آمارهای رسمی میگویند، در شهرهای بزرگی همچون تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز و ... زندگی مجردی دختران رونق گرفته است. دختران بسیاری در این شهرها، در خانههای مستقل به صورت مجردی زندگی میکنند.

آخرین آمارهای سازمان ملی جوانان، مشخص کرده است که ۳۰درصد از مجموع کل دختران مجرد در پنج شهر بزرگ کشور برای خود زندگی‌ مستقل از خانواده تشکیل داده‌اند. بیشترین این دختران، دانشجویان و فارغ‌التحصیلانی هستند که برای تحصیل یا در جست‌وجوی کار، راهی شهرهای بزرگ شده‌اند.

بر اساس تحقیقات این مرکز که سال گذشته انجام شده است، با بررسی نسبی مردان و دختران در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال و ۲۰ تا ۲۴ سال، ازدواج دختران در دو دهه اخیر کاهش داشته است و در عوض آمار تجرد قطعی بالا رفته است. گفته می‌شود که اگر این روند تا سال ۱۳۹۵ ادامه یابد، نسبت فاصله سنی در ازدواج برای مردان و دختران مجرد به هم نزدیک می‌شود.

بر اساس تحقیقات مرکز اطلاعات و آمار شورای فرهنگی – اجتماعی زنان، مشخص شده است که بررسی آمار میزان تجرد دختران با تحصیلات عالی در یک دهه گذشته، نشان می‌دهد که تعداد دختران تحصیل‌کرده‌ای که هرگز ازدواج نکرده‌اند، از حدود ۵ درصد به ۱۶ درصد رسیده است.

جوانان از ازدواج گریزانند
کارشناسان اجتماعی دلایل بسیاری را مطرح می‌کنند که در عدم تمایل دختران به تشکیل خانواده مؤثر است؛ یکی از مهم‌ترین آن‌ها علاقه دختران به تحصیلات عالیه و داشتن استقلال مالی است. از دیگر دلایلی که سبب تأخیر در ازدواج و گرایش به تجرد می‌شود، تغییر الگوی زندگی مشترک است. به این معنا که نسل‌های قبلی برای شروع زندگی به استقلال نیاز نداشتند، اما رفته رفته این الگو تغییر کرد و امروزه کمتر کسی است که خواهان زندگی صددرصد مستقل نباشد.

برخی نیز بر این عقیده‌اند که خانواده‌ها برخلاف گذشته، فرزندان خود را به ازدواج تشویق نمی‌کنند و یا نفوذ خود را برای وادار کردن جوانان به تشکیل زندگی از دست داده‌اند. همچنین در موارد بسیاری، خود خانواده عامل بازدارنده ازدواج محسوب می‌شوند؛ چرا که ملاک‌ها و دیدگاه‌های این خانواده‌ها به سوی مادیات متمایل شده است. این خانواده‌ها در امر ازدواج فرزندانشان چنان سخت‌گیری می‌کنند که در نهایت جوانان تصمیم می‌گیرند به کلی قید این امر را بزنند.

رئیس انجمن علمی مددکاران ایران بر این عقیده است که مردم دید منفی خود را نسبت به زندگی مجردی دختران از دست داده‌اند. او در این‌باره می‌گوید: «با کوچک کردن خانه‌ها و یک یا دو خوابه کردن آن‌ها دیگر خانه‌ها جایگاهی برای بچه‌های ۱۵ ساله به بالا نیست و این موضوع باعثمی‌شود تا در چند سال آینده بچه‌های بالای ۱۵ سال به دنبال خانه بگردند.»

به اعتقاد وی جوانان در خانه‌های مستقل زندگی می‌کنند زیرا طرز فکر آنان تغییر کرده است؛ که همین می‌تواند استقلال آنان را افزایش دهد.

راه حل‌های بدون جواب
اردشیر انتظاری، استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی بر این باور است که دختران دیپلمه بیشتر فرصت ازدواج دارند تا دختران لیسانسه. او در این‌باره گفته است: «وقتی شاهد زیاد شدن تعداد دختران تحصیل‌کرده باشیم، به جایی می‌رسیم که اساساً دیگر ازدواج برایشان اتفاق نمی‌افتد و این دختران به مرحله تجرد قطعی می‌رسند. تجرد قطعی مشکلی است که حال حاضر در جامعه به وجود آمده است چرا که دختران زیادی داریم که تحصیل‌کرده و شاغل هستند، ولی مجردند.»

این آسیب‌شناس اجتماعی طرح آمایش جنسیتی در دانشگاه‌ها را راهی برای مقابله با این مشکل می‌داند. بدین معنا که ترتیبی اتخاذ شود تا میزان دانشجویان دختر و پسر در مقطع کارشناسی برابر شود.

مدیر کل امور تربیتی سازمان ملی جوانان نیز، تشکیل خانواده‌های نیمه مستقل راهکاری مهم در کاهش تجرد جوانان می‌داند.

این در حالی است که معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، تنها راه حل مشکل تجرد قطعی دختران را در این می‌داند که همسن گزینی همسری در کشور رخ دهد؛ چرا که اگر تعداد پسران در سن ازدواج را با دختران در آستانه ازدواج با فاصله سنی دو یا سه سال نیز در نظر بگیریم، تعداد دخترهایی که مجرد باقی می‌مانند کمتر می‌شود.

ریشه اصلی مشکل
علی‌رغم نظرات، طرح‌ها و راه‌حل‌های مختلف کارشناسان، روز به روز به تعداد دختران با زندگی مجردی افزوده می‌شود. چرا که مشکل بسیاری از این دختران، نداشتن فرصت ازدواج نیست، بلکه عدم تمایل به این امر است.

جامعه‌شناسان دریافته‌اند که زندگی دشوار زوج‌های جوان و عدم انعطاف‌پذیری آنان از مهم‌ترین دلایل مخالفت آن‌ها با امر ازدواج است. افزایش آمار طلاق و مشکلات خانوادگی، مسائل پر اهمیتی همچون خیانت و خشونت در خانواده‌ها، زنگ خطری است که جوانان را از تعهد ازدواج باز می‌دارد.

در شرایط فعلی الگوی ناموفق زندگی مشترک زیاد شده و در مقابل زندگیهای آسوده و بیدغدغه مجردی تبلیغ میشوند. در حالی که جرمشناسان بر این عقیدهاند که یکی از دلایل زیاد شدن جرم، نداشتن پایگاه عاطفی است. فردی که تعلقات عاطفی دارد در زمان مشکلات مقاومتر است و راحتتر تصمیمگیری میکند. شاید از این روست که محققان پیامدهای افزایش زندگی مجردی را بسیار حائز اهمیت میدانند.