اعصابمان را به هم ریخت. عده‌ای در یک به اصطلاح مسابقه گرد هم آمده بودند که سگ‌هایشان را به جان هم بیندازند و ببینند پیروز این میدان کدامین سگ است.

زجرآورتر این‌که این مسابقه در حاشیه یکی از شهرها اتفاق افتاده و سیلی از جمعیت هم برای دیدن این مسابقه به محل رفته‌اند و انگار که برای دیدن یک فیلم سینمایی حضور یافته‌اند با این تفاوت دیگر بلیتی برای این مسابقه تهیه نکرده‌اند.

هزینه بلیت این فیلم سینمایی اندکی بی‌تفاوتی، کمی بی‌رحمی با چاشنی بیکاری و سردرگمی است. هزینه‌ای که به راحتی برای تماشای یک نبرد خونین داده می‌شود. راستی چند سوال پیش می‌آید, عده‌ای که جمع شده‌اند تا این مناظر را ببینند، لذت می‌برند؟ اگر پاسخ مثبت باشد آیا این افراد که در برابر درگیری دردناک این سگ‌ها لبخندی بر کنج لبانشان می‌نشیند،‌ در برابر درد و رنج همنوع خود چه حسی دارند؟

نقش محیط زیست در این ماجرا چیست؟ آیا باز هم تکذیب و این‌که ما خبر نداشتیم و ... می‌تواند توجیه مناسبی برای رد شدن از این کار زشت و نابهنجار باشد؟

بر اساس اطلاع نگارنده 5 هفته است که این مسابقه در شهرهای مختلف از جمله میانه و خرمدره در حال برگزاری است. آیا نیروی انتظامی، یگان‌های حفاظت از محیط زیست، مسئولان استانی و محلی از این مسابقه پرطمطراق بی‌خبر بوده‌اند؟

آیا برخورد مراجع قضایی با برگزار کنندگان این مسابقات که تصویر نامطلوبی از کشور ایجاد می‌کند،‌ لازم نیست؟

راستی جایزه برنده این مسابقه به چه کسی تعلق می‌گیرد، قلاده‌های طلا برای سگ‌های اول تا سوم، یا اسکناس‌های نه چندان ارزشمندی که به صاحبان این سگ‌ها می‌رسد؟ فاجعه این‌جاست که عده‌ای در این مسابقات شرطبندی‌های کلان می‌کنند که باید پرسید نان این قمار قرار است سر کدام سفره برود؟

یقیناً قهرمان این مسابقه؛ سگی است که در پرده دیگر «سگ‌کشی» وجودش را تباه کرده‌ایم تا زیر سایه کف و سوت حضار احساس غرور کند و در حالی که خون از لب و لوچه‌اش می‌چکد، به حال انسانیت ما بگرید.