دبیر شورایاری منطقه یک: دفن شدن تاریخ تهران با ساخت و سازهای بی برنامه/ لزوم مطالعه مناطق تاریخی شهر

گروه اجتماعی- انسجام هویت در هر کشور از محله ها آغاز و با عبور از سطح مناطق به شهرها و در نهایت به مجموعه کشور می رسد. عوامل سخت افزاری و نرم افزاری بسیاری بر انسجام هویت موثر است اما از سوی دیگر شاید بتوان دلیل نقشه پراکنده فقر در پایتخت را در سیاست های مدیران شهری جستجو کرد. در ادامه سید مهدی اعرابی دبیردبیران شورایاری منطقه یک تهران در گفت و گو با افکارخبر به تشریح این موضوع در منطقه یک تهران می پردازد. در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید:

 

آیا منطقه یک تهران با تاریخ غنی که دارد توانسته است به انسجام مولفه های هویتی در سطح محلی دست یابد؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بگویم شهرستان شمیران تا پیش از آخرین مصوبه هیئت دولت در ارتباط با تقسیمات کشوری شهرستانی شناخته شده بود. در حال حاضر نیز در تقسیم بندی شهر تهران همچنان از آن یاد می شود. اما مطابق نبودن این تقسیم بندی ها با واقعیات های تقسیمات کشوری یکی از مشکلات منطقه یک است. اکنون بخشی از شهرداری منطقه چهار، سه، دو و یک که بیشترین سهم را در شهرستان شمیران دارد اجزای تشکیل دهنده این شهرستان است.

تقسیم بندی های GIS شهر با واقعیت تطابق ندارد

مناطق 22 گانه شهر تهران به 354 محله GIS تقسیم شده و اسامی برای هریک از این محله ها انتخاب شده است. حال این که تا چه حد این تقسیم بندی با واقعیات موجود در شهر تطابق دارد، جای بحث است. به این معنی که ممکن است حدود یک محله به خوبی رعایت نشده باشد. این موضوع در سطح شهر تهران به وفور یافت می شود و منحصر به منطقه یک نیست.

وجود منطقه 19 پستی در منطقه یک، منطقه 5 گاز شهری در این منطقه، انتقال اداره ثبت احوال شمیران به نزدیکی باغ ملک یا وجود اداره ارشاد شمیران در منطقه 22 شهرداری بیانگر این این که سازمان های خدمات رسان فاقد یک وحدت رویه بوده و هر سازمان خود قلمرو خود را تعیین می کند.

آیا مثالی برای این موضوع  در منطقه یک شهر تهران دارید؟

بله. آنچه که امروز تحت عنوان اوین نامگذاری شده است یک هفتم واقعیت موجود در شهر است. در گذشته روستایی به نام باقرآباد، باغ دره یا باغ ری وجود داشته که همان اوین است اما به علت اشتباهاتی که حدود 40 سال پیش رخ داده این تغییر نام به وجود آمده.

آن بخشی که امروز ولنجک نامگذاری شده است در واقع اوین نام دارد. از سوی دیگر محله ای که ولنجک وآتی ساز نامیده می شوند در اصل جزئی از اوین هستند.همچنین بر اساس تقسیمات صورت گرفته جنوب پارک وی را محدوده اوین نمی دانند اما این بخش نیز جزئی از اوین است.

چندپاره شدن محله ها با گسست کالبدی شهر

این موضوع چه تاثیری در زندگی ساکنان این محله ها گذاشته است؟

گسست های کالبدی در شهر محله ها را چندپاره کرده، محله هایی که هویت در آن ها معنایی ندارد. این موضوع برای محله های تاریخی بغرنج تر است و به دلیل تعصبات محلی که وجود دارد هر شخص هر اقدامی را که تمایل دارد انجام می دهد.

بگذارید با یک مثال توضیح دهم. به طور مثال می گویید محله ولنجک اما باید به شما بگویم که ولنجک روستایی بوده در انتهای خیابان شهید حجازی در محله ای که امروز زعفرانیه نام دارد. زعفرانیه خود از چهار زیر محله شامل اسد آباد، پسیان، ولنجک واقعی و زعفرانیه تشکیل شده است. در نتیجه آنها که اجدادشان در ولنجک زیسته اند هرگز در قالب زعفرانیه آرام ندارند و با خود می گویند پیش از شکل گیری زعفرانیه بر اساس اسناد متقن ولنجک وجود داشته است.

پیشنهاد شما به مدیریت شهری در مواجه با این گسست کالبدی و هویتی در شهر چیست؟

چند منطقه در شهر تهران وجود دارند که باید در مورد هویت آنها مطالعات اساسی صورت بگیرد. مناطق یک، 12 ،6، 11 و 14 که می توان منطقه ری و عبدالعظیم حسنی را نیز به آن افزود.سایر مناطق شهر حتی منطقه 13 طی 70 سال گذشته به مرور به وجود آمده است. در دل این مناطق محله های تاریخی وجود دارد که در این میان شمیران که به اشتباه شمیرانات گفته می شود و شهر ری شرایطی کاملا متفاوت دارند زیرا راگا یا ری دارای سابقه 7 هزار ساله و شمیران دارای سابقه تمدنی 3 هزار و 500 ساله است.

نبود این مطالعات تا کنون جز گسست کالبدی و هویتی چه آسیب های دیگری را متوجه شهر کرده است؟

فصل مشترک مکشوفات تاریخی تمامی محله های منطقه یک و هفت محله دیگر از شهر تهران  سفال خاکستری است. اما بسیاری از مکشوفات تاریخی در این محله ها برنامه ریزی شده نبوده بلکه با حفاری هایی که برای ساخت و ساز انجام شده است به دست آمده. لذا بسیاری از این آثار تاریخی به دلیل حرص تمام نشدنی برای ساخت و ساز یا از بین رفته یا پنهان شده و تنها بخش اندکی از آن به دست ما رسیده است.

در صورتی که مدیران بخواهند در این منطقه برنامه ریزی صحیحی داشته باشند باید به چه ویژگی هایی توجه کنند؟

برنامه ریزی کردن در شمیران نیز پارادوکسیکال و متناقض است و در صورتی که مدیران در این محدوده شناختی از این تناقض ها نداشته باشند قطعا دچار اشتباه می شوند و تصمیم های مخرب می گیرند.

لطفا کمی توضیح دهید؟

شمیران به دلیل ویژگی های اقلیمی که دارد همواره مورد نظر قدرتمندان بوده است. در دوره پهلوی اول کوشک ها و کاخ ها ساخته می شد، در دوره پهلوی دوم بناهای کلاه فرهنگی و شیروانی با آجرهای بهمنی و اکنون برج ها و پنت هاوس ها.

 در واقع از فتحعلی شاه قاجار به بعد هر شخصی که آب شمیران را خورده و هوای این منطقه را استنشاق کرده دیگر از این منطقه نرفته است. در حالی که ثروت اکولوژیک این منطقه حاصل دلبستگی های مردم محله شمیران به زمین، آب و درخت است به گونه ای که تعداد 5 روددره از 7 روددره تهران شامل، اوین درکه، ولنجک- تله کابین، دربند با دو شاخه، جمشیدیه - کلک چال و دارآباد در این منطقه قرار دارد.

این اقلیم همراه با مجموعه کاخ هایی که از دوره قجرها در این منطقه پا گرفته است و نیز وجود 15 بقعه از بقاع متبرکه و واجب التعظیم همانند امامزاده صالح، امامزاده علی اکبر، امامزاده قاسم، امامزاده اسماعیل در زرگنده و امامزاده سید محمد والی در درکه، امامزاده ابراهیم در پس قلعه، دو امازاده در فرحزاد، امامزاده پنج تن لویزان، دو امامزده در اوین به نام های امامزاده مطیب و امامزاده عزیز که در پردیس دانشگاه هستند با وجود این که در مناطقی غیر از منطقه یک قرار دارند اما از نقاط جاذب شمیران محسوب می شوند. همچنین وجود 15 تکیه با عمر بین 150 تا 300 سال  همانند تکیه های اوین، نفر آباد، تجریش، نیاوران، دزاشیپ، درکه، دربند، حصار بوعلی و قرار گرفتن سفارتخانه های خارجی از گذشته تا کنون در این منطقه باعث شده است که منطقه یک همواره با ترددها و حضور مهمان ها و توریست های بیشماری از گذشته تا  کنون مواجه باشد.

به همه این موارد این نکته را اضافه کنید که بسیاری از مراکز خرید در منطقه یک در ارایه مدها و برندها معروف دنیا پیشرو هستند به گونه ای که  آنچه که در بازار قائم (عج) می بینید در بورلی هیلز (Beverly Hills) نیز می توانید ببینید.

گلابدره تگزاس شماره دو است

منطقه یک را منطقه ای برخوردار و عاری از فقر می دانند. اما این به معنی نبود آسیب های اجتماعی در منطقه نیست. از آسیب های اجتماعی در منطقه بگویید؟

فقر شمال و جنوب ندارد. در شمیران از گذشته فقر و غنا را در یکدیگر ممزوج داشته ایم. یکی از ویژگی های محله های سنتی این است که فقیر و غنی در کنار یکدیگر زندگی می کردند.با آغاز و ادامه روند توسعه بدون برنامه در شمیران افرادی بومی که وضعیت مالی متناسبی نداشتند از منطقه رفتند که البته در برخی مناطق نیز این افراد همچنان باقی مانده اند. لذا می توان گفت در شمال شهر جنوب شهر مفهومی داریم به گونه ای که در کنار ساختمان اجلاس سران می توان حلبی آباد را نیز مشاهده کرد و در پشت چشمه درکه خانه های فرسوده ای را دید که حجم این خانه ها در نقطه ای همانند سرتپه اوین به 3 هکتار می رسد. حتی در قلب شمیران یعنی جنوب امامزاده صالح شاهد بافت فرسوده هستید و می توانید گلابدره را تگزاس شماره دو و بسیار بدتر از هرندی بنامید.

راه حل ساماندهی این نقاط چیست؟

تا زمانی که دیدگاه مسئولان ارشد شهری نسبت به شمیران واقع گرایانه نباشد و شمیرانی ها به عنوان مرفهان بی درد شناخته شود وضعیت به همین صورت ادامه می یابد. این در حالی است که مردم این منطقه برای هماهنگی با انقلاب یک هزار و 250 شهید تقدیم کردند و نقطه کانونی انقلاب یعنی تپه قیطریه در شمیران بوده است.

چهره ای که در سر چهار راه های شمیران می بینید یعنی تصویری از ماشین های لوکس که به کودکان کار کمک می کنند، افراد بومی شمیران نیستند.

از سوی دیگر با توسعه خطوط مترو طبیعی است که آسیب های اجتماعی نیز با یک سفر راحت و ارزان به همه نقاط شهر از جمله این منطقه منتقل می شود که به این منطقه به دلیل جذابیت های توریستی و غیره بیشتر به چشم می خورد. برای برطرف کردن این موضوع تنها نباید مدیران در منطقه یک پاسخگو باشند بلکه مدیران ارشد در سطح کلان باید بدانند کم شدن فاصله جنوب و شمال شهر با توسعه فیزیکی و با یک خط مترو به تنهایی امکان پذیر نیست.