شکارگاه های آسفالت منتظر صیادی

چندی پیش خبری در رسانه ها مبنی بر افتادن پراید در کانال آب در یکی از شهرهای استان گیلان و کشته شدن سرنشینان آن به یکی از چندین و چند خبر تلخ صفحه حوادث و آن هم از نوع تصادفات راه پیدا کرده  است. حادثه ای که نظیر آن در هر روز در حال تکرار است و خانواده های زیادی را عزادار و زندگی را از تعداد بی شماری از مردم سلب می کند.

 

کسانی که حتی یک بار هم به شمال کشور مسافرت کرده اند بارها در کنار مناظر زیبای آن کانال هایی که شبیه یک نهر کوچک آب که در کنار جاده ها در جریان هستند را  دیده اند. کانال های آبی که نقش بسیار مهمی در آبیاری زمین های زراعی استان گیلان ایفا می کنند و وظیفه آب رسانی به شالیزارهای آن استان را بر عهده دارند، امروز به قتلگاهی برای راننده های بی احتیاط تبدیل شده است.

 

شاید اگر شمالی باشید سقوط خودرو در این کانال ها داستانی تکراری است. بی راه نیست که بگوییم که این قتلگاه ها هم در کمین صید های رنگارنگ خود هستند؛ شمالی های بارها شنیده اتد یک خانواده، عروس و داماد، پیر و جوان از صید های بی رحمانه این شکارگاه بوده اند.

 

اما چگونه است که وقتی حوادث متعدد از این دست باعث نشده که چاره ای برای آن اندیشیده شود؟ این حادثه را باید همچون دیگر تصادفات به سه بخش مهم و تاثیرگذار تقسیم کرد. عواملی که مهمترین آنها به اشتباهات بعضاً فاحش انسانی، خودرو و ایمنی راه ها تقسیم بندی کرد. اضلاعی که همیشه در همه تصادفات پایه ای استوار داشته اند و هر کدام به سهم خود بر آمار تاسف بار تصادفات و مرگ و میر جاده ای افزوده اند.

 

در موضوع خودرو در حادثه های اینچنینی نمی توان خیلی ورود کرد. با وجود این که در حادثه سقوط پراید در کانال آب اگر خودرویی لوکس و گران قیمت هم بود تنها دقایقی تا مرگ سرنشینان فاصله می افتاد اما هیچ خودرویی با هر سطح کیفی و امنیتی نمی توانست آنها را از مرگ برهاند.

 

اما باید پرسید آیا وضعیت راه ها به گونه ای بوده است که راننده ای که بنا را بر خطاکار و بی پروا بودن او گذاشته ایم را از مرگ نجات دهد؟ آیا نمی شد با کوچکترین تجهیزات ایمنی راه ها همچون نصب گاردریل از بروز حوادثی چون این حادثه تلخ جلوگیری کرد؟

 

جالب تر آنکه آیا مسیرهای جاده ای اینچنینی می تواند راهی مناسب برای مسافران نا آشنا و حتی آشنا به مسیر باشد؟ قطعاً ساکنان محله ها و شهرهایی که در جوار این کانال های مرگ هستند از این قصه همیشگی گله و شکایت ها دارند و شاید هنوز هم منتظر فریاد رسی برای درد ممتد خودهستند.

 

شاید بتوان این موضوع را حتی به بسیاری از تصادفات جاده ای کشور تعمیم داد و با بررسی موشکافانه به سهم مهم تصادفات جاده ای در کشور پرداخت. موضوعی که اگردر آن دقت نشود تعداد زیادی از هموطنان را با آسیب های جدی در مسافرت ها و چه بسا مرگ همراه می کند.

 

پر بیراه نیست که در کنار موضوع خودروهای با تکنولوژی قدیمی، راه های نامناسب جاده های کشور را در کنار مقصران تصادفات دانست. جاده های کشور این روزها سودای صیادی دارد و من و شمای راننده هستیم که می توانیم با احتیاط خود از دست این شکارچی متبحر فرار کنیم.