تکفرزندی خوب است یا بد؟ همه میگویند یک بچه دیگر هم داشته باشید. نمیدانم چه کنم. میگویند این فرزند شما چون تنهاست مشکل دارد. بعضیها هم میگویند شما والدین خودخواهی هستید که فقط به فکر رفاه خودتان هستید. بچه اولتان دارد بزرگ میشود، نگذارید فاصله سنی دومی با اولی زیاد شود... اینها حرفهای پدر و مادر یک فرزند تنهاست؛ یا به عبارتی تک فرزند. امروزه میگویند تک فرزندی عوارضی دارد و البته امتیازاتی...

درباره تک فرزندی دو باور وجود دارد. باور نخست اینکه چند فرزندی بسیار دشوارتر از تک فرزندی است. حال آنکه تک فرزندی مشکل‌تر است چون والدین فقط یک فرصت تکرار نشدنی برای تربیت فرزند خود دارند و باور دوم اینکه تک فرزندی بسیار ساده تر از چندفرزندی است. به دلیل کمتر بودن هزینه‌ها، نبود اختلاف بین خواهر و برادرها و… حال آن که تک فرزندی مشکلات روانی خاص خود را پدید می‌آورد. به هر حال تک فرزندی شمشیری دو لبه است که نقاط ضعف و قوت گوناگون دارد.

اما امروزه، زندگی ماشینی باعثشده تا زوج‌ها به داشتن تنها یک فرزند در زندگی خود بسنده کنند. این در حالی است که والدین تک فرزند همواره احساس گناه می‌کنند چون بر این باورند که تنها فرزند آنها در طول زندگی خود احساس تنهایی خواهد کرد و به اصطلاح لوس خواهد شد.

اما آیا خانواده‌های تک فرزند واقعا دچار مشکل خواهند شد و اگر پاسخ مثبت است چگونه می‌توان این مشکلات را حل کرد. نظر برجسته‌ترین روانشناسان را در این رابطه مرور می‌کنیم.


تنهایی

تنهایی برای یک کودک هم خوب است و هم بد. خوب از این جهت که والدین مجبور نیستند محبت و توجه خود را میان فرزندانشان تقسیم کنند و بد به این دلیل که کودک در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل می‌شود و ممکن است حسود شود. اما برخی دیگر از این کودکان از آنجایی که کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند و یا دوست و همدمی در منزل ندارند بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت احساساتشان نخواهند داشت.

چه باید کرد؟

فرستادن بچه به مهدکودک بهترین راه حل است. مهدکودک و آمادگی مکانی است که در آن کودک می تواند احساسات نابهنجار را در بازی با کودکان هم سن و سال خود تجربه کند. کودکان در سنین مهدکودک دوست دارند بیشتر اوقات را با والدین خود سپری کنند به همین دلیل گاه مهدکودک برای آنان ناراحت کننده است اما آنها نیاز دارند در برخورد و صمیمیت با کودکان هم سن و سال خود تجربه کسب و احساسات خود را عاقلانه کنند.

دعوت دوستان کودک به منزل و رفتن به منزل دوستان یا داشتن همبازی هایی در همسایگی از دیگر فرصت های مناسب است. هنگامی که کودکان مشغول بازی با دوستان هم سن خود هستند ممکن است به رفتارهایی چون مشارکت و ناتوانی در صحبت یا بحثکردن با دیگران برای دفاع از حقوق خود و... تمایل داشته باشند، پس والدین باید در این باره با تک فرزند خود صحبت کنند.

همچنین پس از اینکه فرزند شما وارد مدرسه شد ارتباط او با همسن و سالهایش را همواره حفظ کنید.

مثلا با بچه‌های همسایه ارتباط داشته باشد و یا او را در کلاسهای مختلف ثبت‌نام کنید. سعی کنید با بستگان و خانواده‌هایی رفت و آمد داشته باشید که فرزند همسن فرزند شما دارند.

تک فرزند بودن، تاثیری بس فراوان بر مراحل رشد کودک دارد. برخی از کودکان تک فرزند، به دلیل زندگی در یک محیط بزرگسال از لحاظ روحی و روانی بسیار سریعتر رشد می‌کنند و دنیا را از دید بزرگسالان می‌بینند.

چه باید کرد؟

توصیه می شود، شما و همسرتان باید کمتر به فرزندتان به عنوان تنها همدم خود وابستگی داشته باشید. والدین باید همیشه والدین فرزندشان بمانند نه همدم او.


توقعات بالا

علت تک فرزندی بسیاری از خانواده‌ها تجمیع تمام امکانات رفاهی برای تنها فرزند خانواده‌ است. با وجود اینکه تجمیع امکانات برای یک بچه احتمال موفقیت وی را بسیار بالا می‌برد اما به موازات آن ممکن است توقعات والدین از فرزند خود را نیز افزایش بدهد.

همین موضوع باعثخواهد شد تا فرزند برای موفق شدن و انجام کارهای بزرگ زیر فشارهای روحی و روانی له شود.

چه باید کرد؟

کوچکترین کارهای فرزند خود را زیر ذره بین قرار ندهید. اجازه بدهید که وی حریم خصوصی و هویت مستقل برای خود داشته باشد. او باید احساس کند که شما به خاطر همان چیزی که هست دوستش دارید و توقعات غیر معمول از وی ندارید.

در فواصل زمانی مشخص با معلمان وی مشورت کنید. آنها می‌دانند که توانایی‌های فرزند شما تا چه حدی است. در صورت آگاهی از این توانایی‌ها دیگر انتظارات غیر معقول از آنها نخواهید داشت.


سرخوردگی

با توجه به اینکه تک فرزند، کانون تمام توجهات و محبت‌های والدین در طول زندگی است به همین دلیل تا زمان ورود به دنیای خارج از خانه همه چیز را بر وفق مراد می‌بیند. اما به محض ورود به این دنیای جدید دچار سرخوردگی می‌شود چون همه چیز دیگر بر وفق مراد او نخواهد بود.

چه باید کرد؟

به فرزند خود بیاموزید که ممکن است در زندگی با ناکامی‌ و مسائل زیادی مواجه شود که بر وفق مرادش نیستند. اما از همه مهمتر درخواست‌های فرزند خود را به سرعت اجرا نکنید. به او یاد بدهید که باید برای رسیدن به هدفش تحمل داشته باشد و صبر کند چون دنیای خارج از خانه هم اینگونه است.

یکی دیگراز مسوولیت های والدین، این است که دنیای پیرامون را برای فرزند خود شرح دهند. داشتن روابط مطلوب با دیگران کار مشکلی است. اگر هر یک از شما کمی کوتاه بیایید می توانید با هم بازی کنید. بهتر است علایق و حساسیت های خودت را برای دیگران روشن کنی. در غیر این صورت آنها متوجه نمی شوند که تو از چه چیزهایی ناراحت می شوی. والدین در محیط خانواده می توانند فرزند خود را تشویق کنند تا احساسات خود را به آنها بگویند. والدین باید خود نمونه این رفتار باشند. آنها همچنین باید به فرزند خود بیاموزند که از درگیری نگریزد و با صراحت و اطمینان با مشکلات و اختلافات روبه رو شود.

تربیت فرزند یک روند آماده سازی و حمایت کردن نوعی اقدام پیشگیری کننده است. حمایت افراطی از کودکان اجازه نمی دهد که آنان خود را برای رشد و بلوغ احساسات تقویت کنند.

منابع: روزنامه همشهری/ روزنامه جوان/ ایران سلامت