هر نفسی که فرو می رود،‌مضّر حیات است و بس

گروه اجتماعی- تهران را باید شهری دانست که تعداد روزهای پاک و عاری از آلاینده ها در آن بسیار کم است و شهروندان معمولا با مشکلات جدی به دلیل بالا بودن آلودگی هوا مواجه می شوند.

به گزارش افکارنیوز، هر سال با آغاز نیمه دوم سال بر شدت آلودگی هوا افزوده شده و این موضوع تا آخرین روزهای سال ادامه می یابد و در این میان برخی روزها شدت الودگی به حدی است که سلامت شهروندان به شدت تهدید می شود و در این میان برخی جان خود را از دست می دهند

اوج آلودگی هوا در تهران مربوط به هفته آخر آبان ماه یعنی بین روزهای 22 تا 30 آبان بود که با تعطیل کردن چند روزه مدارس و توصیه شهروندان به تردد کمتر در شهر و استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی سعی شد که میزان آلاینده ها کاهش یابد که این راهکارها راه به جایی نبرد و باز هم شرایط جوی و وزش باد و بارش برف و باران به داد مسوولان رسید از میزان آلودگی کاست اما این آلودگی تبعات جبران ناپذیری حداقل برای برخی شهروندان داشت و جانشان را گرفت.

در هفته آخر آبان ماه که بیشترین میزان آلودگی در پایتخت ثبت شد، یک هزار و 402 نفر از شهروندان جان خود را به دلیل سکته قلبی از دست داده اند.

مدیرعامل سازمان بهشت زهرا(س)  گفت:‌ بازه زمانی 22 تا 30 آبان ماه95 که برخی مقاطع تحصیلی در پایتخت به دلیل آلودگی هوا چند روز تعطیل شد، یک هزار و 402 نفر جان خود را از دست دادند که از این تعداد 814 مرد و 567 زن فوت کرده اند؛‌در این میان 21نوزاد نیز فوت شده اند.

اکبر توکلی افزود: بیشترین علت فوت در این ایام مربوط به انفارکتوس یا همان سکته قلبی بوده است.

به گفته وی؛‌ منطقه 19 با کمترین تعداد متوفی یعنی 7 نفر بوده در حالی است که بیشترین تعداد متوفیان به منطقه 12 اختصاص داشته است و در قلب تاریخی تهران 100 فوتی شامل 53 مرد و 47 زن را طی یک هفته ای که هوای پایتخت از میزان آلاینده های بالاتری نسبت به قبل برخوردار شده بود، شاهد بودیم.

با توجه به این آمار باید گفت در فصول سرد سال علاوه بر مرگ خاموش شهروندان در اثر گاز گرفتگی ، برخی دیگر از افراد جامعه به دلیل بالا بودن آلاینده ها جان خود را از دست می دهند و این قاتل تفاوتی  بین افراد جامعه از نظر سنی قائل نشده و جان نوزادان را نیز در قالب سکته قلبی می ستاند.

این روزها به جای اینکه شهروندان تهرانی بگویند هر نفسی که فرو می رود،‌ممّد حیات است باید بگویند هر نفسی که فرو می رود،‌مضّر حیات است و بس؛ که با فرو بردن آن ممکن است جان خود را از دست بدهید.

نکته جالب اما بی تفاوتی دولت است؛‌زیرا دولت با وجود بدست آوردن درآمدهای نفتی مناسب و افزایش میزان تولید و صادرات این محصول هنوز نتوانسته به تعهدات خود در زمینه توسعه حمل و نقل عمومی عمل کند و متاسفانه در سایه بی توجهی های چند ساله دولتمردان، این شهروندان هستند که جان و سلامت خود را در اثر اختلافات سیاسی و جناحی دولت و مدیریت شهری از دست می دهند و هر روز ارگان های مسوول کاهش آلودگی هوا توپ را به زمین دیگری انداخته و از زیر بار مسوولیت های خود شانه خالی می کنند.

حال ارگان های مسوول به خانواده های یک هزار و 402 نفری که در اوج آلودگی هوا جان خود را از دست داده پاسخ دهند چرا بعد از گذشته بیش از یک دهه هنوز نتوانسته اند کاری از پیش برده و مشکل را حل کنند؟

مسوولان سازمان حفاظت از محیط زیست نیز به جای فرافکنی باید در قبال افکار عمومی پاسخ دهند که با وجود گذشته بیش از سه سال از عمر دولت یازدهم  چرا هنوز نتوانسته اند کاری برای حل این معضل بزرگ پایتخت نشینان انجام دهند؟‌

تا پیش از سال 92 که تقصیرها بر گردن بنزین تولید داخل بود که با تاکیدات رییس این سازمان از تولید و توزیع آن ممانعت شد،‌پس چرا هنوز هم نفس ها تنگ است و قلب ها به دلیل افزایش آلاینده ها از تپش باز می ایستد؟‌

مهرنوش حیدری