نجات مرد اعدامی که دوبا پای چوبه دار رفت

مرد اعدامی که دو بار تا پای چوبه دار رفته بود سرانجام با اعلام رضایت اولیای دم از مجازات مرگ نجات یافت.

به گزارش روزنامه «ایران» علی‌اصغر - ۳۷ ساله - غروب ۱۹ مرداد ۸۵ در اقدامی جنون‌آمیز راننده خودروی پژو را در یکی از محله‌های کرج به رگبار بست که در این جنایت داریوش - ۳۵ ساله - با شلیک گلوله به قتل رسید.

متهم پس از دستگیری ضمن اعتراف به قتل گفت: «داریوش شریکم بود، اما متأسفانه در حق من و زندگی‌ام خیانت کرد، چرا که باعثشد همسرم طلاق بگیرد و خودم و فرزندم نیز آواره شویم. وقتی چند ماه پس از جدایی، متوجه شدم همسرم با داریوش ازدواج کرده، تازه فهمیدم تمام بدبختی‌هایمان زیر سر او بوده، بنابراین تصمیم به انتقام گرفتم!»

پس از طی مراحل قانونی، مرد زندانی صبح چهارم اسفند ۸۷ برای اجرای حکم پای چوبه دار منتقل شد. او در یک قدمی مرگ قرار داشت که به دلیل حاضر نشدن اولیای دم در زندان، اجرای حکم به تعویق افتاد. با این حال چند ماه بعد برای دومین‌بار علی‌اصغر برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت، اما این‌بار نیز در آخرین لحظات موفق شد با دریافت مهلت از خانواده مقتول به زندان برگردد.

بنابراین به دنبال بازگشت دوباره‌اش به زندان، این‌بار مسئولان واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش برای جلب رضایت خانواده مقتول را آغاز کردند.

قاضی عصمت‌الله جابری - سرپرست اجرای احکام - و پورمکری - مدیر دفتر شعبه - با تشکیل جلسات صلح و سازش موفق به دریافت رضایت اولیای دم شدند

محاکمه زن مبتلا به اختلال روانی
زن ۲۴ ساله‌ای که همسر خود را با کارد میوه خوری از پا در آورده است و دارای درصدی از معلولیت ذهنی است، محاکمه شد.

به گزارش روزنامه «تهران امروز» روز گذشه در جلسه دادگاه این زن جوان که از سه سال پیش زندگی مشترک خود با حسین(مقتول) ‌را آغاز کرده به تشریح جزئیات ماجرای قتل پرداخت.

وی که به سختی و ناهمگون صحبت می‌کرد، گفت: «آقای قاضی من آدمکش نیستم و قصد قتل حسین را هم نداشتم چرا که اگر می‌خواستم او را بکشم این کار را جلوی خواهرهای او نمی‌کردم و او را درخانه خودم می‌کشتم. آن روز در خانه خواهر حسین بودیم که او با خواهرش جر و بحثکرد. خواستم به دعوای آنها پایان دهم که حرفی از دهانم پرید. حسین ناراحت شد و گفت به تو مربوط نیست، دخالت نکن. عصبانی شده و جوابش را دادم و گفتم پس کارهای من هم به تو ارتباطی ندارد».

این زن که دارای درصدی از معلولیت ذهنی است اما کمیسیون پزشکی این حد از اختلال روانی را رافع مسئولیت او ندانسه ادامه داد: «سر این حرف بین من و شوهرم دعوایی آغاز شد و در جریان آن من به پدر حسین فحشی دادم. حسین که پدرش فوت کرده بود خیلی ناراحت شد. از این طرف خواهرشوهرم به حسین گفت توی دهنش بزن تا دیگرجرات نکند از این حرف‌ها بزند. حسین هم محکم توی دهن من زد. خیلی جا خوردم، حسین تابه‌حال مرا کتک نزده بود. یکمرتبه درگیری فیزیکی بین من و او شروع شد و حسین مرا زیر مشت و لگد گرفت».

این زن جوان ادامه داد: «کنترل خودم را از دست داده و در حال خودم نبودم که دستم را دراز کردم و چاقوی میوه خوری را از داخل ظرف میوه برداشته و آن‌را در بدن حسین فرو کردم. من به عمد شوهرم را نکشتم، من او را دوست داشتم و وقتی مرا آنطور کتک زد دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم».

پایان تلخ ارتباط با زن شوهر دار برای دو مرد
همین روزنامه در خبر دیگری از ماجرای قتل بنگاه معاملات املاک سعادت آباد خبر داد.

ماجرا از این قرار بود که چندی پیش مردی در برابر یک بنگاه معاملات املاک «نامور» در سعادت آباد به دست صاحب بنگاه به قتل رسید.

قاتل به نام نامور ساعتی بعد خود را به کلانتری محل تسلیم کرد و به قتل «سیاوش» اعتراف کرد.

مرد در اعترافاتش گفت که سه سال پیش در محل کارش با زنی به نام «مهسا» آشنا و به او علاقمند می‌شود. پس از اینکه متوجه می شود این زن شوهر داشته و پسری ۱۳ ساله نیز دارد از او می خواهد از همسرش طلاق گرفته و با او ازدواج کند؛ زن هم قبول کرده و آنها زندگی مشترکشان را شروع می کنند.

اما این پایان ماجرا نیست چون ۶ ماه از زندگی این زوج نمی گذرد که زن شروع به بهانه گیری می کند و پس از چندی بر سر یک اختلاف مالی شوهر را به زندان می اندازد.

شوهر در زندان متوجه می شود که زنش در نبود او با «سیاوش» رابطه دارد و قصه او و «مهسا» یکبار دیگر برای «مهسا» و مردی دیگر تکرار شده است؛ پس از آزادی از زندان هم «سیاوش» با او تماس گرفته و می گوید «مهسا» به قصد ازدواج رابطه برقرار کرده است.

ادامه ماجرا از زبان قاتل: «روز حادثه تلفنی با سیاوش صحبت کرده و از او خواستم به دفترم بیاید تا با همدیگر بیشتر در این رابطه حرف بزنیم. وقتی آمد با چاقویی که همراه داشتم به طرفش حمله کردم و ضربه محکمی به شکم او زدم».