آیا فعالیت در شبکه های اجتماعی بیگانه ساز  خیر است یا شر؟

فعالیت در شبکه های اجتماعی بیگانه ساز خیر است یا شر؟ بحث را دوستان مبتلا به اختلاف نظر گشودند تا خیرش به دشمن برسد که شر برای دشمن منتهی به خیر شود و خیر برای دوست منتهی به شر. از این روست که باز میگویم مساله خیر است یا نبود خیر در آنچه شر است یا شبه شر.

دو دوست در یک جبهه میتوانند اختلاف نظر داشته باشند اما نگاه استراتژیک به معادلات باید آنها را همواره در کنار هم نگه دارد. محور این با هم بودن، امر ولی است و اطاعت از این امر. وقتی سرباز شدی باید دل به هدف بسپاری و سر به سردار. هر قدم سرباز بلغزد، قدم دشمن استوارتر خواهد شد. لغزش هم فقط سودای غنیمت و وسوسه ی سرسپردگی به بیگانه ی مقتدر و بریدن از مقتدای مظلوم نیست، در مسیر طاعت، حتی عقل هم میتواند مانع باشد. 

برادرجان! جایی که جهاد اوسط عبور از هوای نفس است، جهاد اکبر عبور از چارچوبهای عقلی است. وقتی در جهاد اصغر مقتدا دستور سرنگون کردن قرآن میدهد و من و تو سالهاست قومی را به جرم تیر نزدن به قرآن سرزنش میکنیم، حال ما در جهاد اوسط و اکبر چگونه خواهد بود؟ آنچه به وضوح میتوان در فضای مجازی دید این است که قطعا عرصه از میدان جهاد اصغر پیچیده تر است. جنگ نرمی است که مقتدا فرمود از جنگ سخت دشوارتر است. چارچوبهایی که شاید بر مبنای قواعد شرعی هم موجه باشند اما به تشخیص ولی امر نیاز به نادیده گرفتن آنها باشد.  چارچوب ذهنی ات تلگرام را اسرائیلی میداند، چارچوب ذهنی من هم همینطور اما حتی اگر ورود به تلگرام و توییتر حرام هم باشد اگر تکلیف شد که در این عرصه وارد شویم باید مقتدرانه وارد شویم. چه کسی پاره کردن قرآن و هتک ظاهری آن را  حرام نمیداند؟ اما حرمت و وجوب و حریم تحریم و ایجاب، بصیرت فقهی و سیاسی میخواهد، لذاست که فرمودند «فارجعوا الی رواة احادیثنا» و نه «الی احادیثنا». تشخیص محکم و متشابه و اولویتهای شریعت، شأن ولی امر است. در چنین فضایی تحریم توییتر و تلگرام هم به نوعی سبقت از مقتداست. نهایتا میتوان چنین عرصه هایی را موضع شبهه دانست نه حرام و طبعا نهی از آنها، مصداق مستحب نهی از منکر است نه واجب. وقتی مقتدا میگوید قرأن را با تیر بزن باید بزنی، خوارج توهم تدین داشتند اما مطیع نبودند و در نتیجه متدین هم نبودند. «ادای تکلیف» اساسا با «ادای تکلیف درآوردن» متفاوت است. اینکه سرباز با ملاک‌های خودساخته و حتی خودیافته، حکم فرمانده را زیر سوال ببرد، «ادای تکلیف درآوردن» است.

برادرم! با قواعد جهاد اصغر نمیتوان مدیریت استراتژیک جهاد اکبر کرد وچه بسا معیارهای قطعی شرعی در عرصه ی جهاد توسط ولی امر کنار نهاده شوند. چنان که مقتدا فرمود مدیریت عرصه ی جنگ نرم نیازمند هیئتهای اندیشه ورز است نه توپخانه های کینه ورز.

 اتحاد رمز پیروزی است و نقد خودی باید مبتنی بر خود آگاهی و دشمن آگاهی و در چارچوب هیئتهای اندیشه ورز باشد تا حرام زادگان و حرام لقمگان بیگانه پرست و لجن پراکن فشردن گلوی دوست با پنجه ی دوست را به نظاره ننشینند و لیچارهای درخور خود و اربابانشان را با استناد به حرفهای دوست غافل، به دوستان نثار نکنند. به یاد آورید حرف مقتدا را که ملاک درستی عمل را مخالفت دشمن بیان می‌فرمود که هرگاه دشمن از ما تعریف کرد و سخن ما را با سرمستی بازگو کرد، باید بدانیم که غلط رفته ایم. وقتی دشمن با شمشیر آخته در مقابل است و نوچه هایش سوزن به دست، قصد زخم زدن دارند، روا نیست که دوست با بی تدبیری دوست را آماج سوزن های این زنان هرزه لاف کند.

از دوستان که بگذریم، سخنی با «ز-م» بیچاره ی  Zion Made هم بگویم که با نان انقلاب پروار شد و با عرق بیگانه، مست... حاتمی کیا وابستگی اش را به نظام حلال زادگان و شهیدان و صدیقان با افتخار فریاد زد و من نیز حتی اگر به اندازه ی اکانتی فیک سرباز این نظام باشم، سر را بلند و سینه را ستبر میکنم و این افتخار را فریاد میکنم. نشخوار کردن نیوز آمده از جانب ارباب پفیوز هم افتخار تو باشد و روز به روز پیک ها و پک هایت تقرب الی الارباب را برایت افزون کند.

اما دوستان! در وادی حیرت شاید لختی دلق خطا بر تن ما یا شما نشسته باشد اما همواره باید زبانمان گویا باشد:«رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا»

دکتر رضا تقوی