به نوشته روزنامه خراسان، روز ۱۱ مرداد سال ۸۰ به قاضي وقت جنايي پايتخت خبر رسيد جواني به نام محسن که در يک درگيري خياباني مجروح شده بود روي تخت بيمارستان جان باخته است.

اعلام این خبر کافی بود تا به دستور حسینی کوه کمره ای، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای افشای پشت پرده این جنایت به تکاپو بیفتند. بررسی های اولیه نشان می داد دو برادر به نام های مصطفی و امید، محسن را با ضربات چاقو از پا درآورده اند.

تحقیقات میدانی اطلاعات بیشتری در این باره در اختیار پلیس گذاشت. مردی که صحنه درگیری را از نزدیک دیده بود به مأموران گفت: دو برادر ضارب از قبل با محسن اختلاف داشتند.

آن ها پیش از این چند مرتبه با یکدیگر درگیر شده بودند اما اختلافشان به حدی نبود که به قتل منجر شود.
روز حادثه، محسن سوار بر خودرواش از کوچه می گذشت که مصطفی و امید مقابل خودرواش ایستادند و راهش را سد کردند. نمی دانم به چه دلیل اما آن ها به محسن فحاشی کردند و همین کار او را عصبانی کرد. وقتی او می خواست از خودرواش پیاده شود مصطفی و امید به طرف او حمله کردند و با چاقو چند ضربه به او زدند.

این حادثه آن قدر سریع اتفاق افتاد که هیچ کس نتوانست دخالت کند و وقتی محسن غرق در خون روی زمین افتاده بود چند نفر او را به بیمارستان رساندند. بعد از آن دیگر هیچ کس دو برادر را ندید و معلوم نشد آن ها به کجا فرار کردند.
بررسی های بیشتر حاکی از آن بود اختلاف دو برادر با محسن از سال ها قبل و در جریان برگزاری جشن عروسی یکی از اهالی محله آغاز شده است. آن ها به دلیل نامعلومی با یکدیگر درگیر شده بودند و همین درگیری، آن ها را به دشمنانی دیرینه تبدیل کرده بود.

در شرایطی که تردیدی در قاتل بودن مصطفی و امید وجود نداشت قاضی حکم جلب آن ها را صادر کرد اما جست وجوها برای یافتن آن ها راه به جایی نبرد.

در همین حال خانواده دو متهم به قتل نیز اعلام کردند بعد از این حادثه فرزندانشان را ندیده اند و از سرنوشت آن ها اطلاعی ندارند. با این وجود تحقیقات در این باره ادامه یافت اما کارآگاهان نتوانستند ردی از دو قاتل فراری پیدا کنند. این در حالی بود که خانواده مقتول همچنان پرونده را پیگیری می کردند و خواستار دستگیری و مجازات قاتلان بودند.

با این حال ۱۰ سال پس از این حادثه بار دیگر پرونده به جریان افتاد تا به اتهام دو قاتل فراری به صورت غیابی رسیدگی شود. در جریان برگزاری این جلسه که در شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضایی بعثت برگزار شد اولیای دم بر خلاف اظهارات گذشته شان اعلام کردند در صورتی که دو متهم هزینه ساخت یک باب مسجد را تقبل کنند حاضرند از قصاص آن ها چشم پوشی کنند.

پدر محسن گفت پسرم دیگر بین ما نیست و با قصاص دو جوان دیگر او زنده نمی شود. به همین دلیل تصمیم گرفتم اگر دو قاتل یک مسجد بنا کنند از خون پسرم بگذرم. این شرط با استقبال خانواده دو متهم مواجه شد و آن ها اعلام کردند به زودی یک باب مسجد خواهند ساخت.

اين در شرايطي است که هيچ کس از سرنوشت دو قاتل فراري اطلاعي ندارد و معلوم نيست آن ها در چه شرايطي به سر مي برند.