به گزارش افکار روزنامه ایران نوشت، اين بخشي از اعترافات عامل اصلي قتل هولناك سه عضو خانواده تاجر آهن در ويلاي شماره ۱۳ محله گلسار رشت، هنگام بازسازي صحنه جنايت است . شايان ۱۶ ساله عصر پنجشنبه ۱۵ مهر همراه دوستانش سجاد ۲۵ ساله و سبحان ۱۷ ساله راهي خانه عموي خود در محله گلسار شد و در جنايتي هولناك با كمك همدستانش، عمو، زن عمو و پسرعمويش را از پا درآورد. ۳۸ روز پس از اين جنايت، كارآگاهان پليس آگاهي با رديابيهاي تخصصي، عاملان جنايت را شناسايي كرده و با دستور قاضي احمد توكلي- بازپرس ويژه قتل رشت- آنها را دستگير كردند. متهمان پس از اعتراف به قتل عصر دوشنبه با دستور
بازپرس پرونده براي بازسازي صحنه جنايت به خانه ويلايي منتقل شدند.سه پسر جنايتكار كه سعي ميكردند خود را خونسرد نشان دهند، در حضور فرمانده انتظامي و رئيس پليس آگاهي گيلان، دادستان رشت و بازپرس ويژه پرونده، صحنه قتلها را بازسازي كردند.
تصمیم به قتل یک هفته قبل از جنایت
«شایان» درباره انگیزه قتل گفت: وضع مالی عمویم خوب بود اما او هیچ وقت به ما کمک نمیکرد. همیشه نسبت به او احساس تنفر داشتم. یک هفته قبل از جنایت موضوع را با «سجاد» و «سبحان» مطرح کردم. از آنجا که آنها هم از افراد پولدار کینه داشتند، با هم تصمیم به قتل خانواده عمویم گرفتیم. یک هفته بر روی نقشه قتل فکر کرده و سرانجام قرار شد عصر پنجشنبه نقشه را عملی کنیم. حدود ساعت چهار بعد از ظهر که به خیابان گلسار رسیدیم، باران شدید میبارید و خیابان هم خلوت بود. وقتی در زدم، «پرهام» در را باز کرد. همین که وارد حیاط شده و او را دیدم، به طرفش رفته و با کارد تهدیدش کردیم. لحظاتی بعد زن
عمویم به حیاط آمد اما وقتی جان پسرش را در خطر دید، هیچ سر و صدایی نکرد. بلافاصله آنها را به داخل ساختمان برده و با چاقو، سیم آنتن تلویزیون را بریده و با آن دست و پای قربانیان را بستیم. بعد هم منتظر آمدن عمویم شدیم. «ساری»، زن عمویم در این مدت دائم دعا میخواند. سرانجام ساعت ۹ شب فرزاد - عمو - با یک جعبه شیرینی آمد. بلافاصله دوستانم در دستشویی مخفی شدند. او وقتی وارد خانه شد، به ماجرا شک کرد اما وقتی همسر و فرزندش را گروگان من دید، بدون هیچ مقاومتی تسلیم شد. همان موقع «سجاد» با شیشه قلیان ضربهای به سر عمویم کوبید. وقتی نیمهجان شد، او را هم به اتاق خواب پرهام برده و
دست و پایش را بستیم. گروگانها تصور میکردند ما برای سرقت آمدهایم اما نمیدانستند چه نقشهای داریم. عمویم گفت گرسنهاش است و خواست جعبه شیرینی را باز کنیم و بخوریم. «سجاد» از او خواست هر چه پول دارد، بدهد. «فرزاد» هم ادعا کرد پولی همراه ندارد. او ۲۰۰ هزار تومان و تعدادی چک همراه داشت که آن را گرفتیم. «فرزاد» در این لحظه گفت تمام این چکها پول نمیشود و تعدادی چک را جدا کرد و خواست آنها را خرج کنیم. حدود ساعت ۱۱ شب اجرای نقشه قتل را شروع کردیم. اول زن عمویم را کشتیم. بر روی سر او کیسهای نایلونی کشیده و «سجاد» او را با سیم برق خفه کرد. بعد هم «سبحان»، پسرعمویم را
خفه کرد. آخرین قربانی عمویم بود. ابتدا با آمپول، داروی بیحسی به او تزریق کردم. سپس با کارد ضربهای به گلویش زدم. وقتی از مرگ آنها مطمئن شدیم، اجساد را به حمام برده و داخل «وان» انداختیم تا بوی تعفن دیرتر در فضا پخش شود. بعد هم خانه را مرتب کرده و ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه بیرون آمدیم.
اعترافات سبحان
«سبحان» هم در ادامه گفت: هنگام رفتن به ویلا در بین راه از داروخانهای سه دستکش یک بار مصرف و سه سرنگ گرفتم. چرا که ابتدا میخواستیم آنها را با آمپول هوا بکشیم. تمام گروگانها را در اتاق «پرهام» زندانی کرده و در فرصتی مناسب نقشه نهایی خود را عملی کردیم. بعد از قتل گوشی تلفن همراه قربانیان را سرقت کرده و داخل رودخانهای در آن اطراف انداختیم. شیلنگ گاز بخاری را هم پاره کردیم تا بوی تعفن در فضا پخش نشود. البته «فرزاد» از ما خواست هر چه میخواهیم، سرقت کنیم و برویم اما هدف اصلی ما قتل آنان بود تا سرقت. من و برادرم با مشکلات مالی زندگی میکردیم و همیشه به دنبال انتقام
از جامعه بودیم. وقتی «شایان» موضوع اختلاف با عمویش را گفت، من و برادرم قبول کردیم به او کمک کنیم. هدف اصلی ما قتل بود، فقط چند برگ چک و حدود ۶۰۰ هزار تومان را از خانه آنها سرقت کردیم.
براساس این گزارش، سه متهم بامداد سه شنبه پس از تشریح قتل اعضای خانواده تاجر آهن، به بازداشتگاه اداره آگاهی منتقل شدند. صبح روز سهشنبه هم قاضی توکلی با حضور در اداره آگاهی، به تحقیق از سه پسر جنایتکار پرداخت که آنها اتهامات را پذیرفتند.
شناسه خبر:
۸۷۰۸
در جریان بازسازی شبانه صحنه قتل فاش شد
۷ ساعت دلخراش پایانی زندگی خانواده مرد تاجر
«عمویم وضع مالی خوبی داشت. او هیچ کمکی به پدرم نمیکرد. دو سال قبل پدرم به خاطر بدهی ۱۰ میلیون تومانی در زندان بود اما عمویم برای آزادیاش کاری نکرد. به همین خاطر برای انتقام تصمیم به قتل او و خانوادهاش گرفتم.»
۰