قتل همسر مقابل چشمان کودک

 نیمه شب بیستم مرداد سال ۹۴ صدای فریاد کمک خواهی زن جوانی به نام نیلوفر در خانه‌اش در یکی از خیابان‌های ورامین پیچید. همسایه‌ها می‌خواستند به کمک زن جوان بروند، اما صدای وی در تاریکی شب خاموش شد. ساعتی بعد همسر نیلوفر به نام سعید با پلیس تماس گرفت و از قتل همسرش خبر داد. ماموران وقتی به خانه این زوج رفتند با جسد کبود زن جوان روبه رو شدند که خفه شده بود.

اعتراف به قتل همسر
اخبار اجتماعی -سعید به همسرکشی اعتراف کرد و گفت:نیمه شب پس از درگیری با همسرم وی را خفه کردم. این مرد به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

در جلسه دادگاه عموی سعید که، ولی دم بود برای وی حکم قصاص خواست و قضات وی را به قصاص محکوم کردند.

حکم صادر شده در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد و سعید پای چوبه دار رفت، اما لحظاتی قبل از اجرای حکم توانست از عمویش مهلت یک ماهه بگیرد.

مرد جوان در این مدت توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند و به زندگی برگردد. وی دیروز از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

پشیمانی در دادگاه
سعید در دادگاه گفت: پنج سال قبل به خواستگاری دختر عمویم نیلوفر رفتم و با وی ازدواج کردم. ما زندگی خوبی داشتیم تا این که فرزندم متولد شد. با تولد فرزندم رابطه من و همسرم کم رنگ‌تر شده بود.

وی در تشریح جزئیات قتل گفت: چند روزی بود که پدر و مادر همسرم از شهرستان به خانه مان آمده بودند و مهمان خانه ما بودند. آخرین بار خواهر زنم به خانه مان آمد و آن‌ها را به خانه اش دعوت کرد، اما همسرم می‌گفت ما هم باید به خانه خواهرش برویم. چون خواهر زنم ما را دعوت نکرده بود من قبول نکردم به آن جا برویم و سر همین موضوع با هم درگیر شدیم.

وی ادامه داد: دختر یک و نیم ساله ام خواب بود که همسرم بار دیگر دعوا را از سر گرفت که با هم درگیر شدیم، من او را هل دادم که سرش به دیوار برخورد کرد. نیلوفر شروع به جیغ و فریاد کرد و از همسایه‌ها کمک خواست. من هم برای این که فرزندم از خواب بیدار نشود دستم را مقابل دهان او گذاشتم. فرزندم از خواب بیدار شده بود و گریه می‌کرد که چند دقیقه بعد متوجه شدم نیلوفر نفس نمی‌کشد. من همان زمان پلیس را با خبر کردم.

وی درباره نحوه جلب رضایت اولیای دم گفت: عمو و زن عمویم برایم قصاص خواسته بودند به همین دلیل پای چوبه دار رفتم و آن‌ها طناب دار را به گردنم انداختند، اما دقایقی قبل از اجرای حکم، عمویم به من مهلت یک ماهه داد و من در این مدت توانستم با پرداخت ۸۰۰ میلیون تومان دیه، رضایت آن‌ها را بگیرم. من واقعا همسرم را دوست داشتم و نمی‌خواستم او را بکشم. من پشیمانم وحالا از قضات تقاضا دارم به خاطر فرزندم در مجازاتم تخفیف قائل شوند. من می‌خواهم به زندگی برگردم و آینده فرزندم را تامین کنم.

بنابر این گزارش، با پایان دفاعیات این متهم، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.