روزهای کرونایی، فرصتی طلایی برای نشر اندیشه اسلامی

اخبار اجتماعی- رفتارهای هر فرد بیانگر احساسات نهفته در وجود آن فرد است و احساسات وی نیز بیانگر نوع شناخت و اندیشه ای است که شخص نسبت به هر پدیده ای به دست آورده است. در یک تحلیل جامعه شناختی ، این نوع شناخت اجتماعی، نسبت به پدیده ای است که منجر به احساساتی می شود و بر اساس آن احساسی که جامعه نسبت به آن دست یافت، رفتارها و افعالی از خودش بروز می دهد.

به گزارش افکارنیوز، آقای دکتر محمد اسماعیل عبداللهی، پژوهشگر علوم انسانی، مدرس حوزه و دانشگاه، در ارتباط رفتار شناسی اجتماعی بر اساس مبانی معرفتی در مصاحبه با خبرنگار افکارنیوز، این‌چنین می‌گوید:

جامعه ای که نگرش درستی از خالق و مخلوق دارد، نسبت هر یک به دیگری را می داند، جهان را در توحید و موحد خلاصه می کند، وجود هر شئیی یا هر اتفاقی در عالم را دارای حکمتی می داند، برای هر مخلوقی وظیفه و رسالتی تلقی می کند و آنها را عبث و بی ارزش نمی پندارد و... چنین جامعه ای دارای احساسات ارزشی و مقبول فطرت همه آدمیان است. این گونه احساسات سرمنشا فعل و انفعالاتی است که از حداکثر افراد آن جامعه سر می زند.

بنابراین رفتارشناسی اجتماعی جوامع مبتنی بر نوع مبانی معرفت شناسانه، هستی شناسانه و انسان شناسانه است.

این پژوهشگر افزود: در پدیده های عصر حاضر، با مقایسه تطبیقی رفتارهای جوامع غربی با رفتارشناسی جهان اسلام متوجه بُرد این مبانی در جهان اسلام خواهیم شد. امیدوارم این روزها که فرصت خوبی برای زمینه مندی اندیشه های الحادی و مادیگری و اندیشه های اسلامی فراهم شده است نخبگان و دانشمندان این دو تفکر فرصت را غنیمت شمرده و با مطالعه جامعه شناختی جهان غرب و جهان اسلام، ارزیابی دقیقی از مبانی اندیشه ای خود داشته باشند. پدیده جنگ بیولوژیک با ابزار ویروس های فراگیر، پرده از اندیشه های ضد بشری جریان های فکری جهان غرب برخواهد داشت. در این میان اما، انتظار می رود فریادگران روشنفکرمآب ومتحجرین پر مدعا در جهان اسلام، از کنج عزلت بیرون آمده و نگاهی به اطراف افکنند.

آیا باز هم رفتارهای منظم حیوان منشی غرب را یدک خواهند کشید؟ آیا باز هم اندیشه های اتوکشیده تخیلی را ارمغانی بی انتها خواهند یافت؟ آیا باز هم اندیشه های به اصطلاح متجدد غربی را بر اندیشه های به ظاهر سنتی ترجیح خواهند داد؟ آیا متوجه خواهند شد که افکار و اندیشه های غربی چیزی چز پوچی و حیرانی به دنبال نداشته است؟ آیا درک خواهند کرد که در پس این همه پیشرفت و زیبایی های ظاهری، هیچ واقعیتی وجود نداشته و امروز ملت های غربی گرسنگان معنوی جهان اند؟ آیا صدای استغاثه های ملت های غربی که سالها در پسِ اندیشه های الحادی زندگی کرده اند را خواهند شنید؟ آیا تنهایی انسان هایی که سالها در ناز و نعمت مادی فرو رفته اند و امروز از رنج بی کسی در حال احتضار به سر می برند را درک خواند کرد؟

در پایان استاد حوزه و دانشگاه به خبر نگار افکار این چنین گفت: توصیه می کنم این گونه از افراد که البته سالها قلم به دستند و مکتوب و غیر مکتوب به اندیشه های اسلامی می تازند فرصت طلایی را از دست ندهند و بدون تعصب و با افزایش اطلاعات عمیق دینی، نسبت به این پرسش ها باندیشند که اگر چنین شد دستاوردی جز بازنگری در اندیشه های انتشار یافته خود نخواهند داشت. الحمدلله امروز حوزه علمیه به عنوان پاسدار دین و تبیین کننده و ابلاغ کننده پیام دین اسلام، ظرفیت های فردی و تشکیلاتی زیادی برای گفتگو و مباحثه دارد که در این زمینه خواهد توانست راهگشا باشند.