لزوم بازنگری در نقش نظام بانکی کشور در تولید ثروت ملی و احیای کسب و کارها

موضوع نقش و اهمیت بانک ها در ایجاد ثروت ملی و عمومی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با توجه به اینکه بیش از 90درصد از تامین منابع مالی بنگاه های اقتصادی و نیز خدمات مالی خانواده ها از طریق این سیستم انجام می گیرد نقش حایز اهمیتی در ثبات اقتصادی جامعه دارد.

این حضور در زندگی امروز سبب شده تا فقدان سیستم بانکی در اداره اقتصادی کشورها و دولت ها میسر نباشد و همین موضوع نیز قدرت زیادی به این حوزه داده و اثرات مثبت و منفی فراوانی را بر جوامع وارد سازد.

در ایران نیز این سیستم در اقصی نقاط کشور توسعه یافته و بسیار خارج از استانداردهای روز دنیا، نزدیک به 22 هزار شعبه بانکی در استان ها و شهرهای مختلف دایر هستند و گاها بدون توجیه اقتصادی فعالیت دارند.

این تعداد شعبه بانک برخلاف حجم عمده آن، فاصله بسیاری با بانکداری پویا و تولیدمحور دارد و همین موضوع سبب شده تا ارایه خدمات و انجام وظایف در نظام بانکداری ما با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه بوده و از نقش واقعی خود که همان ایجاد ثروت ملی و عمومی است دور شود.

باید توجه داشت که تحقق اقتصاد مقاومتی مورد تأکید مقام معظم رهبری، در سایه تولید و توزیع عادلانه ثروت میسر می شود و بانک ها در این زمینه نقش حیاتی و اساسی برعهده دارند.

به نظر می رسد لازمه تولید ثروت در کشور به حمایت و تقویت بخش تولیدی کشور گره خورده و اگر نظام بانکی به عنوان مهم ترین تامین کننده منابع مالی این بخش ورود نکرده و به وظایف ذاتی خود جامه عمل نپوشاند اقتصاد ملی دچار خسران خواهد شد.

حمایت بانک ها از تولیدکنندگان و ارایه تسهیلات ارزان قیمت به واحدهای تولیدی نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور دارد و می تواند موانع تولید را به حداقل کاهش دهد. اما این مهم میسر نخواهد شد مگر اینکه بانک ها در شیوه نامه های خود تغییرات اساسی ایجاد کرده و با بازگشت از سیاستگذاری های نادرست در ارایه تسهیلات و دریافت آن از واحدهای تولیدی نیمه فعال و یا راکد، زمینه احیای واحدهای تولیدی و تقویت فعالان بخش خصوصی را فراهم نمایند.

ضمن اینکه حمایت بانک ها از کسب و کارهای کوچک به عنوان مهم ترین نماد کارآفرینی نیز از جمله وظایف بانک ها محسوب می شود و می تواند نقش حمایتی دولت از کسب و کارهای کوچک و متوسط را به نمایش بگذارد. در این میان پرداخت وام های خرد از سوی بانک ها به مردم، به عنوان نخستین مزیت بهبود مدیریت امور مالی توسط آحاد جامعه خود نقش پررنگی در توسعه کسب و کارهای کوچک خواهد داشت.

تحقق این موضوع به داشتن نگاه کارآفرینی اجتماعی از سوی بانک ها دارد که فارغ از توجه صرف به سودآوری ازسوی آن ها، زمینه مشارکت های اجتماعی را در بهبود شرایط اقتصادی و کسب و کسب و کارهای خرد وکلان فراهم می آورد.

ازسوی دیگر آنچه باید مدنظر مدیریت جدید در وزارت اقتصاد و دارایی و نیز رئیس کل بانک مرکزی قرار گیرد توجه ویژه به کسب و کارهای دانش بنیان به عنوان بخشی مهم در تولید ثروت ملی است که می تواند کارآفرینی دیجیتال را در کشور رونق داده و بر زنجیره ارزش افزوده این بخش مهم بیافزاید.

اگر حمایت بانک ها از این شرکت ها براساس شیوه گذشته باشد و به دلیل ریسک سرمایه گذاری در این حوزه نخواهند از این سرمایه های ملی حمایت کنند در بازهم بر همین پاشنه خواهد چرخید و منابع بانکی به سمت و سوی خرید مسکن و ... سرازیر می شود و از وظایف ذاتی خود باز می مانند.

نکته ای که وزیر محترم اقتصاد هم بر آن اشاره داشته و از سیستم بانکی انتظار دارند وارد چرخه تولید شده و خدمات آن ها صرف بخش های مولد و فعالیت های کارآفرینانه و مورد تقاضای مردم شده و از صرف آن در امور غیرمولد پرهیز گردد.

و موضوع آخر اینکه بانک ها نیازمند تغییر کارکرد و دیدگاه در نحوه و توزیع منابع مالی کسب و کارها هستند تا ضمن تأمین زنجیره ارزش از طریق اعطای خطوط اعتباری و رعایت دریافت تضامین لازم، زمینه را برای توسعه و ارتقاء چرخه تولید در کشور فراهم آورند.

*تایماز سیدمصطفایی

کارشناس کسب و کار و مسئولیت اجتماعی شرکتی