دیون دولتی علت افزایش قیمت مسکن

مهندس پژمان جوزی از ساختمان سازان مطرح پایتخت در اجلاس سازندگان تهران گفت:ظاهرا قرار بر این بود که به روش تد تاک(TED TALK) سخن بگوییم. یعنی کوتاه و انگیزشی.

هرچه تفکر کردم آیا با این همه فشارهای مختلف از دیون دولتی گرفته، تا مالیات های افسارگسیخته، بستن ناگهانی و بی دلیل حساب های بانکی با هدفی که ارتباطی با شغل و حرفه ما هم ندارد آیا «انگیزه» هم باقی میماند برای «تد تاک »یانه؟، بهتر دیدم از تد تاک بگذرم و از فرصت استفاده کنم و در این دقایق از فراز و فرودها بگویم.البته نمی‌خواهم بگویم انگیزه ای نیست.

وقتی در میان این جمع فرهیخته ، پیشکسوتی همچون حاج صمد حسن زاده از مفاخر صنعت ساختمان در استان آذربایجان و در واقع از مفاخر ایران حضور دارند که همچنان با قدرت و خستگی ناپذیر برای این صنعت و ایران عزیز تلاش می کنند دلگرمی و انگیزه هم می آید.

خوشحالم که در خانواده صنعت ساختمان مفاخر بزرگی چون ایشان را در جمع خود داریم.امسال نیز صنعت ساختمان به مثابه سال های گذشته فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرد و همه ما در میان خیل انتقادها و تشویق ها به سازندگی، رشد و بالندگی ایران عزیز پرداختیم.

همه ما می دانیم که بخش خصوصی در صنعت ساختمان تحت انتقادهایی است که نقشی در کنترل آن ندارد.

قیمت سر سام آور ملک در ایران بر خلاف تصورات رایج باعث خشنودی سازندگان نیست. چراکه از گرانی لجام گسیخته نه مصرف کننده سود می برد و نه سازنده.چنانکه از افزایش قیمت طلا سازنده طلا بهره نمی برد، از گرانی میوه، باغدار بهره ای نمی برد، از گرانی مواد غذایی، رستوران دار و بخش تغذیه بهره نمی برند اینها همه قربانیان گرانی و تورم هستند و نه بهره برندگان از آن.قیمت مسکن در تهران و در کل کشور تابع سه اصل بنیادین است.

قیمت زمین، هزینه های تمام شده و دیون دولتی.

همه به خوبی می دانیم که قیمت مسکن و هزینه های تمام شده در دست بازار است. البته بازار به معنای عام آن و نه به معنای خاص. یعنی تابعی است از متغییرهای اقتصادی کشور.آنچکه که قابل کنترل است و می توان با آن قیمت مسکن را کاهش داد «دیون دولتی» است.

متاسفانه دیون دولتی به حدی افزایش یافته که تاثیر به سزایی در افزایش قیمت مسکن دارد. قیمت بالا و زمان بسیار طولانی برای دریافت مجوز ساخت، از یک سو باعث خواب سرمایه می شود و از سوی دیگر بروکراسی سردرگم و قیمت هزینه های دریافت مجوز های آب، برق، گاز و غیره قیمت تمام شده بالایی برای مسکن به همراه دارد.

این در حالی است که دولت در پایان نیز با اخذ مالیات‌های سنگین در سود شریک می شود.البته تعریض بنده در این مقال به دولت نه به این دولت، بلکه در مجموع به طی یک فرایند نادرست است که در تمام دولتها ادامه دار بوده است.

ما سازندگان با کمال افتخار حاضر به پرداخت مالیات هستیم، پرداخت مالیات به دولت موجب عمران و آبادی همین خاک و سرزمین می شود. اما دولتها در ازای دریافت این مالیات موظف به ارایه خدمات مناسب هستند.نمی شود! و نباید هم در زمان اخذ مجوز و ارایه خدمات بدیهی که دربالا ذکر آن رفت ، دولت برای سازندگان هزینه سازی کند هم با دریافت مالیات در سود مشارکت کند .

بازار هم که در این میان ساز خود را می زند و قیمت زمین و هزینه های تمام شده را به هر شکل که می خواهد می رقصاند.آنوقت همه انتظار ساختمان ارزان قیمت هم دارند؛ خیر! این ممکن نیست. اقتصاد علم است و اصول بدیهی خود را دارد. باید فشار بیهوده را از روی بخش خصوصی و به تبع آن مصرف کننده بر داریم.

فرهیختگان گرامی، حضار محترمچندی پیش کلیپی مشاهده می کردم از بازدید مقام معظم رهبری از توانمندی های بخش خصوصی در صنایع نفت و پتروشیمی.مقام رهبری در حین بازدید به صراحت تاکید کردند که «کارها را به بخش خصوصی واگذار کنید».

در واگذاری جایگزین شرکت توتال به ستاد اجرایی فرمان امام (ره) نیز ایشان به صراحت تمام به وزیر محترم نفت تاکید کردند که «ستاد اجرایی فرمان امام که بخش خصوصی نیست».

این پیام و درسی بزرگ به مسئولینی است که هنوز با عینک بد بینی به بخش خصوصی نگاه می کنند.نگاه «رهبری کشور» به بخش خصوصی نگاه توام با اعتماد است و منظورشان از بخش خصوصی نه خصولتی ها بلکه همین بخش خصوصی کارآفرین است که من امروز مفتخرم به نمایندگی از بخشی از آنها به عنوان سازندگان طبقه برخوردار در میان شما عزیزان از مشکلاتمان بگویم.چه خوب است که جناب آقای بذرپاش، وزیر محترم راه و شهرسازی هم نمایشگاهی از توانمندی‌های صنعت ساختمان به عنوان پیشران اشتغال در کشور برگذار کنند و از «معظم له» دعوت به عمل بیاورند تا در میان نمایندگان بخش خصوصی صنعت ساختمان حاضر شوند تا به درد و دل های ما نیز توجه شود.

بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نظام اقتصادی کشور به ۳ بخش تعاونی، دولتی و خصوصی تقسیم می‌شود، و جایگاه بخش خصوصی در قانون اساسی دیده شده است و سیاست های کلی آن توسط مقام معظم رهبری در سال 1384 ابلاغ شده است.ایکاش آنگونه که می بایست به این ابلاغیه و دستورات ایشان توجه می شد تا امروزه ما ایرانی سرافرازتر با قدرتی بیشتر و متکی بر بخش خصوصی قدرتمند و اتکای کشور به مالیات های بخش خصوصی کارآفرین می داشتیم و از بدنه عریض و طویل بخش دولتی که صرفا نقش مصرفی دارد کاسته می‌شد.

اخذ مالیات از بخش خصوصی زمانی معنا و مفهوم دارد که دولت صرفا نقش رگولاتوری(نظارتی) داشته باشد و خدمات شهری را به بهترین شکل و در سریع ترین زمان به بخش خصوصی ارایه کند و مالیات خدمات خود را هم دریافت کند.نمیتوان بخش خصوصی را درگیر مجوزو دریافت امکانات و خدمات نوسان قیمت و مشکلت دیگرکرد، در پایان کار هم گفت، مالیات خوب هم بده.

این یعنی فشار کار به بخش خصوصی و افزایش قیمت برای مصرف کننده. یعنی سوزاندن هم سیخ و هم کباب.

همکاران گرامی، فرهیختگان حاضرنمی خواهم در این جمع صمیمی بیشتر از این باب گلایه را باز کنم. اما موظفیم در اینگونه جلسات گفتنی ها را بگوییم تا بعدها نگویند که نگفتید و مطلع نبودیم.اگر گوش شنوایی هست ، اگر انتقاد پذیری هست، به عنوان منتخب سازندگان مناطق برخوردار که همگی از کارآفرینان بزرگ کشور هستند و با مسئولیتی که بر عهده من گذاشته اند، می گویم،باید بین سازندگان بزرگ و خانواده صنعت ساختمان با فروشنده زیر پله ای تفاوت قائل شد،

باید بین کارآفرینان و بساز و بفروش ها تفکیک قایل شد،باید مسئولیت اجتماعی که بر عهده کارآفرینان واقعی است را ارج بنهیم،

باید مسئولیت افزایش قیمت ساختمان به دلیل بالا بودن دیون دولتی را بپذیرید و تصمیم سخت و شجاعانه برای آن بگیرید،باید راه صدور مجوزهای ساخت را هموار کنید تا برای ساخت مسکن دست به دامن خارجی نشوید،

امروز وقت آن رسیده تا به بخش خصوصی و کارآفرینان به دیده احترام بنگریم چراکه آنها خدمتگزارن واقعی کشور هستند.

باکمال تاسف می گویم، که با این روند مهاجرت، این نسل باقیمانده از تحصیلکردگان در صنعت ساختمان آخرین نسلی است که باقیمانده تا با صداقت به ساخت ایران عزیز و سرافراز کمک کند. و درس عبرتی برای نسل آینده که با اینها چگونه برخورد می شود و چگونه صدایشان شنیده می شود.این سرزمین را صنعتگرانش، کشاورزانش، پزشکانش، پرستارانش، معلمینش، دانشگاهیانش می سازند و به پاس خون شهدای عزیز و گرانقدرش، سرافراز و بالنده راه خود را می پوید.

اگرچه شان و عظمت این کشور و مردمش بیش از اینهاست و تا می توانیم باید به این مردم و در راه این کشور خدمت کنیم.در پایان، سخنم را با دو بیت از شاعره زنده یاد سیمین بهبهانی به پایان می برم.دوباره می سازمت وطناگرچه با خشت جان خویشستون به سقف تو می زنم،اگر چه با استخوان خویشباشد که از راه و توصیه شهیدان این مرز و بوم فاصله نگیریم و فراموش نکنیم که آنان برای سرافرازی ایران عزیر جان بر کف نهادند.