به گزارش افکارنیوزبه نقل از عصرایران، دی ماه ۱۳۹۰، قیمت سکه بهار آزادی و ارز، با شتاب بی سابقه ای در حال افزایش بود به گونه ای که سکه، برای اولین بار در تاریخ، به مرز یک میلیون تومان رسید و حال و روز دلار هم تفاوت چندانی با آن نداشت.

در آن زمان، دولتی ها که تحت شدیدترین انتقادات به دلیل ناکارآمدی در کنترل بازار بودند، به فرمول همیشگی " فرافکنی " روی آوردند. از جمله احمدی نژاد، رسانه ها را عامل این گرانی دانست و اطلاع رسانی آنان در این باره را یک " بازی زشت " و " خیانت " دانست و گفت: «روز تعطیل و شهادت پیامبر عظیم‌الشان اسلام، اس‌ ام‌ اس‌ها، خبرگزاری‌ها و رسانه‌های عمومی لحظه‌ای خبر می‌دادند که قیمت سکه و ارز فلان قدر شده است. یک بازی زشت، اقتصادی – سیاسی و رسانه‌ای شد که به نظر من خیانت بود.»
روزنامه دولت هم برخی نهادهای غیردولتی را متهم کرد که در بازار دخالت کرده و اوضاع را به هم زده اند و توجیهاتی مانند این!

امروز اما با گذشت حدود ۹ ماه از آن روزهای پر التهاب، رئیس کل بانک مرکزی اعتراف کرد که هیچ عامل خاصی در بازار دخالت نداشته است و همه ماجرا به این خاطر بود که مردم تمایل داشته اند بخشی از نقدینگی خود را به سمت طلا که ارزش ذاتی دارد ببرند؛ همین!

محمود بهمنی در گفت و گو با خبرآنلاین تصریح کرده است: «شما مشاهده کردید که یک مرتبه قیمت جهانی طلا دارد می آید پایین اما قیمت طلا در کشور بالا رفت. فکر کردیم چه عاملی می تواند این عامل را بالا ببرد. بررسی کردیم دیدیم عامل خاصی در این رابطه دخالت ندارد و مردم می خواهند مقداری از نقدینگی خود را به سمت طلا سوق دهند. بلافاصله ما آمدیم پیش فروش را مطرح کردیم. ما در سال گذشته ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار قطعه سکه پیش فروش کردیم و ۵۷ هزار میلیارد نقدینگی را از این بابت در جامعه جمع کردیم و آن را به سمت تولید هدایت کردیم.»

این، منطقی ترین سخنی است که در یک سال اخیر، یک مقام دولتی درباره بازار طلا گفته که قابل تعمیم به بازار ارز هم هست.

واقعیت این است که وقتی عرصه هایی مانند تولید، زمینه های لازم برای جذب نقدینگی نداشته باشند، سیستم بانکی جذابیت خود را برای سود دهی به سرمایه گذاران از دست بدهد، بورس نتواند نقدینگی ها را به سمت خود بکشد و در همان حال، گرانی های روزمره، باعثشود که مردم نگران از دست رفتن ارزش پول شان شوند، طبیعی است که سرمایه های خرد و کلان مردم به سمت بازارهای حاشیه ساز می رود؛ روزی در خرید و فروش سیم کارت به کار می رود، زمانی به سمت مسکن می رود و گاهی نیز این پول به سمت بازار سکه و ارز سرازیر می شود و اوضاع آن را به هم می ریزد. این ها هم هیچ کدام ربطی به پیامک فلان خبرگزاری و تیتر آن روزنامه و اقدام این نهاد و … ندارد و از یک منطق کاملاً اقتصادی تبعیت می کند.

این سخن رئیس کل بانک مرکزی که در واقع خط بطلانی است بر نظریات غیرعلمی و فرافکنانه دولتی ها ، می تواند به فال نیک گرفته شود ، مشروط بر آن که این واقع گرایی ، فراگیر شود و فردا ، مسوولان ارشد دولتی به رئیس کل بانک مرکزی تذکر ندهند که این چه حرفی بود که زدی و ادعاهای ما را زیر سوال بردی؟!