امسال، سال جهاد اقتصادی نامگذاری شده است. سالی که قصد آن است تا اقتصاد ایران از وضع کنونی برون آید.

به گزارش دنیای اقتصاد، وضعی که اکنون با ارقام فعلی رشد اقتصادی - به‌زعم کارشناسان که آمار رسمی وجود ندارد - و نرخ بیکاری، به‌رغم درآمد سرشار نفتی چندان مساعد نمی‌نماید و ضرورت تصمیمات جهادگونه به همین موضوع برمی‌گردد.
آنچه عیان است این است که دیگر نمی‌توان بدین شکل ادامه داد و واژه جهاد نیز دقیقا بدین معناست که باید روند کنونی را دچار دگرگونی عظیمی کرد. اینکه هنوز درآمد واقعی سرانه ایرانیان نسبت به رقبای منطقه‌ای در سطح قابل‌قبولی نیست، بسیار دردآور است و خود نشان‌دهنده آن است که دستاوردها خودشان را بروز نداده‌اند و این به‌درستی نیازمند جهاد اقتصادی است. جهاد اقتصادی که البته در طول یک سال نتیجه نمی‌دهد، ولی می‌تواند سرآغازی باشد برای دگرگونی مبارکی که اقتصاد ایران را حداقل به درصدی معنی‌دار از اهداف سند چشم‌انداز نزدیک کند؛ اما جهاد در اقتصاد چگونه ممکن است؟

تغییر روند کنونی میسر نیست مگر آنکه بدین نقطه برسیم که جهاد اقتصادی، ابتدا نیازمند جهاد فکری و درونی است. اگر آنچه حادثشده است را آن چنان رضایت‌بخش نمی‌دانیم و قصد جهاد در آن را داریم، غیر از این نیست که باید در جهت‌گیری، نگرش و عملکرد خود، جهادی صورت دهیم. سیاست‌گذاران وقتی می‌توانند روندهای کنونی را به شکلی ملموس تغییر دهند که الگوهای عملی خود را در ارتباط با زیرمجموعه‌های مختلف اقتصاد مورد بازبینی قرار دهند و در این بازبینی، راهنمایی وجود ندارد جز بازگشت به پایه‌های علمی مورد اجماع و فارغ شدن از مصلحت‌های غیرعلمی که بر بدنه تصمیم گیری کشور فشار می‌آورد. شاید بتوان گفت که در طرح هدفمند شدن یارانه‌ها، چنین رویکردی اتخاذ شد و انتظار آن است که در حوزه‌های دیگر نیز چنین شود. نمی‌توان تنها در یک حوزه بر بازار و قیمت واقعی تاکید داشت و دیگر حوزه‌ها را نادیده گرفت که این ناهماهنگی خود ایجادکننده خسران برای اقتصاد ملی است. از تجارت خارجی تا بازار سرمایه باید بندها و دخالت‌های دولتی و آثار تصمیم‌های سیاسی برداشته شود.

آری این جهاد اقتصادی تنها نیازمند بازیگران و تصمیم‌سازان اقتصادی نیست و ای بسا مسوولیت دیگر نهادهای غیراقتصادی بیشتر است. این نهادها هستند که باید آسودگی دوباره را به سیاست‌گذاران اقتصادی بازگردانند و دغدغه آنان را از یافتن باقیمانده راه‌ها برای تحقق معمولی‌ترین روابط با محیط بین‌الملل به ایجاد استراتژی‌های رشد و توسعه، تغییر دهند.
دنیای امروز سخت به استقبال پیشرفت هر یک از اقتصادهای جهان می‌رود؛ زیرا رشد اقتصادی یک کشور به اقتصاد جهانی کمک می‌کند و این منطق اقتصاد بازار است و اگر این اقتصاد به بزرگی ایران باشد که به طور بالقوه قابلیت تاثیرگذاری بیشتری بر اقتصاد جهانی دارد، این استقبال بی‌تردید پررنگ‌تر است؛ اما همه چیز در دست ماست.
جهاد اقتصادی از جهاد فکری و علمی آغاز میشود و جهاد فكري نيز از تاملي دقيق در رويكردهاي ناكارآمد گذشته و رجوع به انباشت علمي و تجربي كارنامههاي موفق آغاز ميشود. فراموش نكنيم كه براي گام نهادن در اين مسير نيازمند يك بسته فكري منسجم و داراي سازگاري دروني هستيم، آيا مقدمات ذهني چنين بسته فكري فراهم است؟