ژست توسعه یافتگی، بودجه دولتی را برباد داد!
گروه اقتصادی -

درحالیکه دولت های پس از انقلاب اسلامی ایران، احداثفرودگاه در کشور را یکی از عوامل توسعه یافتگی می دانستند که اکنون علاوه بر تحمیل هزینه اضافی به کشور، استفاده از خطوط هوایی و هواپیماها تنها در اختیار قشر مرفه کشور است و اقشار متوسط تمایل دارند به جای استفاده از خطوط هوایی از خطوط ریلی یا جاده ای برای سفرهای بین شهری خود استفاده کنند.

به گزارشافکارنیوز؛احداثفرودگاه آن هم بدون اینکه توجیه اقتصادی داشته باشد، تنها باعثشده است تا به جیب مردم فشاری دو چندان وارد شود. هزینه تحمیل شده به مردم تنها محدود به هزینه استفاده از خطوط هوایی نیست بلکه به علت عقب ماندگی در خطوط ریلی و حجم بالای تقاضا در این خطوط، استفاده از خطوط ریلی بین شهری نیز برای برخی از اقشار کم درآمد مقرون به صرفه نیست. این درحالیست که اگر دولت ها به جای تاسیس فرودگاه هایی بدون توجیه اقتصادی، در توسعه خطوط ریلی و حمل و نقل جاده ای می کوشیدند، توسعه یافتگی برای مردم قابل لمس تر بود.

احداثهر فرودگاه در کشور بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان هزینه در بردارد که با توجه به این هزینه‌ها، نگهداری از فرودگاه‌های غیراقتصادی به صرفه‌تر از رها کردن و تعطیلی آنهاست. دربرخی فرودگاه‌ها سرانه درآمد و هزینه بسیار فاصله دارد. به طور مثال فرودگاهی که دو تا سه پرواز در هفته دارد به طور متوسط ماهانه حدود ۶۰ میلیون تومان و سالیانه ۸۰۰ میلیون تومان هزینه دارند. در حالی که این فرودگاه‌ها طی سال در حدود ۳۰ میلیون تومان درآمد دارند. در حقیقت نسبت درآمد و هزینه این فرودگاه ها با یکدیگر فاصله زیادی دارد که نشان دهنده زیان ده بودن آنهاست.

اما چه عواملی دست به دست هم داد تا فرودگاه که می توانست یکی از نمادهای توسعه یافتگی باشد، اکنون به غروب عمر خود نزدیک شده است؟

اولین آن را می توان در نرخ ارز جستجو کرد. گرانی نرخ دلار، هم گذران زندگی را برای مردم سخت تر کرد و هم برای فرودگاه های کشور. با گرانی نرخ ارز از تقاضای جابه جایی از طریق خطوط هوایی کاسته شد و به دنبال آن هزینه نگه داری از فرودگاه ها افزایش یافت. کاهش تقاضا از یک سو و افزایش هزینه پرواز در فرودگاه های متروک سبب شد تا ایرلاین ها نیز تمایلی به انجام فعالیت در این فرودگاه ها نداشته باشند. همین موضوع کافی بود که برخی از فرودگاه ها از رده فرودگاه های با توجیه اقتصادی خارج شوند.

یکی از دلایل نداشتن توجیه اقتصادی در برخی از فرودگاه‌ها کمبود ناوگان هوایی لازم در شرایط تحریم است و از طرف متنوع نبودن ناوگان هوایی کشور به این موضوع دامن زده است. در شرایطی که فرودگاه ها متناسب با تقاضا و جمعیت شهر خدمات پروازی را ارائه دهند که در برخی از فرودگاه های کم تقاضای کشور، از هواپیماهای ایرباس برای جابجایی مسافر استفاده می شود.

همین موضوع هزینه نگه داری از فرودگاه را افزایش می دهد و به دنبال آن فرودگاه زیان ده می شود. در حال حاضر ناوگان هوایی کشور دارای سن بالایی است که باید این امکان فراهم شود تا بازسازی در ناوگان هوایی انجام شود تا متوسط سن هواپیماهایمان کاهش یابد. چرا که اگر ناوگان مناسب داشته باشیم ایرلاین‌ها می‌توانند بر اساس نیازهایی که وجود دارد به تقاضاها پاسخ دهند. حتی در فرودگاه‌های کم‌تقاضا نیز می‌توانند هواپیماهایی اختصاص دهند که مقرون به صرفه باشند و دیگر هزینه‌های بالا برای انجام پرواز با هواپیماهای پهن‌پیکر صرف نکنند.

در برخی فرودگاه‌ها نیازی نیست هواپیماهای پهن‌پیکر تردد کنند، هواپیماهای کوچک نیز می‌توانند به این تقاضاها پاسخ دهند. نمی‌توان هواپیمای ایرباس را برای تقاضای پایین در یک فرودگاه اختصاص داد. متاسفانه مسوولان استانی و نمایندگان مجلس به این مساله فکر نمی‌کنند که ایرلاین‌ها باید هزینه‌های سنگینی را برای ارائه خدمات پروازی در مسیرهای کم‌تقاضا تقبل کنند. از طرفی مشکلات در خرید هواپیماهای به روز و متنوع باعثشده تا در این زمینه نیز با مشکل مواجه باشیم. پس یکی دیگر از دلایل زیان‌دهی فرودگاه‌ها به تحریم‌ها بازمی‌گردد.

یکی دیگر از عوامل ساخت فرودگاه بدون مکان یابی مناسب برای آن است. گرچه وجود فرودگاه در مراکز استان ضروری است اما اینکه چند فرودگاه در یک استان آن هم بدون توجه به جمعیت آن استان قابل تامل است. باید توجه داشت که فرودگاه‌ها در فاصله نزدیک یکدیگر در حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ کیلومتر ساخته نشوند. چرا که در برخی از مکان‌هایی که در آنجا فرودگاه ایجاد شده نیازی به این خطوط پر‌هزینه وجود ندارد. به عنوان مثال در شهرهای مرکزی که فاصله آنها با سایر شهر‌ها کمتر از چند ساعت است چه لزومی دارد که مردم از هواپیما استفاده کنند؟
نمونه بارز فرودگاه این چنین فرودگاهی شهرکرد است که اکنون تنها به یک فرودگاه هزینه بر تبدیل شده است و سهم آن از کل فرودگاه های کشور به ۰ رسیده است. در این فرودگاه در هفته یک یا دو پرواز در آن انجام می‌شد اما چندان کارایی نداشت به طوری که نبود تقاضا باعثشد تا برای ایرلاین‌ها صرفه اقتصادی نداشته باشد در این فرودگاه خدمات پروازی ارائه دهند. این درحالیست که فاصله این شهر از اصفهان یک ساعت است و افرادی که نیاز به فرودگاه داشته باشند می‌توانند طی یک ساعت با استفاده از خودرو به اولین فرودگاه برسند؛ مدت زمانی که در ترافیک تهران برای رسیدن به فرودگاه صرف می‌شود.

اگر فرودگاهی غیراقتصادی باشد، جابهجایی با هواپیما تقریباً ۲.۵ برابر جابهجایی با قطار سریعالسیر و چهار برابر جابهجایی با اتوبوس هزینه دارد. به طوری که به گفته ایرلاینها در حال حاضر به طور متوسط هزینه پرواز در حدود ۱۵ میلیون تومان تخمین زده میشود و درآمدی که از محل بلیتفروشی در فرودگاههای کمتقاضا به دست میآید در حدود دو میلیون تومان و حتی کمتر است. با این هزینه و درآمد که تناسبی ندارد ایرلاینها ترجیح میدهند در مسیرهای غیراقتصادی خدمات پروازی ارائه ندهند.