به گزارش افکارخبر به نقل از  اقتصادآنلاین، یکی از دعواهای اصلی کمپین کنندگان بر سر شیوه قیمت گذاری خودروهای ساخت داخل بود، که البته واکنش های خودروسازان و دولت را در پی داشت. چند هزار کیلومتر آن طرف تر اما، در شرکت های بالادستی نفتی فعال در دریای شمالِ بریتانیا، مدیران در حال اعلام وضعیت نامناسب و طوفانیِ مالی، نشأت گرفته از کاهش درآمدها متاثر از سقوط قیمت نفت و در نتیجه لزوم بی کار شدن هزاران نیروی انسانی هستند.

در یک نگاه به این دو واقعیت، آنچه تولیدکنندگان طلای سیاه را از خودروسازان متمایز می کند، ناتوانی شرکت های نفتی در تاثیرگذاری (چه رسد به تعیین) بر قیمت محصولشان است. در حالی که خودروسازان (یا اکثر صنایع دیگر) قادرند در خصوص قیمت کالا یا خدماتشان راهبرد و تصمیمی داشته باشند، برای نفتی ها، فقدانِ چنین امکانی بدان معناست که اصلی ترین اهرم مدیریت سوددهی – به خصوص در شرایط نفت ارزان – نظارت بر هزینه تولید است.

در میان عوامل موثر بر هزینه نفت، شرایط جغرافیایی یکی از مهمترین نقش ها را داشته و به طور کلی، میادین واقع در خشکی، با عمق کمتر از سطح زمین و بهره مند از ذخائر گسترده در مقایسه با میادین دریایی با عمق زیاد و با فاصله زیاد از بازارهای هدف یا با حجم ذخائر محدود، نیازمند هزینه کمتری جهت اکتشاف، توسعه و تولید هستند. بنابراین، با قیمت محصول نهایی برابر و گستردگی طیف شیوه های اکتشاف و بهره برداری از منابع نفت و گاز در اقصی نقاط جهان با هزینه های گوناگون، بسیاری از طرح های در درست سرمایه گذاری با ساختار هزینه و قیمت فعلی زیان ده هستند.

نمودار زیر نشانگر قیمت نفت حداقلی مورد نیاز (با احتساب هزینه پول ۱۰٪) برای سرشکن بودن (زیان ده نبودن) سه گروه از پروژه های جدید نفت و گاز در سراسر دنیا است که در فاصله سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ در دست سرمایه گذاری هستند:

 

 

در انتهای سمت چپ این منحنی، نفت ارزان خاورمیانه با قیمت های کنونی همچنان از حاشیه امنِ سوددهی مناسبی برخوردار است، در حالی که در دیگر انتها، توسعه و تولید نفت در ونزوئلا یا میادین آب های عمیق خلیج مکزیک و دریای شمال نروژ و بریتانیا برای زیان ده نبودن با ساختار هزینه فعلی، نیازمند نفتِ ۹۰ تا ۱۰۰ دلار هستند. عراق با وجود بهره مندی از ذخائر عظیم نفتی، به دلیل شرایط بی ثبات امنیتی و هزینه های مربوطه در این زمینه، عضو استثناء اوپک است که در سمت راست این منحنی قرار دارد. در چنین شرایطی، حجم عظیمی از طرح های اکتشافی و پیش توسعه ای به دو دلیل به تعویق می افتند. اول اینکه بسیاری از این طرح ها اقتصادی نبوده (نیاز به قیمت نفت بالاتر از خط سبز) و توانایی عبور از سد کمیته های تصویب بودجه را ندارند و دوم آنکه شرکت های نقتی با توجه به کمبود نقدینگی متاثر از سقوط قیمت نفت، فاقد سرمایه لازم برای تامین مالی این پروژه ها هستند.

عدم بهره برداری از این طرح های پرهزینه، از یک سو شرکت های نفتی را با بحران سود دهی و کاهش تولید نقدینگی رو به رو کرده و از سوی دیگر، در میان و دراز مدت، بازار نفت بین المللی را با خطر فقدان ظرفیت عرضه کافی برای پاسخگویی به تقاضای سال های آینده مواجه خواهد ساخت. از آن رو که شرکت های بین المللی نفتی با دشواری های امنیتی، سیاسی و اقتصادی (مخاطرات روی زمینی) در بسیاری از کشورهای بهره مند از ذخائر گسترده نفت مواجه هستند، روند جست و جو و تولید نفت در مناطق سخت جغرافیایی و فنی (مخاطرات زیر زمینی)، در دراز مدت ناگزیر ادامه خواهد داشت.

تولید کنندگان بیش از آنکه با قیمت ارزان فعلی نفت دست به گریبان باشند، درگیر پیش بینی مدت زمان بقای نفت ارزان و نوسانات آتی قیمت هستند. پروژه های نفت و گاز عمدتا به سرمایه گذاری هنگفت نیاز دارند و بازدهی مقبولِ این هزینه عظیم فعلی، در گِرو تولید و فروش منابع با قیمت سودبخش در طول ۲۰ – ۳۰ سال آینده است.

در راستای اقتصادی کردن طرح ها با قیمت های کنونی، کاهش هزینه های سرمایه گذاری مورد هدف کارفرمایان نفتی قرار می گیرد و از آن رو که مخارج سرمایه ای از لحاظ زمان بندی هزینه کردن (در مقایسه با هزینه های عملیاتی یا مالیاتی) بیشترین تاثیر را روی ارزش فعلی طرح دارد، مهم ترین اهرم جهت ارزش افزاییِ پروژه محسوب میشوند. بازبینی در شیوه مهندسی و توسعه میدان، مذاکره برای کاهش نرخ اجاره روزانه سکوهای حفاری، کاهش هزینه نیروی کار و بهینه سازی عملیاتی از طریق متمرکز سازی مدیریت طرح ها، از مهم ترین شیوه های این راهبرد هستند. در برخی مناطق مثل روسیه، تضعیف پول ملی در برابر دلار نیز به کاهش هزینه طرح ها کمک خواهد کرد. کارفرمایان امیدوارند با شیوه هایی از این قبیل، خرج سرمایه گذاری طرح هایشان را  ۲۰ – ۳۰ درصد کاهش دهند. به عنوان مثال، شرکای فعال در میدان Rosebank در عمق ۱۱۰۰ متری دریای شمال، هزینه سرمایه گذاری آن را در طول یک سال و نیم گذشته از حدود ۱۱ میلیارد دلار به حدود ۸ میلیارد دلار کاهش داده اند.

در بخش هزینه های عملیاتی نیز (که بیشتر زیر ذره بین پروژه های در حال تولید هستند) کارفرمایان از روش هایی همچون پائین آوردن قیمت اجاره هلی کوپتر برای میادین دریایی، کاهش نرخ تجهیزات تعمیراتی و خدمات تغذیه ای کارکنان بهره میبرند. در بخش سیاست های مالیاتی  نفت و گاز، لابی های گسترده ای برای تسهیل قوانین، جهت کمک به سوددهی طرح های زیان ده انجام پذیرفته است. به عنوان مثال دولت بریتانیا برای جلوگیری از خشک شدن سرمایه گذاری در دریای شمال، نرخ مالیات بر سود نفتی ها را کاهش داده و مشوق های دیگر مالیاتی را معرفی کرده است. 

 

 

با وجود تمام این راهکارها، تولیدکنندگان باید کمربند ها را سفت کرده و برای ماندگاری دوران سختِ نفت ارزان تا یکی دو سال آینده آماده شوند. انتظار بازار بر آنست که پس از یک دوره کاهشِ سرمایه گذاری و عرضه، و با فرض افزایش رشد اقتصادی و تقاضا، از سال ۲۰۱۶/۲۰۱۷ قیمت نفت مجددا سیر صعودی خود را تکرار خواهد کرد.    

 

 

در ایران البته، با بهره مندی از ذخائر عظیم هیدروکربونی و به سبب آنکه حدود ۷۰٪ از نفت کشورمان از میادین روی خشکی تولید می شود، هزینه توسعه و تولید نفت به طور چشمگیری پائین تر از میانگین دنیاست. هرچند هزینه تولید در بین میادین عمدتا نفتی یا گازی و خشکی یا دریایی متفاوت بوده و طیفی از قیمت سرشکن نفتِ ۱ دلار بر بشکه برای میادین مسجد سلیمان تا قیمت سرشکن ۱۵ دلار بر هر بشکه (آمار وودمک ۹۴) برای میدان شمال آزادگان را پوشش میدهد. بنابراین به نظر نمی آید میادین نفت و گاز ایران با سقوط قیمت های جهانی اخیر، از لحاظ سوددهی دچار مشکل عمده ای باشند. بلکه سقوط قیمت نفت می تواند به عنوان یک فرصت تلقی شده و منجر به هجوم سرمایه های سرگردان و ناامید از طرح های زیان ده و پر هزینه، به سمت صنعت نفت به نسبت کم هزینه و نیازمند به سرمایه ایران شود. البته این در صورتی اتفاق می افتد که چنین سرمایه گذاری توأم با سوددهی معقول برای سرمایه گذار بوده، که شرایط آن در چارچوب قراردادهای بازبینی شده جدیدی که قرار است به زودی معرفی شود مشخص می شود. در حالی که تولید کنندگان نفت در بسیاری از مناطق دنیا مشغول یاقتن رهکار هایی برای کاهش هزینه تولید هستند، صنعت نفت ایران بیش از هر چیز نیازمند سرمایه گذاری، تکنولوژی روز دنیا و مدیریت پروژه مؤثر و کارآمد جهت احیای تولید از دست رفته سالیان اخیر است.