مالیات، سهمى است که به موجب اصل تعاون ملى و بر وفق مقررات، هر یک از شهروندان، موظف است که از ثروت و درآمد خود، به منظور تأمین هزینههاى عمومى و حفظ منافع اقتصادى یا سیاسى و اجتماعى کشور، به قدر و توانایى خود به دولت بدهد ، تا دولت در هر موردى که مصلحت بداند، مصرف کند.
۱. تعریف مالیات
الف) مالیات در لغت
مالیات، واژهاى عربى است که در زبان فارسى، به معانى باج، خراج، ارتفاع، حاصل و محصول به کار مىرود. این واژه جمع مالیه به معناى آن چه متعلق به دارایى و اموال است، مىباشد. ۱
ب) مالیات در اصطلاح
در تعریف مالیات، اختلاف نظر فراوانى وجود دارد. در این جا به دو تعریف اشاره مىکنیم:
یک منتسکیو مىگوید: مالیات، قسمتى از مال هر فرد است که به دولت مىدهد تا از بخشهاى دیگر دارایى خود اطمینان یابد و با آسودگى خاطر از آنها بهرهمند گردد. ۲
دو گفتهاند: مالیات، سهمى است که به موجب اصل تعاون ملى و بر وفق مقررات، هر یک از شهروندان، موظف است که از ثروت و درآمد خود، به منظور تأمین هزینههاى عمومى و حفظ منافع اقتصادى یا سیاسى و اجتماعى کشور، به قدر و توانایى خود به دولت بدهد، ۳ تا دولت در هر موردى که مصلحت بداند، مصرف کند.
باید دانست که مهم در تعریف مالیات، قدرت دولت(بدون لحاظ مشروعیت آن) در وضع قانونى است که به موجب آن، مردم را ملزم به پرداخت مالیات مىکند. بر همین اساس، مىتوان گفت بهترین تعریف مالیات، تعریف دوم است.
۲. مفاهیم عمومى مالیات
هر نوع بررسى درباره مالیاتها و تحلیل آثار اقتصادیشان، به معرفى مفاهیم مرتبط با آن نیازمند است که در این جا، فهرست وار به بیان این مفاهیم مىپردازیم: ۴
الف) تعلق واقعى مالیات: منظور آن است که چه مقدار از فشار مالیاتى را قشر خاصى متحمل مىشوند. به طور معمول، وقتى مالیات وضع مىگردد، قیمتها قدرى بالا رفته، میزان تولید و فعالیت مربوط کاهش مىیابد.
ب) اصول مالیاتى: قواعد و احکام حاکم بر نظام مالیاتى است که لزوماً براى همه نظامهاى اقتصادى، یکسان نخواهد بود. «ساده بودن نظام مالیاتى»، «عادلانه بودن» و «کم هزینه بودن»، از اصولى هستند که بیشتر مورد توجه قرار مىگیرند. منظور از «ساده بودن مالیات و نظام مالیاتى» این است که پرداخت کننده مالیات به راحتى نظام مربوط را درک کند؛ یعنى این نظام شفاف بوده و پیچیدگى خاصى بر آن حاکم نباشد. مفهوم «عادلانه بودن» با تفسیرهاى گوناگونى بیان مىشود. بحثکلى این است که از صاحبان درآمدهاى بالاتر، در برابر اقشار کم درآمد، مالیات بیشترى دریافت شود. این موضوع را گاه براساس
توان پرداخت و زمانى بر پایه استفاده از کالاها و خدمات عمومى بیان مىکند؛ یعنى کسانى که توان پرداخت بالاترى دارند، مالیات بیشترى بپردازند. یا آنان که استفاده بیشترى از خدمات عمومى مىکنند، مالیات بیشترى بپردازند. اصل دیگر، «کم هزینه بودن مالیات» در نظام مالیاتى است؛ یعنى نظام مالیاتى به گونهاى تنظیم و اعمال گردد که هم براى دولت و هم براى پرداخت کنندگان، کمترین هزینه ممکن را داشته باشد. ۵
مفهوم دیگرى که به بحثهزینه مالیاتى مربوط مىشود، «کاستن از میزان عدم کارآیى» است. در مواردى وضع مالیات، مقدار کارآیى و رفاه جامعه را کم مىکند. البته با توجه به ضرورت وضع و گرفتن مالیات، جامعه به ناچار این زیان کاهش کارآیى را پذیرفته است. بدیهى است در صورت وجود دولتى کارآمد و منضبط، منافع به دست آمده از مالیات، به شیوه مطلوبى به جامعه برمى گردد. این مىتواند توجیه دیگرى براى پذیرش کاهش کارآیى جامعه به شمار آید.
ج) معافیت مالیاتى: یکى دیگر از مفاهیم مالیاتى، معافیت مالیاتى است. به طور معمول، بخش خاصى از پایه مالیاتى، مشمول مالیات نمىگردد که به آن میزان خاص، معافیت مالیاتى مىگویند.
د) فرار مالیاتى: شیوهاى غیر قانونى براى پرداخت نکردن مالیات است، ولى اجتناب مالیاتى، استفاده از شیوهاى به ظاهر قانونى براى کاستن از مالیات پرداختى است. ۶
۳. سیر تحول مالیات
از زمان تأسیس دولتها در جوامع بشرى، دولتمردان همواره براى اداره تشکیلات خود، نیازمند منابع مالى بودند. حاکمان این اموال را یا از راه املاک اختصاصى دولت فراهم مىکردند، یا از مردم و صاحبان املاک خصوصى، خراج زمین مىگرفتند و یا از حاکمان محلى و تحت الحمایه خود باج دریافت مىکردند. ۷ در تاریخ نوشتهاند در یونان قدیم، دولت از راه دریافت حقوق گمرکى و عوارضبندى اداره مىشده است. امپراتورى روم نیز از راه کشورگشایىها و باجهایى که آن سرزمینها مىپرداختند، تأمین مالى مىشده است. ۸
در دورههاى پیشین، رایجترین مالیاتها، مالیات بر محصول زمینها و مالیات سرانه بوده است. در اروپا، مالیات سرانه در سال ۱۴۱۷ م، در انگلستان معمول شد و در گروه مالیاتهاى غیرمستقیم، چیزى شبیه عوارض گمرکى وجود داشته است. براى اولین بار در سال ۱۷۹۸ م مالیات بر درآمد خالص در انگلستان به تصویب رسید۹ و به تدریج در قرن بیستم فراگیر شد؛ زیرا دولتها متوجه شدند بر اثر انقلاب صنعتى و پیشرفت فنآورى و بالا رفتن مبادلات بازرگانى و استخراج معادن، بیشترین سهم درآمد ملى، به این سو متمایل شده است و درآمدى که از ناحیه کشاورزى و محصولات زراعى به دست مىآید، سهم ناچیزى در
درآمد ملى دارد. البته در این قرن، مالیاتهاى دیگرى همچون مالیات بر ارثنیز افزوده گردیده است. ۱۰
تا اواخر قرن نوزده میلادى، مالیات اصلى در ایران، همان مالیات بر درآمد املاک کشاورزى بوده است. بر این اساس، تا آن زمان به ندرت مالیاتهاى غیرمستقیم پرداخت مىشد و مبلغ آن هم ناچیز بود. در سالهاى پایانى قرن نوزدهم، نخست حقوق و عوارض گمرکى در ایران اهمیت زیادى پیدا کرد و پس از آن، به سرعت انواع مالیاتهاى غیر مستقیم وضع شد و میزان مالیات؛ یعنى میزان حقوق و عوارضى که از کالاها دریافت مىشود، افزون گردید. ۱۱
مالیاتهایى که هماکنون در ایران گرفته مىشود، به دو بخش مستقیم و غیرمستقیم تقسیم مىشود؛ البته بیشتر درآمد دولت، از مالیاتهاى غیرمستقیم دریافت مىشود.
۴. انواع مالیات
همانگونه که گفتیم مالیاتها، دریافتهایى هستند که دولت به دلایل و روشهاى گوناگون از مردم جمعآورى مىکنند. مالیاتها دو گونهاند:
الف) مالیاتهاى اوّلى(ثابت): مالیاتهایى است که نسبت، مقدار، مورد وضع یا مجموع آنها را شارع مقدّس معرفى کرده است؛ مانند خمس، زکات، جزیه و….
ب) مالیاتهاى ثانوى(متغیر): آن دسته از دریافتهایى که حاکم اسلامى، بر اساس مصلحت مسلمانان، در شرایط خاصى به طور موقت وضع مىکند و با نرخ مشخصى براى آنها قرار مىدهد.
مالیاتهاى متغیر دو نوع است:
یک مالیات مستقیم: مالیاتهایى که دولت به طور مشخص از برخى افراد مىگیرد، مانند: مالیات بر حقوق کارمندان دولت.
دو مالیات غیرمستقیم: دریافتهایى که دولت بیشتر به طور غیرمستقیم و براى نمونه، از راه افزایش قیمت کالا از مردم جمعآورى مىکنند. ۱۲
۵. تاریخچه مالیات
مالیاتها، سابقهاى طولانى و شاید به قدمت دولتها دارند. از دیر زمان، دولتها، به روشهاى گوناگون، اقدام به مالیاتگیرى مىکردهاند و دولت مىتوانست به صلاحدید خود، میزان مالیاتها را براساس نیاز جامعه محدود کند یا گسترش دهد. در ادامه، مرورى گذرا بر تاریخچه مالیات در دوران پیش از اسلام، دوران حکومت اسلامى و دوران کنونى خواهیم داشت.
الف) مالیات پیش از اسلامشاید بتوان ادعا کرد که همزمان با تشکیل نخستین جوامع بشرى، مالیات نیز به وجود آمده باشد. میل به رهایى از خطر ناشى از حمله جانواران درنده و حوادثطبیعى و امکان زندگى بهتر، انسان را از زندگى فردى به سوى زندگى اجتماعى کشانیده است. در این زندگى جدید براى تأمین نیازهاى افراد اجتماع، ناگزیر باید پارهاى از خدمات به صورت جمعى انجام یابد و بدین منظور، همکارى تمام یا دست کم عدهاى از افراد جامعه لازم است. همکارى افراد در انجام خدمات همگانى، با قرار گرفتن نیروى بدنى آنها در اختیار اجتماع آغاز شد. مىتوان این نوع همکارى را که در اصطلاح «بیگار» یا
«بیگارى» خوانده مىشود، نوعى مالیات غیرنقدى دانست. با تکامل اجتماعى و فزونى نیازهاى همگانى، گرفتن مالیات نقدى و جنسى جا افتاد. ۱۳ مالیاتها، زمانى باعثرونق اقتصادى و گاه از عوامل سقوط تمدنى بزرگ بودهاند. ویل دورانت در مورد اوضاع امپراتورى روم در قرن چهارم میلادى مىنویسد:
در پایان قرن سوم و بیشتر در قرن چهارم، فرار از مالیات در امپراتورى به صورت یک بیمارى تقریباً همهگیر درآمد. اشخاص مرفّه دارایىهایشان را پنهان مىکردند. اشراف خود را جزو طبقه مستضعف قلمداد مىکردند تا از زیر بار انتخاب شدن براى مشاغل شهردارى شانه خالى کنند. صنعتگران از کار خود مىگریختند. مالکانى که دهقان بودند، اموال خود را براثر سنگینى فشار مالیات رها مىکردند و به مزدورى مىرفتند. بسیارى از روستاها و شهرها به سبب عوارض و مالیات هنگفت، خالى از سکنه شدند. در پایان قرن چهارم، هزاران فرد به آن سوى گریختند تا به بربرها پناه ببرند. ۱۴
در ایران باستان نیز مالیاتها وضع مشابهى داشتند؛ یعنى گاه مالیاتها معقول و زمانى دیگر سنگین و طاقتفرسا بود. ۱۵
ب) مالیات در دوران حکومت اسلامى
یک مالیات در دوران پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله
پس از مهاجرت پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله به مدینه و تشکیل حکومت اسلامى، آن حضرت قانون اساسى مدینه را به نام «صحیفه» تهیه کرد. ایشان، هرگونه مالیات را که حاکمان از مردم مىگرفتند، ممنوع کرد و آنها را به دادن خمس و زکات فراخواند. ۱۶ خداوند متعال هم به آنان اجازه جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان اسلام را داد و فىء و غنایم را براى آنها حلال گرداند. خمس و زکات، جزیه، خراج و در کنار آن کمکهاى مردمى، بودجه دولت اسلامى را تشکیل مىداد. دولت اسلامى با جمع آورى مالیاتها، بنابر موارد مصرفى که در قرآن براى هر یک مشخص شده است، آنها را به مصرف مىرساند.
هریک از مالیاتهاى یاد شده، در دورانهاى مختلف وضع شده بود. ۱۷
قانون زکات و جزیه، به ترتیب در سالهاى دوم و هشتم هجرى به دنبال سوره برائت و خراج براى نخستین بار در سال هفتم هجرى به هنگام فتح خیبر برقرار شد. ۱۸ همچنین براى نخستین بار غنایم جنگ بدر بر پایه تقسیم خمس توزیع گردید. حکم انفال نیز پس از واقعه غزوه بدر و فىء در سال پنجم در غزوه بنىنضیر نازل گردید. ۱۹
دو مالیات در زمان امام على علیهالسلام
منابع مالى در زمان امام على علیهالسلام همان منابع مالى دوره پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله بود. افزون بر آنها، امام على علیهالسلام بهعنوان حاکم اسلامى، براى اسبها و قاطرها مقدارى مقرّرى وضع کرد و به طور سالیانه از صاحبان آنها مالیات مىگرفت. در واقع، وضع مالیات بر اینها، امروزه از شمار وضع مالیاتهاى مستقیم است. ۲۰در دوره خلافت امام على علیهالسلام میزان مالیات پایین آمد و این خود سبب شد که مردم رغبت بیشترى در پرداخت آن نشان دهند. ایشان مأموران مالیاتگیر را در روش برخورد با مردم، به اجراى عدالت و احساس مسئولیت سفارش مىکرد و آنها را ملزم
مىساخت که مالیات را در جاهایى که خداوند فرمان داده، مصرف کنند. ۲۱ روش اقتصادى امام على علیهالسلام، براساس عدالت بود. ایشان در گرفتن مالیات و مصرف آن هیچگونه تبعیض و امتیازى، حتى براى خود و نزدیکانش قائل نبود. ۲۲
ج) مالیات در عصر غیبت
همان گونه که پیشتر بیان شد، مالیاتهایى که در دوره پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوضع مىشد و در اختیار حکومت اسلامى قرار مىگرفت براى رفع نیازهاى جامعه آن زمان و ضرورتهایى که وجود داشت، کافى بود و دیگر نیازى به وضع یا گرفتن مالیاتهاى جدید نبود، ولى امروزه با گسترده شدن جوامع و از جمله جامعه مسلمانان از یک سو، همچنین افزایش و گوناگونى نیازها از سوى دیگر، این ادعا که مىتوان با همان منابع مالى صدر اسلام، جامعه را اداره کرد، به نظر نامعقول مىآید. وضع مالیات براى اسبها و قاطرها که در دوران پیامبر از منابع مالیاتى به شمار نمىآمدند در زمان حکومت
امام على علیهالسلام شاهدى است به راستى این ادعا که با گستردگى جامعه و افزایش نیازهاى آن و محدودشدن منابع مالى دولت، باید همگام با این روند، راههاى درآمد دولت نیز افزایش یابد تا حکومت بتواند به شایستگى جامعه اسلامى را اداره کند. ازاینرو، امروزه افزون بر مالیاتهاى ثابت اسلامى(خمس، زکات، خراج، جزیه و انفال) مالیاتهاى دیگرى هم وجود دارد، که تحت عنوان مالیاتهاى متغیر(حکومتى) است. اختیار وضع این نوع مالیات، بر عهده حاکم اسلامى گذاشته شده است.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
پی نوشت:
۱. على اکبر نفیسى، فرهنگ نفیسى، نشر رنگین، ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ م، ج ۵، ص ۳۰۲۱؛ محمد هومن، فرهنگ لغت و اصطلاحات اقتصاد اسلامى، تهران، وزارت برنامه و بودجه، ۱۳۵۶، ج ۱، ص ۱۶۷.
۲. منتسکیو، روح القوانین، مترجم: على اکبر مهتدى، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲، ص ۳۷۰.
۳. محمد جعفر جعفرى لنگرودى، ترمینولوژى حقوق، تهران، انتشارات گنج دانش، ۱۳۶۸، چ ۴، ص ۶۰۱.
۴. یدالله دادگر، اقتصاد بخش عمومى، قم، انتشارات دانشگاه مفید، ۱۳۸۰، ص ۳۵۳.
۵. اقتصاد بخش عمومى، صص ۳۵۳ و ۳۵۴.
۶. همان، صص ۳۵۴ و ۳۵۵.
۷. دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، مبانى اقتصاد اسلامى، تهران، سمت ۱۳۷۱، ص ۳۵۲.
۸. حسین پیرنیا، مالیه عمومى، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۵، صص ۷ و ۸.
۹. همان، صص ۳۱ و ۳۲.
۱۰. م. س. ر. مدرسى، مقدمهاى بر نظام مالیاتى و بودجه در اسلام، انتشارات هجرت، ۱۳۶۳، چ ۱، ص ۲۱.
۱۱. مالیه عمومى، ص ۹۷.
۱۲. ترمینولوژى حقوق، صص ۶۰۲ و ۶۰۳.
۱۳. عنایت الله شاپوریان، ۲۵ سده مالیات، تهران، ۱۳۵۰، صص ۱ ۳.
۱۴. ویلیام جیمزدورانت، تاریخ تمدن، مترجم: حمید عنایت و دیگران، تهران، انتشارات آموزش و پرورش، ۱۳۶۷، ج ۳، ص ۷۵۲.
۱۵. حسن پیرنیا، ایران باستان، تهران، دنیاى کتاب ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۱۴۷.
۱۶. صالح احمد العلى، دولت رسول خدا، مترجم: هادى انصارى، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۱، ج ۱، ص ۳۴۹.
۱۷. عبدالملک بن هشام، سیرة النبویه، بیروت، دارالاحیاء التراثالعربى، ج ۳، صص ۱۴۷ ۱۵۱؛ جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، بیروت، دارالمکتب الحیاة، ج ۲، ص ۱۳.
۱۸. رسول جعفریان، تاریخ سیاسى اسلامى، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ۱۳۷۴، چ ۱، ج ۲، ص ۴۱۵.
۱۹. احمد بن یحیى بلاذرى، فتوح البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۳۵۶، ص ۴۸؛ تاریخ طبرى، چ ۱، ص ۱۲۸۴.
۲۰. اسدالله بیات، منابع مالى دولت اسلامى، انتشارات کیهان، ۱۳۵۶. چ ۱، ص ۲۸۷.
۲۱. فتوح البلدان، ص ۷۳.
۲۲. نهج البلاغه، خطبه ۲۴.
منبع : کتاب "مالیات در اسلام"
شناسه خبر:
۵۲۲۵۸
تاریخچه و مفاهیم مالیات
.
۰