به گزارش تابناك، سيد شمس الدين حسيني اين بار سخناني در گلايه از اسلامي نبودن برخي از موسسات قرض الحسنه به زبان آورد كه در نوع خود اظهاراتي تند از سوي يك مقام مسئول محسوب مي شد.

وی تصریح کرد که برخی از این موسسات با نام ائمه اطهار تاسیس شده اند و به نام قرض الحسنه کار ربوی انجام می دهند و ادامه داد: شورای پول و اعتبار، بانک مرکزی و نهاد ناظر پولی باید نسبت به این گونه مسایل دغدغه داشته باشند.

این اظهارات البته به همان میزان که درد دل بسیاری از مردم جامعه و مراجعین این قبیل موسسات بود؛ سوالی را نیز به ذهن متبادر می ساخت: وقتی وزیر اقتصاد که از عالی ترین مقامات کشور در تعیین حدود و شرایط موسسات بانکی تحت نظارت بانک مرکزی است؛ خود از این موسسات گله مند باشد این واقعه چه معنایی خواهد داشت؟ و وضعیت مردم در این عرصه چه خواهد بود؟

معمولا در عرف رایج است کسانی که از حوزه تصمیم گیری خارجند به آنان که مسئولیت و اختیار دارند گله می برند و تصمیم گیری و اصلاح را از آنان مطالبه می کنند. اکنون گله کردن یک مقام مسئول خود چه معنایی خواهد داشت؟

آیا وزیر اقتصاد به چنین مسائلی در موسسات قرض الحسنه از قبل واقف بوده اند در این صورت چرا تا کنون اقدامی صورت نگرفته است؟

ایران پیشگام سنت قرض السنه؛ میراثاسلامی - ایرانی مان را بدنام نکنیم

روزگاری که برای اولین بار در جهان اسلام ایرانیان پیشگام تاسیس موسسات قرض الحسنه در مساجد بازار تهران و سپس در سراسر کشور گردیدند؛ کسی گمان نمی برد این ابتکار ارزنده اسلامی در کشور ایران روزی بهانه ای برای اجرای عملیات ربوی شود!

اولین صندوقهای قرض الحسنه ایران صندوقهای اندوخته و ذخیره جاوید در بازار تهران بودند که به همت هیات های موتلفه اسلامی در دوران ستم شاهی برای پرداخت وامهای کوچک به اقشار بی بضاعت و خانواده های مبارزین در زندان، بدون دریافت کوچکترین بهره و رویکرد خیریه؛ نه سود آوری تاسیس شدند. بعد ها این سنت حسنه در سراسر کشور فراگیر شد تاجایی که پس از انقلاب اسلامی تعداد زیادی از این صندوق های با تجمیع خود سازمان اقتصاد اسلامی را شکل دادند.

اما در سالهای اخیر و با ایجاد مجوز تاسیس موسسات مالی و اعتباری گروهی از این موسسات با درج عنوان قرض الحسنه و استفاده از اسامی ائمه اطهار(ع) سعی در نوعی جلب اعتماد از مشتریان داشتند حال آنکه این موسسات ماهیتا نیز قرض الحسنه نبوده و ارتباطی با ساختار سنتی صندوقهای قرض الحسنه در ایران نداشتند.

عمده تخلفات موسسات قرض الحسنه چیستند؟

متاسفانه رفتار برخی از این موسسات مالی اعتباری که با درج نام قرض الحسنه بر روی خود به دنبال سود آوری بیشترند؛ با قراردادن شرایطی برای مشتریان ضمن قرارداد، عملیات خود را دارای شبه و به نوعی ربوی می کنند.

نخست: گذاشتن شرط مالی برای اخذ وام(مسدود سازی سپرده)

طبق قوانین اسلام در قرض وام دهنده نباید چیزی یا کاری غیر از پرداخت مبلغ دریافت شده را از وام گیرنده مطالبه کند به گونه ای که حتی اگر این کار یک خدمت اجتماعی باشد باز هم معامله فوق ربوی محسوب می گردد. اما امروز مشاهده می شود که بسیاری از این موسسات قرض الحسنه برای پرداخت وام مشتریان را به انجام مسدودی مبلغ معینی سپرده برای مدتی خاص(قبل از اخذ وام) متعهد می کنند؛ که سبب استفاده موسسه از مبالغ مسدودی در آن دوره زمانی است و امتیازی است؛ که وام گیرنده مجبور است علاوه بر پرداخت اقساط وام به موسسه بدهد و این در عمل یک مطالبه ربوی است.

دوم: پرداخت نیمی از وام از محل پول وام گیرنده

این یکی از جدید ترین و ظالمانه ترین ابداعات برخی از موسسات اعتباری است که جای نگرانی در مورد جلوگیری نکردن نهاد های ناظر مالی در مورد آن بسیار زیاد است.

داستان به این شکل است که مشتری پس از مسدود سازی پول خود در حساب در مدت خاص سپس به میزان دو برابر سپرده خود وام دریافت می کند. اما همچنان حق برداشت سپرده مسدود شده خود را ندارد، تا زمانی که تمام وام دریافت شده را با درصد های مازاد محاسبه شده طبق جداول پرداخت کند. جدول هایی که هیچ کس جز متصدیان موسسه از آنها سردر نمی آورد. در حقیقت این بار شما وامی را با درصدی بهره باز می گردانید که نیمی از آن دقیقا از سپرده مسدود خودتان تامین شده بود و شما حتی تازمان باز پس دادن آخرین قسط وام امکان برداشت موجودی اولیه خود را ندارید.

سوم: دریافت سودهای غیر متعارف

اگرچه هم اکنون حداکثر سود محاسبه شده در سیستم بانکی ایران با مجوز بانک مرکزی ۱۵ درصد است؛ اما نرخ سود رایج برای وامهای بسیاری از این موسسات مالی اعتباری در کم ترین حالت ۱۷ درصد است و البته در مواردی به صورت غیر رسمی حتی تا سود ۳۰ درصد نیز توسط برخی از مشتریان این موسسات گزارش شده؛ که بر اساس شرایط اضطرار برخی متقاضیان دریافت فوری وام به آنان تحمیل می شود.

در پایان موارد مذکور و موارد دیگری از تخلفات که در این موسسات مشاهده می شوند توجه به چند نکته را ضروری می سازند:

۱) یکی از فلسفه های وجود بانک مرکزی نظام مند شدن سیستم پولی بانکی و پرهیز از فعالیت بانکی توسط شبه بانکها یا افراد حقیقی است. چگونه است که با مجوز قانونی بانک مرکزی امروز شبه بانک ها در بازار بانکداری ایران با آزادی کامل به فعالیت مشغولند؟

۲) در هر حال امروز وجود این موسسات قانونی شده اما آیا داشتن مجوز این موسسات از سوی بانک مرکزی دقیقا به معنی الزام پایبندی آنان به مقررات این بانک نیست؟ چرا بانک مرکزی بر این گونه رفتار های موسسات مالی و اعتباری نظارت نمی کند؟

۳) روزگاري صندوق هاي قرض الحسنه نامي بودند يادآور اعتماد و نوع دوستي در كشور ما آيا روا بود كه با مجوز بانك مركزي مالي اعتباري ها اين نام را از سابقه درخشان خود خارج و از آن و از اسامي معصومين عليهم السلام در جلب اعتماد مشتري استفاده نا بجا كنند؟