به گزارش قطره،شرایط روانی ناشی از التهابهای مقطعی در بازارها یکی از مسائلی است که با بر هم زدن تعادلهای ساختاری زمینه سوءاستفاده را فراهم میآورد. یکی از نمونههای بارز این مسئله نوساناتی است که روزهای اخیر در بازار ارز به وجود آمده که با تحریک تقاضای ارز موجب افزایش معنادار نرخ آن را فراهم کرده است. واقعیت آن است که بازار ارز نیز مانند سایر بازارهای اقتصادی با تحولات بخشهای عرضه و تقاضا دچار نوسان میشود و در شرایط فعلی نیز مازاد تقاضا نسبت به عرضه زمینهساز شکلگیری تحولات قیمتی شده است.

در این بین آنچه حائز اهمیت است آن که تقاضای سفته بازی و نه تقاضای حقیقی در بازار ارز به گونه‌ای رشد کرده که نوسانات لحظه‌ای را رقم زده است اما باید توجه داشت که این نوسانات با شرایط واقعی اقتصاد ملی همخوانی ندارد. این امر بدان معناست که با وجود ساختارهای مستحکم و توسعه یافته اقتصاد ملی، وضعیت مطلوب نرخ رشد اقتصادی به‌رغم بحران فراگیر بین‌المللی و تحریم‌های سنگین، ذخایر گسترده ارزی کشور و همچنین سیر نزولی ارزش دلار و سایر ارزهای بین‌المللی به دلیل رکود سنگین اقتصادی در کشورهای جهان شاهد رشد معنادار نرخ ارز در بازارهای داخلی هستیم. علاوه بر این، مصارف عمده ارزی کشور که خود را در مقوله مهمی مانند واردات متجلی می‌کند، کاملاً تحت کنترل و مدیریت شده است و لذا این فرضیه که عوامل روانی و مقطعی و تقاضاهای ناشی از سفته‌بازی در شکل‌گیری این شرایط نقش بسزایی داشته است دارای اعتبار بالایی است. آنچه در این وضعیت حائز اهمیت است، آن که در بازارهای پر نوسان و دارای ریسک‌های بالا همیشه آن گروه از جامعه که بدون ارزیابی و صرفاً با تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای و هیجانی اقدام به ورود به بازار می‌کنند، بیش از سایرین دچار زیان می‌شوند که این مسئله درخصوص بازار پرنوسان و فریبنده ارز نیز مصداق عینی دارد.

قطعاً در شرایط کنونی هیچ کمبود واقعی ارز در کشور وجود ندارد و لذا اگر قرار بر کنترل بازار ارز ‌باشد لازم است مدیریت تقاضای ارز و خصوصاً تقاضای غیرحقیقی و ناشی از سفته‌بازی مورد امعان نظر قرار گیرد.

متأسفانه در وضعیت پرنوسان کنونی برخی رسانه‌ها نیز به جای آگاهی‌دهی لازم به مخاطبین عام اقدام به دمیدن در آتش تقاضای سفته‌بازانه می‌کنند و لذا تصمیم‌گیری‌های آنی و ریسک‌های پردامنه‌ای را بر مردم تحمیل می‌کند.

نکته حائز اهمیت دیگر آنکه با تقویت بازارهای رقیب بازار ارز یعنی بازارهای مؤثری مانند بازار سرمایه می‌توان سرمایه‌های خرد را به این سو کشانده و از ورود آن به بخش تقاضاهای غیرحقیقی جلوگیری کرد. خوشبختانه با همه نوساناتی که بازار سرمایه کشور در هفته‌های اخیر داشته همچنان این بازار دارای سودآوری بالایی است به طوری که با بیش از ۲۵ درصد سودآوری‌ در سال ۲۰۱۱ در رأس بورس‌های پر بازده جهان قرار گرفته است.

در شرایطی که سرمایههای خرد مردم میتواند گرهگشای بسیاری از مسائل خرد و کلان اقتصاد ملی باشد ورود به بازارهای پرریسک و پرخطری مانند ارز قطعاً منافع آنها را تأمین نخواهد کرد.