التهابات اخیر چگونه فروکش‌کرد؟

چند صباحی بود که تب و تاب صعود بهای سکه و ارز، مردم شریف ایران را آزرده خاطر ساخته بود چندان که هر روز  را با اضطراب آغاز می‌کردند و روند رو به رشد دیگر کالاها به تبعیت از این دو عامل تاثیرگذار را دغدغه‌مندانه به نظاره می‌نشستند. در این شرایط، گویی همگی در برابر کنکوری مرد افکن قرار گرفته‌ایم، برخی فرصت طلبان موقعیت را مغتنم شمردند تا با  احتکار و ثروت‌اندوزی ، بیگانه بودن خویش با هموطنان خود ومشکلات آنان را به اثبات برسانند. عده‌ای اندک از مدیران، جُل و پلاس زربفت خود را جمع کرده تا با خانواده به ممالکت بیگانه کوچ کنند و ملت ایران را دراین شرایط تنها بگذارند و حتی به منظور تامین مخارج خانواده در خارج بر التهاب بازار ارز هم افزودند، عده‌ای هم فرافکنی کردند و ناجوانمردانه توپ را به زمین رقیب سیاسی انداختند.
برخی داعیه‌داران و مشاوران اقتصادی هم استعفا دادند و از خود سلب مسئولیت کردند و در شرایط خطیر، کشور را تنها گذاشتند. جمعی از مدیران عالی و ارشد هم روحیه خود را باختند و صریحاً اعتراف کردند که انگیزه‌ای برای ادامه خدمت - بخوانید ریاست- ندارند و زبان حال خود را  چنین توصیف کردند که:
ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش
معدودی از مدیران و معاونان هم به جرم همدستی با سیاست‌های تحریمی دشمن و سوءاستفاده‌های شخصی مورد اتهام قرار گرفتند یا دستگیر شدند. سیاست‌بازان ورشکسته‌ای هم موقعیت را برای سوء استفاده مناسب پنداشته و مذبوحانه از پیشنهاد مذاکره با دشمن مستکبر و پیمان‌شکن استقبال نمودند و آن را تنها راه برون رفت از این شرایط حساس وانمود کردند.
گروهک‌های مزدور نظام استکبار جهانی نیز ماموریت داشتند تا به اغتشاشات و آشوب‌ها دامن بزنند و مشکلات صنفی و بحق اقشار گوناگون را دستاویز تحریکات خود قرار دادند  اما در این هنگامه پرالتهاب و غبارآلود و در میان این همه فشارها و سستی‌ها و بی‌وفایی‌ها و ناجوانمردی‌ها از طرف دیگر، ملت ایران به پشتوانه ایستادگی رهبر خویش، چون کوه ایستاد و همانگونه که امام صبور مردان، حضرت علی (ع) فرموده بود کوه‌ها به لرزه در آمدند اما ملت ایران ثابت قدم ماند و جلوه‌ای از شگفت آفرینی عزم ملی را برای مقابله با تنش‌ها به نمایش گذاشت.
البته این نخستین بار نیست که دشمن موجی کاذب را پدید می‌آورد و خودباختگان و خود فروختگان نیز ادعاهای دروغین دشمن را باور و در داخل تکرار می‌کنند و در نهایت ملت ایران با تمسک به روحیه انقلابی و باور ایمانی و عشق ولایی خویش، سحر دشمن را باطل می‌سازد، بلکه ایرانیان بارها شاهد چنین موج آفرینی‌ها و فتنه‌انگیزی‌های فراگیر از ابتدای پیروزی انقلاب و حتی در دوران نهضت بوده‌اند که آخرین آنها پدیده تلگرام و فتنه‌آفرینی‌هایش بود و با همکاری نسبی قوا، با کمترین هزینه دردسرهایش مرتفع شد.
در عبور از این شبه‌ بحران‌ها موضوع مهم آن است که پس از فروکش کردن هر یک باید ریشه‌های پیدایش و عوامل خنثی شدن آن را واکاوی و تحلیل کرد و از آنها عبرت آموخت. البته در ماجرای اخیر سکه و ارز برای پرهیز از مناقشات سیاسی درباره ریشه‌های پیدایش این پدیده، سخنی به میان نمی آوریم و در پاسخ به ادعای دولتمردانی که رقبای سیاسی را عامل پدید آمدن این شرایط دانسته‌اند دفاع نمی‌کنیم تا بر وحدت حیاتی کنونی خدشه‌ای وارد نیاید و خدای ناکرده دود آن به چشم مردم نرود.
اما بی‌تردید باید در این باره اندیشید و به این سوالات پاسخ گفت که چه نیروی قدرتمندی توانست کشور را از آن شرایط بحرانی نجات بخشد و به سمت آرامش و وحدت و درایت هدایت کند؟ چه دستی سران قوا را که در عوض به کارگیری قاطع ظرفیت حوزه اختیارات خویش، مسئولیت را متوجه حوزه‌های دیگر می‌پنداشتند ، 
ملزم به هم افزایی و وحدت کرد؟ کدام نفس مسیحایی در برخی دولتمردان روحیه باخته، جان تازه دمید تا به جای کناره‌گیری از مسئولیت، بایستند و برای حل مشکلات مردم، تدابیر توصیه شده را به اجرا در آورند؟ کدام پیر دنیا و صاحبدلی ، جمع مسئولان تعیین کننده اقتصاد کشور را هدایت کرد و راهکارهای علمی و اجرایی به آنان ارائه داد؟کدام قدرت نشأت گرفته از قدرتی الهی، روح اقتدار را به مسئولان عالی رتبه بازگردانید تا اولاً از اعمال فشارها و تحریم‌ها نهراسند و قوانین و مصوباتی که به مصلحت مردم بود اما معطل مانده بود را به اجرا در آورند و ثانیا جرات ایجاد حداقل تغییرات در تیم اقتصادی را پیدا کنند؟
این همه، جلوه‌ای از ولایت الهی و دست قدرت و نفس مسیحایی و اندیشه متکی بر تجربه و واقعیات تاریخی است که پشتوانه ملت ایران و پیشران انقلاب اسلامی است و تا این پشتوانه خداوندی هست و تا مردم و مسئولان مستظهر به این پیشتوانه هستند، از شیطان‌ها، حتی شیطان بزرگ، کاری ساخته نیست.
آری ولایت، پیشتوانه‌ای تمام ناشدنی است.