گفته شده کاهش ارزش دلار و سقوط آزاد آن در بازارهای مالی و پولی، کار دولت بوده است. سؤالی که از این گزاره بیرون می آید این است؛ اگر دولت چنین توانی را داشت چرا اصلاً اجازه داد قیمت دلار افزایش یابد و ضربه کاری به ارزش پول ملی بخورد؟ سؤال دیگری که از این گزاره بیرون می آید این است که؛ اگر دولت توانایی این را دارد که نوسان قیمت ارز را کنترل کند، پس چرا از اول این کار را نکرد و اجازه داد دلار تا مرز 19 هزار تومان هم پیش برود؟
تقریباً همین بلا سر قیمت طلا آمده است. در همه دولت های
جهان یکی از وظایف ذاتی دولت ها حفظ ارزش پول ملی و تثبیت و تنظیم برابری آن با ارزهای خارجی و به ویژه دلار است. دولت روحانی چرا چنین وظیفه ذاتی را فراموش کرد و اجازه داد تلاطم در بازارهای پولی و مالی یک اغتشاش تمام عیار را در قیمت تمام کالاها به ویژه کالاهای اساسی صورت دهد؟
تورم تک رقمی یکی از افتخارات دولت بود. این روزها مرکز آمار و نیز بانک مرکزی، دیگر این افتخار را
پشت سر گذاشته و رقم هایی را اعلام می کند که
نگران کننده است. دشمن الآن در جنگ مرزی کم آورده است. موشک های نقطه زن و پهپادهای بمب افکن سپاه، تروریست های دست آموز و مورد حمایت آمریکا را در دو ،
سه قدمی آنها می زند. واشنگتن نمی تواند نفس بکشد! آنها جنگ را حوزه فرهنگ در صحرای بی بند و باری و برهنگی و تشدید بی حجابی، حیازدایی، هرهری مذهبی و... مدیریت و در فضای مجازی، عملیاتی می کنند.
آنها در زمینه اقتصاد یک جنگ تمام عیار ارزی را با مدیریت یک درصد مبادلات پولی به 99 درصد مبادلات پولی تحمیل می کنند. ژنرال های فرهنگی و اقتصادی دولت در این دو حوزه، زمین را به حریف واگذار کرده و تماشاچی هستند.
قرار بود برجام، همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، تحریم ها را بردارد و حتی قیمت ارز را از 3500 تومان به زیر بکشد، اما در عمل باعث تعطیلی شمار زیادی از بنگاه های اقتصادی، افزایش واردات، کاهش ارزش پول ملی و افزایش سرسام آور بهای دلار تا مرز 19 هزار تومان شد. ما به بهانه تعامل سازنده با جهان، پا در این وادی گذاشتیم، اما جز ویرانگری چیزی نصیب ما نشد.
سپاه پاسداران، لانه فساد تروریست های آمریکایی را هدف قرار داد. قوه قضائیه عزم خود را جزم کرد، در حبس و اعدام تروریست های اقتصادی، پا در میدان عمل گذاشت. مردم با هوشیاری و بصیرت، فریب دشمن را نخوردند و صبوری کردند. بالأخره کمر دشمن شکست و طی دو روز بیش از 10 هزار تومان قیمت دلار کاهش یافت و قیمت طلا هم به یک میزان معتدل افت کرد. این کاهش و این افت، ادامه می یابد، به شرطی که بصیرت اقتصادی مردم و صبر انقلابی کارآفرینان و فعالان اقتصادی همچنان مشت محکم بر دهان طراحان جنگ اقتصادی دشمن در وزارت خزانه داری آمریکا بزنند.
برجام، راهی را باز نکرد. «اف.ای.تی.اف» هم باز نخواهد کرد. کسانی که برای مشکلات اقتصادی، راه حل های سیاسی، آن هم با سوزن بانی نفوذی ها
و هدایت بیرونی ها را پیشنهاد می کنند، باید از این راه بن بست و
بی بازگشت، برگردند و به توانایی ها و ظرفیت های ملت و کشور تکیه کنند. تک تک مشکلات اقتصادی کشور راه حل علمی و عملی دارد، به شرطی که از زاویه انقلابی و اسلامی به آنها نگریسته شود.
امروز با سقوط دلار و زمین خوردن نقشه های دشمن، افقی نوین و روشن برای حل مشکلات اقتصادی پیدا شده است. فوت و فن اقتصادی را
نمی شود از فوت و فن قماربازی گرفت. آنچه برخی را در حوزه ارز و طلا تحریص و تشویق می کرد، سود معقول و کسب حلال نبود. آنها را وارد یک قماری می کرد که یا همه چیز به دست آورند یا همه چیز خود را به باد دهند. این نتیجه هر قماری است، ضمن آنکه کسی که در قمار همه چیز به دست می آورد، در حقیقت همه چیز خود را در حوزه اخلاق، انسانیت، مروت و شرف، از دست می دهد. قمارباز یا به خاک سیاه می نشیند یا دیگران را به خاک سیاه می نشاند، و این دو نتیجه فاسد گریبان او را در دنیا و آخرت می گیرد. قمار به همین دلیل از دیدگاه مکتب اسلام، حرام است. دولت، قماربازان سیاسی و اقتصادی در حوزه مجازی را رها کرده است و آنها ضربات خود را به منافع و مصالح ملی در حوزه اقتصاد و امنیت روانی مردم وارد می کنند. دولت در برابر ایجاد محدودیت برای ضد انقلاب در حوزه مجازی، مقاومت می کند و معلوم نیست این رویکرد چه نفعی برای او دارد؟ حوادث دی ماه سال گذشته و مرداد ماه امسال نشان داد این رویکر دولت فاقد عقلانیت سیاسی است. بالا کشیدن بهای دلار با مدیریت آن در فضای مجازی به 19 هزار تومان هم نشانگر این است که فهم دولت از مسائل کشور، فاقد عقلانیت اقتصادی است.
ما امروز در اتاق فکر دولت نیاز به یک عقلانیتی داریم که درک درستی از جنگ ارزی و مرزی داشته باشد و با ابزارها و اختیارات وسیعی که دارد، این جنگ نابرابر را مدیریت کند. دیروز تیتر همه روزنامه ها و رسانه های کشور، سقوط قیمت دلار بود. خوشحالی از این خبر، کمتر از شادی و خوشحالی فتح خرمشهر نبود.حال چه باید کرد؟بضاعت علمی بنده آنقدر نیست که در این باره اظهار نظر کنم.همین قدر می گویم دولت به نامه 50اقتصاددان برای برون رفت از مشکلات کنونی کشور توجه کند.آنها 8چالش اقتصادی را فهرست کردند و برای حل این چالش ها 14راهکار عملی ارائه داده اند.کافی است رئیس جمهور و تیم اقتصادی دولت به این نامه مشفقانه و راهگشا از دید خریداری نگاه کند.
تقریباً همین بلا سر قیمت طلا آمده است. در همه دولت های
جهان یکی از وظایف ذاتی دولت ها حفظ ارزش پول ملی و تثبیت و تنظیم برابری آن با ارزهای خارجی و به ویژه دلار است. دولت روحانی چرا چنین وظیفه ذاتی را فراموش کرد و اجازه داد تلاطم در بازارهای پولی و مالی یک اغتشاش تمام عیار را در قیمت تمام کالاها به ویژه کالاهای اساسی صورت دهد؟
تورم تک رقمی یکی از افتخارات دولت بود. این روزها مرکز آمار و نیز بانک مرکزی، دیگر این افتخار را
پشت سر گذاشته و رقم هایی را اعلام می کند که
نگران کننده است. دشمن الآن در جنگ مرزی کم آورده است. موشک های نقطه زن و پهپادهای بمب افکن سپاه، تروریست های دست آموز و مورد حمایت آمریکا را در دو ،
سه قدمی آنها می زند. واشنگتن نمی تواند نفس بکشد! آنها جنگ را حوزه فرهنگ در صحرای بی بند و باری و برهنگی و تشدید بی حجابی، حیازدایی، هرهری مذهبی و... مدیریت و در فضای مجازی، عملیاتی می کنند.
آنها در زمینه اقتصاد یک جنگ تمام عیار ارزی را با مدیریت یک درصد مبادلات پولی به 99 درصد مبادلات پولی تحمیل می کنند. ژنرال های فرهنگی و اقتصادی دولت در این دو حوزه، زمین را به حریف واگذار کرده و تماشاچی هستند.
قرار بود برجام، همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، تحریم ها را بردارد و حتی قیمت ارز را از 3500 تومان به زیر بکشد، اما در عمل باعث تعطیلی شمار زیادی از بنگاه های اقتصادی، افزایش واردات، کاهش ارزش پول ملی و افزایش سرسام آور بهای دلار تا مرز 19 هزار تومان شد. ما به بهانه تعامل سازنده با جهان، پا در این وادی گذاشتیم، اما جز ویرانگری چیزی نصیب ما نشد.
سپاه پاسداران، لانه فساد تروریست های آمریکایی را هدف قرار داد. قوه قضائیه عزم خود را جزم کرد، در حبس و اعدام تروریست های اقتصادی، پا در میدان عمل گذاشت. مردم با هوشیاری و بصیرت، فریب دشمن را نخوردند و صبوری کردند. بالأخره کمر دشمن شکست و طی دو روز بیش از 10 هزار تومان قیمت دلار کاهش یافت و قیمت طلا هم به یک میزان معتدل افت کرد. این کاهش و این افت، ادامه می یابد، به شرطی که بصیرت اقتصادی مردم و صبر انقلابی کارآفرینان و فعالان اقتصادی همچنان مشت محکم بر دهان طراحان جنگ اقتصادی دشمن در وزارت خزانه داری آمریکا بزنند.
برجام، راهی را باز نکرد. «اف.ای.تی.اف» هم باز نخواهد کرد. کسانی که برای مشکلات اقتصادی، راه حل های سیاسی، آن هم با سوزن بانی نفوذی ها
و هدایت بیرونی ها را پیشنهاد می کنند، باید از این راه بن بست و
بی بازگشت، برگردند و به توانایی ها و ظرفیت های ملت و کشور تکیه کنند. تک تک مشکلات اقتصادی کشور راه حل علمی و عملی دارد، به شرطی که از زاویه انقلابی و اسلامی به آنها نگریسته شود.
امروز با سقوط دلار و زمین خوردن نقشه های دشمن، افقی نوین و روشن برای حل مشکلات اقتصادی پیدا شده است. فوت و فن اقتصادی را
نمی شود از فوت و فن قماربازی گرفت. آنچه برخی را در حوزه ارز و طلا تحریص و تشویق می کرد، سود معقول و کسب حلال نبود. آنها را وارد یک قماری می کرد که یا همه چیز به دست آورند یا همه چیز خود را به باد دهند. این نتیجه هر قماری است، ضمن آنکه کسی که در قمار همه چیز به دست می آورد، در حقیقت همه چیز خود را در حوزه اخلاق، انسانیت، مروت و شرف، از دست می دهد. قمارباز یا به خاک سیاه می نشیند یا دیگران را به خاک سیاه می نشاند، و این دو نتیجه فاسد گریبان او را در دنیا و آخرت می گیرد. قمار به همین دلیل از دیدگاه مکتب اسلام، حرام است. دولت، قماربازان سیاسی و اقتصادی در حوزه مجازی را رها کرده است و آنها ضربات خود را به منافع و مصالح ملی در حوزه اقتصاد و امنیت روانی مردم وارد می کنند. دولت در برابر ایجاد محدودیت برای ضد انقلاب در حوزه مجازی، مقاومت می کند و معلوم نیست این رویکرد چه نفعی برای او دارد؟ حوادث دی ماه سال گذشته و مرداد ماه امسال نشان داد این رویکر دولت فاقد عقلانیت سیاسی است. بالا کشیدن بهای دلار با مدیریت آن در فضای مجازی به 19 هزار تومان هم نشانگر این است که فهم دولت از مسائل کشور، فاقد عقلانیت اقتصادی است.
ما امروز در اتاق فکر دولت نیاز به یک عقلانیتی داریم که درک درستی از جنگ ارزی و مرزی داشته باشد و با ابزارها و اختیارات وسیعی که دارد، این جنگ نابرابر را مدیریت کند. دیروز تیتر همه روزنامه ها و رسانه های کشور، سقوط قیمت دلار بود. خوشحالی از این خبر، کمتر از شادی و خوشحالی فتح خرمشهر نبود.حال چه باید کرد؟بضاعت علمی بنده آنقدر نیست که در این باره اظهار نظر کنم.همین قدر می گویم دولت به نامه 50اقتصاددان برای برون رفت از مشکلات کنونی کشور توجه کند.آنها 8چالش اقتصادی را فهرست کردند و برای حل این چالش ها 14راهکار عملی ارائه داده اند.کافی است رئیس جمهور و تیم اقتصادی دولت به این نامه مشفقانه و راهگشا از دید خریداری نگاه کند.
سید مسعود علوی
