مردم نمی‌دانند فردا در بازار ارز چه اتفاقی می‌افتد

بیژن عبدی  اظهار کرد:  بازار متشکل ارز و پول روی کاغذ خوب است و هیچ کس مخالف آن نیست و اگر کسی بگوید مخالفم، باید در عقلش شک کرد، چون به صورت شفاف مشخص می شود این ارز کجا می رود و از کجا می آید.

وی ادامه داد: فکر می کنید اروپا و آمریکا از طریق سیستم کنترل منابع ارزی که به ایران می آید چگونه کار می کنند؟ حتی اگر یک دلار جابه جا شود، در آن سیستم قابل رصد است. ماهم می توانستیم این کار را برای دلار  و  ارزهای خارجی انجام دهیم، منتها این اراده و تمایل وجود ندارد. وقتی دولتی نخواهد و آن تمایل لازم را نداشته باشد، محال است کاری انجام پذیرد. این ها تمام مقاومت ها را انجام می دهند که نشود. خروجی این امر وضع آشفته فعلی است.

وی با طرح این پرسش که «آیا به اندازه نیاز ما در بازار ارز موجود است؟» گفت: وقتی ارز به اندازه کافی موجود نباشد و به صورت انحصاری در دست فرد یا گروه های خاص اعم از بانک مرکزی یا شرکت پتروشیمی و صادرکنندگان عمده کالاها باشد، چه کاری می شود انجام داد؟ آیا شما حاضرید در این شرایط، ارز خود را به صورت شفاف و با قیمت کم به آن نرخی که دولت می‌گوید، ارائه دهید؟ پس تمام راه های ممکن را برای دور زدن قوانین دولت به کار می بندید و همه استدلال های درست و غلط را پیوند می دهید که بگویید می‌خواهم دلارم را آزاد بفروشم. درحال حاضر وضعیت ارز ما این گونه است. 

عبدی با تاکید بر اینکه اولین مشکل ما در حوزه ارز، حجم نقدینگی است، افزود: دولت روزانه بالای هزار میلیارد تومان پول در شبکه بانکی تزریق می کند که این امر باید متوقف شود. تا زمانی که این روند، ادامه داشته باشد، شما انتظار بهبود نمی‌توانید داشته باشید. طبیعی است که ورودی ارز ما یک مبلغ ثابتی است.

این اقتصاددان بیان کرد: اگر تحریم، بلوکه کردن درآمدها و عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات به داخل را در کنار این نقدینگی بگذارید، طبیعی است که قیمت ارز مثل هر کالای دیگر بالا می رود. چون ارز، شاخص قیمت گذاری روی کالاهای دیگر و شاخص نیازهای صنعتی و تجاری و کشاورزی بوده و به نوعی به این دلارهای نفتی وابسته است. پس منطق این است که تاثیر می گذارد، لذا اولین گام کنترل نقدینگی است. 

وی افزود: دومین اتفاق به مباحث روانی مربوط می شود. بالاخره مردم نمی دانند فردا چه اتفاقی می افتد و دولت هم برنامه ای ندارد. برهمین اساس جامعه ملتهب، همیشه می خواهد درآمد خود را حفظ کند، بنابراین به سراغ کالاهایی می رود که نقدینگی اش بالا بوده و قابلیت تبدیل آن به ریال به راحتی وجود داشته باشد تا از این طریق قدرت خودش را حفظ کند. آیا غیر از سکه و ارز، کالای دیگری این ویژگی را دارد؟ خیلی‌ها خودرو می خرند، زیرا می دانند اگر استفاده بکنند یا نکنند تا چند وقت دیگر، قیمت آن بالا می رود. زمین و مسکن نیز همین حالت را دارد. این خصلت هر فردی است که می‌خواهد ارزش پول خود را حفظ کند. 

این اقتصاددان تاکید کرد: تا زمانی که این نقدینگی بی حساب و کتاب خرج شود و پشتوانه منطقی در برابر این حجم عظیم نقدینگی تعریف نشود، با این مشکل روبه رو هستیم. بنابراین اگر به تناسب ثروت خلق شده، نقدینگی اضافه شود، می توان انتظار کنترل تورم را داشت و هرچقدر کنترل تورم وجود داشته باشد، آن وقت شتاب مردم برای خرید ارز  و سکه و دلار کاهش پیدا می کند. 

وی ادامه داد: تا این مسائل حل نشود، نمی توان از مردم انتظار عقب نشینی داشت. من نمی خواهم خدایی ناکرده مردم را به سودجویی متهم کنم، مردم عقلایی فکر می کنند و حق هم دارند. هیچ کس دلش نمی‌خواهد درآمد و ثروتش از بین برود. پس به ناچار سراغ کالاهایی می روند که مقداری درآمد و ثروت شان را تثبیت کند. اما واقعیت این است که این کار باید عمدتا از ناحیه دولت شکل بگیرد.