اپیدمی هولناک خودکشی در ایلام

به نقل از پایگاه خبری جویزر، دکتر جهانگیر حیدری در یادداشتی به تحلیل وضعیت خودکشی در ایلام پرداخت و نوشت::خودکشی عبارت است از عمل آسیب رساندن به خود به قصد انهدام نفس. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی سالانه حدود پانصد هزار نفر با خودکشی جان خود را از دست می دهند و خودکشی سیزدهمین علت مرگ در جهان می باشد. طبق آمارهای دیگر نیز عیان می شود که سالیانه یک میلیون نفر در جهان خودکشی و بیست میلیون نفر اقدام به خودکشی می کنند.

استان ایلام با 28/94 در هر صدهزار مرگ ناشی از خودکشی، یک منطقه ی پرخطر به شمار می رود و روند این امر نیز روندی فزاینده است ، خودکشی در استان ایلام از الگوی خاصی از نظر رده سنی، جنسیت، علل، نوع خودکشی و... پیروی نمی کند ، به صورتی که در هر گروه سنی، زنان و مردان، بنا به علل عاطفی، روانی، شرایط سخت اقتصادی و... خودکشی در شکل و انواع پرشماری همچون حلق آویز نمودن، آتش زدن، خوردن مقادیر زیادی داروهای مختلف، استفاده از سلاح گرم، خوردن سم و... نمود پیدا می کند.

در ادامه باید اذعان نمود آنچه که ضرورت پرداختن به موضوع خودکشی در استان ایلام را به شدت برجسته می نماید آن است که خودکشی به هر دلیلی به وقوع بپیوندد، به یک اپیدمی و روند دومینوار مبدل گشته است، به طوری که پیشینه و تجربه خودکشی در خود و اطرافیان، به افکار عمومی، سایر اقشار، سایر گروه های همسال ، دوست و... سرایت می نماید و موجبات پریشانی افکار و افسردگی عمومی گردیده است که می توان این خصلت را یکی از دلایل اصلی خودکشی در استان ایلام دانست.

 

از آنجا که خودکشی فضای اجتماعی و فکری جامعه در استان ایلام را به شدت تحت تأثیر قراد داده و به عناوین مختلف تبعات منفی و مخربی بر سرزندگی فضای اجتماعی، نابودی سرمایه های اجتماعی، فروپاشی بنیان خانواده ها و سرخوردگی خانواده های مبتلا به، اعتمادزدایی از افکار عمومی نسبت به برنامه ریزان و دست اندرکاران سطح ملی نسبت به این مسأله و.. می باشد، بر تصمیم گیران و تصمیم سازان سطوح ملی و استانی واجب است ضمن اقدام های علمی و عملی به منظور پیشگیری به بررسی جامعی بر عوامل خطر و پیشگیری از رفتارهای خودکشی در استان ایلام اقدام نمایند و راهبردهای جامع نگر علمی و عملی برای کاهش میزان رفتار خودکشی در استان را طرح ریزی نمایند.

 

نتایج تحقیقات مختلف نشان از آن دارد که بیشترین خودکشی منجر به مرگ در گروه سنی 25-16 اتفاق می افتد و چنین نتیجه ای در تحقیقات مختلف در مورد استان ایلام نیز صدق می کند. همچنین در مطالعات مختلف یکی از اصلی ترین علل خودکشی ناشی از وجود حداقل یک نوع اختلال روانی بوده است. به طور مثال در تبریز 80 درصد، ژاپن 65 درصد، چین 48 درصد، بعضی کشورهای غربی 90 درصد از خودکشی ها را به علل اختلال روانی ربط داده اند.

 

این در حالی است که در استان ایلام تنها 27 و نیم درصد از علل خودکشی به نوعی از اختلال روانی مرتبط بوده است. همچنین در جامعه کُردهای غرب ایران 27 درصد از افراد مورد مطالعه به دلیل مسائل روانی اقدام به خودکشی موفق یا ناموق نموده اند که از این نظر استان ایلام و کُردهای غرب کشور باهم مشابه اند.

 

ارائه راهکار

 

1. سرزندگی فضای شهری و کاهش خودکشی

یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر شادمانی و نشاط است، شهر به عنوان پیچیده ترین مکان اجتماعی ساخته شده به دست بشر نیازمند آن است که بافتی سرزنده داشته باشد. تأثیر سرزندگی فضای شهری و عوامل فیزیکی و زیرساخت های چنین موضوعی (سرزندگی فضای شهری)، از منظر روانشناختی بر شهروندان و وادارسازی آنها به انجام فعالیت های مفید از جمله پیاده روی در مسیرها، تفریح و گذران اوقات فراغت در پارکها و تفریحگاه ها و تخلیه ی هیجان در شهربازی ها و...قابل توجه است.

 

در رابطه با استان ایلام و خاصه شهرستان های این استان، مواردی چند قابل ذکر است. سرانه ی فضای سبز شهرستان ها، پارک ها و... نسبت به جمعیت چگونه است؟ ایا صرف حصارکشی و احکتار مساحتی از فضای شهری را می توان به عنوان پارک یا فضای مسرت بخش شهری قلمداد نمود؟ به راستی پارک شهرستان ایوان چه قابلیت و چه بستری دارد؟ نسبت به چندین و چند سال گذشته چه امکانات رفاهی و چه بسترهایی به منظور جلب و جذب نظر مثبت شهروند در آن تدارک دیده شده است؟ از طرفی دیگر نهادهای متولی فرهنگ سازی و مسلط بر ابزارهای فرهنگ سازی و تریبون های پر طمطراق پرشمار در راستای تشویق و فرهنگ سازی در زمینه گذران اوقات فراغت و تفریح و.. چه اقدامی داشته اند؟

 

2. چاره سازی معضل بیکاری و انزوای اقتصادی و صنعتی و.... در استان ایلام به منظور کاهش خودکشی

بر اساس نتایج پژوهش های علمی مختلف و حتی واکاوی عرفی در علل خودکشی در استان ایلام رابطه مثبت و معنی داری بین میزان خودکشی و نرخ بیکاری در مناطق مختلف کشور وجود دارد. این امر استان ایلام به مراتب حادتر است. استان ایلام از نظرگاه جغرافیایی منزوی است و تقریبا در برنامه های توسعه ی ملی یک نقطه ی کور به حساب می اید و نظر لطفی نسبت به مرزنشینان و مهجورین از مرکز، در نظام متمرکز ایران وجود نداشته و ندارد. گواه این مدعا، تمرکز 90 درصدی صنایع و کارخانه در چند استان اصفهان، مرکزی، تهران، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و قزوین است. این در حالی است که 50 درصد مساحت ایران و 40 درصد جمعیت ایران در استان های مرزی است. در بین استان های مرزی، استان ایلام با اینکه از پتانسیل های بسیار بزرگی در صنعت نفت و گاز دارا می باشد، منابع صنعت گردشگری (بخصوص گردشگری اکوتوریسم و گردشگری مذهبی) در این استان چشمگیر است، کمترین سرمایه گذاری ایی دراین رابطه اعمال نشده است. در واقع در اسناد بالادستی عزمی به منظور حل و فصل معضل بیکاری و توسعه ی  استان ایلام به چشم نمی آید، به صورتی که این استان هنوز از عدم وجود یک طرح جامع گردشگری یا تصمیم به منظور فعال سازی پتانسیل های صنعتی رنج می برد.

 

عیان است همانطور که مطالعات تجربی نشان می دهد بین نرخ بیکاری و به ویژه نرخ بیکاری جوانان و نرخ خودکشی رابطه ای مثبت و معنی دار برقرار است، بین موضوع بیشترین خودکشی در گروه سنی 30-16 سال در استان ایلام و بیکاری و سرخوردگی ناشی از آن رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد. به عنوان مثال نرخ بیکاری در استان ایلام در سال 86 نزدیک به 13 درصد، در سال 89 حدود 17 درصد بوده و نرخ خودکشی در استان نیز از قرار 7 و 5 درصد بوده است (مقام اول در کشور).

 

3. زدایش برخوردها و نگرش های ناکارآمد نسبت به خودکشی

خودکشی، با همه ناپسندی، اما واقعیتی جهانی با روندی رو به رشد است که در ایران و استان ایلام نیز چنین است. وهرچند رشد شتابان و محنوس آن در استان ایلام اشوبی در فضای فکری و روانی شهروندان ایجاد نموده است، اما ارائه افاضاتی مبنی بر تحریم مراسم فاتحه خوانی این عزیزان و قربانیان و... آیا دردی را دوا خواهد نمود؟ اصولا تنبیه یک جان باخته، اقدام و نظری عاقلانه است؟ این امر ریشه در مسائل و معضلاتی همچون فقر و بیکاری، فرهنگ ها و باورهای غلط و منسوخی در ارتباط با ازدواج اجباری دختران خانواده های با وضعیت مالی و اقتصادی نامناسب، نارضایتی در انتخاب همسر و عدم ورزیدگی اجتماعی و روانی شهروند در امر انتخاب، توسعه ی فرهنگ ماتم زدگی و سوگواری به عناوین مختلف، مسائل و معضلات روانی و بیماری و... دارد. برخوردها و نگرش ها به ناکارامدی سیستم در فرهنگ سازی و توسعه و ابادانی باید دچار چرخش شود و از طرفی برداشتهای اینچنین نسبت به خودکشی باید حذف گردد.

 

4. چاره جویی در رابطه با حل معضل عدم کارآیی مدارک تحصیلی سطوح بالا

امروزه مراکز علمی مختلف به توسعه علم که نه!!! به تجارت علم مشغولند. مراکزی که از ملی گرفته تا ازاد و... فقط و فقط به دنبال رقابت به منظور جذب دانشجوی بیشتر و کسب درامد بیشتر هستند، علاوه بر اینکه بر کیفیت علم تأثیر مخربی داشته اند، موجب عدم همخوانی فرصت های شغلی با مدارک تولید شده در سطوح ارشد و دکترا شده اند. امروز به وفور در خانواده های مختلف افرادی که دارای مدارک دکتری و ارشد هستند و از طرفی یک فرصت شغلی متناسب با مدرک خود پیدا نکرده اند یافت می شود. چنین وضعیتی موجب ایجاد یأس و ناامیدی فزاینده در بین جوانان نسبت به ادامه تحصیل شده است.  این یأس و ناامیدی در پیوند با دیگر متغیرها و عوامل تأثیرگذار همچون بیکاری و نارضایتی های دیگر، می تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر رواج خودکشی در استان قلمداد شود.

 

5. چاره جوییِ شکاف طبقاتی بارز

شکاف های طبقاتی و اقتصادی در جوامع همواره در زمره ی عوامل آشوب ساز و تهدید کننده ی تعادل به حساب می ایند. در کشورهای همچون بحرین، سوریه و... دامنه ی شکاف اقتصادی میان اقلیت حاکم و اکثریت توده چنان بوده است که آشوب ناشی از آن این جوامع را تعادل خارج ساخته و درگیر جنگ داخلی نموده است. در رابطه با ایران و استان ایلام نیز چنین وضعیتی صدق می کند. به جرأت می توان گفت که 20 نفر از سرمایه داران شهرستان ایوان، برابر با مابقی جمعیت شهرستان از ثروت برخوردارند. به هر حال سوای از قضاوت ارزشی در ارتباط با سرمایه داران، و منبع و منشاء ثروت آنها، آنچه که مهم است، اختلاف طبقاتی فاحش و بزرگی است که جامعه ایرانی و به تبع آن استان ایلام به وجود آمده است. این عامل همواره به عنوان عاملی که موجبات ناامیدی و یأس و سرخوردگی و حسرت را مهیا می سازد، قلمداد می شود. به نظر می رسد اتخاذ سیاست هایی به منظور بهره وری برابر شهروندان از فرصتهای ثروت افرین، می تواند بر کاهش نرخ خودکشی تأثیرگذار باشد. امروزه فرایند رونمایی از فیش های حقوقی آنچنانی نیز نمادی دیگر از شکاف طبقاتی مهلک و خطرناک در جامعه ی ایرانی است.

 

6. در دستور کار قرار دادن توسعه فرهنگی در کنار دیگر ابعاد فیزیکی توسعه.

سیاستگذاران کشور بیش از اینکه توجه خود را معطوف به ابعاد اقتصادی و فیزیکی و ارائه آمار و ارقام و کاغذبازی های رایج در نظام بوروکراسی کشور تمرکز نمایند، توجه خود را معطوف به بالا بردن سطح توسعه فرهنگی استان نیز نمایند. چرا که بالا رفتن سطح توسعه فرهنگی باعث کاهش آسیب های اجتماعی در بین همشهریان می گردد.

 

در این راستا نوک پیکان انتقاد متوجه صدا و سیما (سطح ملی و استانی) می گردد. سال هاست برنامه هایی محلی بنا به هر دلیلی در استان تولید و پخش می گردد که کوچکترین بار فرهنگی و آموزشی ایی نداشته و ندارد. این برنامه تکراری و حتی به فرهنگ و آداب و رسوم و هویت شهروندان نیز آسیب می رساند. دکورها، گریم ها، نوع پوشش ها و... فاقد هرگونه بار آموزشی و فرهنگی است. البته دیگر نهادهای فرهنگ ساز و دارای تریبون نیز در این راستا مسئولیت داشته و باید در پیشگاه شهروندان جوابگو باشند که چه خدمتی به تنومندسازی فرهنگ اجتماعی کرده اند و برنامه های آنها تا چه اندازه کارساز بوده است؟

 

عواملی دیگر همچون تلاش به منظور هویت زدایی (هویت محلی وکوردی) از شهروندان که نمود آن ممنوعیت پوشش رسمی کوردی در دانشگاه ها، عدم برگزاری کنسرتهای موسیقی کوردی و... می باشد، چیرگی فضای امنیتی بر استان، مهاجرفرستی اجباری استان که ناشی از عدم وجود فرصت های شغلی است و.... از عواملی اند که باید تعدیل شده و چاره ای به منظور حل آنها اندیشیده شود.

 

 البته عیان است که ممکن است به اندازه ی تعداد خودکشی های یک استان، دلایل پرشماری وجود داشته باشد، که مطالعه ی جامع و کامل این معضل و تشکیل مثلث، نهادهای دولتی و اجرایی، مراکز علمی و دانشگاهی، و سازمان های مردم نهاد در سطوح محلی و ملی با اختصاص بودجه ی کافی و وافی به منظور انجام تحقیقات علمی و پژوهشی در این ارتباط، نه تنها ضروری بلکه حیاتی است.