بلندپروازی‌های «اردوغان» برای رهبری مطلق در «جهان ترک»

«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در یادداشتی به بررسی نتایج سفر وزیر دفاع ملی ترکیه به آسیای مرکزی پرداخت.

در این یادداشت آمده است: سفر «خلوصی آکار» وزیر دفاع ملی ترکیه به «تاشکند» و «نورسلطان» در آستانه نشست شورای همکاری‌های کشورهای ترک زبان که قرار است در شهر «باکو» پایتخت آذربایجان برگزار شود، صورت گرفت. به این دلیل برخی از ناظران معتقدند که در این نشست ایجاد ارتش متحد کشورهای ترک زبان تحت عنوان ارتش «توران بزرگ» اعلام خواهد شد.

این پروژه مدتهاست در ترکیه مورد توجه قرار داشته و به خصوص پس از آنکه در سال 2013 ترکیه، آذربایجان، قرقیزستان و مغولستان اقدام به تاسیس اتحادیه‌ای تحت عنوان «انجمن نهادهای امنیتی دارای وضعیت نظامی» کردند، بحث و بررسی این موضوع جدی‌تر شده است.

در آن موقع روزنامه آذربایجانی «ینی مساوات» مشارکت نیروهای مشترک نظامی در آینده در «عملیات ضد تروریستی» در «قره باغ کوهستانی» را امکان پذیر عنوان کرده بود.

ضمنا پس از اعلام ایجاد اتحادیه یادشده، بحث ضرورت توضیح اصطلاح «وضعیت نظامی» پیش آمد، زیرا قرقیزستان عضو سازمان پیمان امنیت جمعی و آذربایجان عضو جنبش عدم تعهد است که حق مشارکت در سایر پیمان های نظامی را ندارند. ترکیه نیز به عنوان عضو ناتو به نوعی نیاز به توضیح این موضوع به «بروکسل» پیدا کرده بود.

در آن زمان وضعیت رسمی و حقوقی این اقدام بدون پاسخ روشن ماند و از سوی دیگر هم طی سال‌های گذشته این پروژه هیچ محتوای واقعی به خود نگرفت.

البته در این فاصله برنامه همکاری‌های کشورهای عضو اتحادیه یادشده با ترکیه در زمینه‌های آموزش نظامی و تعاملات نظامی و فنی به صورت دوجانبه دنبال شد.

اما اکنون پروژه اتحاد نظامی کشورهای ترک زبان در متن همکاری‌های نظامی میان ترکیه و آذربایجان در ارتباط با جنگ قره باغ ابعاد جدیدی به خود می‌گیرد، به ویژه اینکه گروه‌های نخبه دارای احساسات پان ترکیسم آسیای مرکزی از موضع همبستگی با آذربایجان پیروی می‌کنند.

البته این همبستگی به معنای آمادگی نورسلطان یا تاشکند برای اعزام واحدهای خود به قره باغ نیست، ولی همزمان یک عامل جدی در جهت حمایت سیاسی از اتحاد نظامی آذربایجان و ترکیه در قفقاز دانسته می‌شود.

در این مورد می‌توان از آن یاد کرد که در سال 2015 رهبری قزاقستان مخالف پذیرش ارمنستان به اتحادیه اقتصادی اوراسیا بود و روسیه تلاش‌های زیادی انجام داد تا موافقت این کشور حاصل شود. ضمنا این بحث همچنین وجود حساسیت‌های در روابط میان کشورهای عضو این سازمان را نیز نشان می‌دهد که هم قزاقستان و هم ارمنستان در آن حضور دارند.

با توجه به دستور مذاکرات رسمی وزیر دفاع ملی ترکیه با مقامات قزاقستان و ازبکستان، بحث همگرایی نزدیک نظامی مطرح نبوده و این سفر بیشتر دارای جنبه کاری بوده است.

در تاشکند وزرای دفاع ازبکستان و ترکیه توافق نامه همکاری‌های نظامی و نظامی- فنی امضا کرده و در دیدار آکار با «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان در مورد اجرای برنامه‌های آموزش پرسنل نظامی، برقراری ارتباط بیشتر بین دانشگاه‌های نظامی، تبادل تجربه جهت آماده سازی واحدهای نظامی گفت و گو صورت گرفت.

آکار با «نورلان ایرمکبایف» وزیر دفاع قزاقستان نیز موضوعات مشابهی را مورد بررسی قرار داد. گذشته از این دو کشور در چارچوب سفر سال 2018 «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهور وقت قزاقستان به ترکیه توافقنامه همکاری‌های نظامی امضا کرده بودند.

نکته قابل توجه این است که در حال حاضر با توجه به همه گیری کرونا حتی نشست‌های به مراتب مهم‌تر به صورت مجازی برگزار می‌شوند که به عنوان مثال به جلسات سازمان ملل و سایر نهادهای بین المللی در مورد همکاری در زمینه مقابله با کرونا و رفع بحران اقتصادی ناشی از این بیماری می‌توان اشاره کرد.

همچنین تصمیم گرفته شده است که نشست‌های آتی سازمان پیمان امنیت جمعی، سازمان همکاری‌های شانگهای  به صورت ویدیو کنفرانس دایر شود.

ولی به نظر می‌رسد که ترکیه دنبال استفاده از خلاء ایجاد شده طی این مرحله و بهره برداری مناسب از تماس‌های مستقیم با مقامات منطقه برآمده است.

همکاری‌های نظامی میان قزاقستان و ترکیه از مدت‌ها پیش چارچوب مشخصی به خود گرفته و دارای تولیدات مشترک برخی از تجهیزات و سلاح‌های نظامی و همچنین برگزاری دوره‌های نسبتاً گسترده برای نظامیان قزاق در ترکیه است.

ولی برای ازبکستان تعاملات نظامی با ترکیه به نوعی عنصر جدید برای روابط دوجانبه تاشکند با آنکارا طی سال‌های اخیر بوده و پس از یک وقفه طولانی دوباره در حال برقرار شدن قرار گرفته است.

چنانچه قزاقستان در رابطه با چنین همکاری ملزم به در نظر گرفتن محدودیت‌های عضویت در سازمان پیمان امنیت جمعی و روابط دو جانبه نظامی با روسیه است، پس برای تاشکند دکترین سیاست خارجی کشور به این صورت محدودیت ایجاد می‌کند که حضور در پیمان های نظامی - سیاسی و وابستگی به یکی از طرف‌های خارجی را مردود می‌داند.

در سال 2016 برنامه همکاری‌های نظامی - فنی بین ازبکستان و روسیه به تصویب رسید که به صورت جزئی پیگیری ولی طی دو سال اخیر عملا متوقف شد.

در این میان ازبکستان همکاری‌های خود با هند در زمینه‌های مشابهی را فعال کرد که این موضوع مورد حمایت آمریکا نیز است.

فعلا ازبکستان موفق به اجرای سیاست خارجی چند جانبه بوده، ولی حفظ این وضعیت برای طولانی مدت با توجه به حساسیت‌های خاص حوزه نظامی سخت خواهد شد.

بلندپروازی‌های « اردوغان » برای رهبری مطلق در «جهان ترک» به طور مستقیم با ادعاهای ازبکستان (و همچنین قزاقستان) در مورد رهبری منطقه‌ای آسیای مرکزی در تقابل قرار خواهد گرفت.

بحث مشارکت استراتژیک کشورهای منطقه با روسیه و چین هم عامل حائز اهمیتی در این زمینه شناخته می‌شود.

نه تاشکند و نه نور سلطان به خود اجازه مشارکت در اقدامات آنکارا در خارج از منطقه آسیای مرکزی را نخواهند داد و گذشته از آن در خود آسیای مرکزی چنین اقداماتی در آینده نزدیک نیز غیر واقعی خواهد بود.

با این وجود تشدید فعالیت‌های نظامی ترکیه در منطقه می‌تواند منجر به تقویت نفوذ این کشور بالای نخبگان نظامی ازبکستان و قزاقستان شود که احتمال پیش آمدن چنین وضعیتی برای سایر کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان نیز امکان پذیر خواهد بود.

در هر صورت کشورهای آسیای مرکزی به تلاش‌های آنکارا برای گسترش همکاری‌های نظامی با آنها، به عنوان فرصت مناسب جهت تحقق سیاست خارجی چندجانبه و چندسویه نگاه کرده و هر گونه پروژه «وحدت ترک زبان ها» را ابزاری برای ایجاد تعادل میان منافع بازیگران خارجی در منطقه می‌دانند.