بایدن چه سودی از ترور «الظواهری» می‌برد؟

حکومت طالبان افغانستان ضمن تایید حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکا به منطقه شیرپور کابل، این اقدام مداخله جویانه آمریکا را قویا محکوم و آن را نقض حریم هوایی، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افغانستان و خلاف توافق دوحه دانست.

ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان با بیان اینکه افغانستان این حمله را به هر بهانه‌ای که باشد، "شدیدا محکوم می‌کند"، افزود: "این گونه اقدامات تکرار تجارب ناموفق ۲۰ سال گذشته و مغایر با منافع ایالات متحده آمریکا، افغانستان و منطقه است و به فرصت‌های در دسترس آسیب می‌زند."

سخنگوی طالبان اگرچه این وقوع این حمله را تایید کرده است، اما در سخنان او چیزی درباره کشته شدن ایمن الظواهری گفته نشده است.

جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا دوشنبه شب در پیامی گفت: تحت هدایت من، ایالات متحده یک عملیات هوایی(پهپادی) موفق را در کابل، پایتخت افغانستان انجام داد و ایمن الظواهری، رهبر القاعده را کشت.

این خبر بلافاصله با واکنش های جهانی همراه شد و کشورهای هم پیمان آمریکا از جمله کانادا، استرالیا، عربستان و ... این اقدام را به عنوان عملیاتی که به اعتقاد آنها موجب کشته شدن یکی از مهره های اصلی تروریسم شده است، مورد ستایش قرار دادند.

کاخ سفید همواره و در دورهای مختلف ادعا کرده است که ترورهای هدفمندی که از سوی نیروهای آمریکا انجام می شود، باعث امن تر شدن جهان خواهد شد. اکنون این سوال مطرح است که آیا جهان از سال 2011 به بعد که بن لادن به دست نیروهای آمریکا کشته شد، این اقدام کدام امنیت را برای جهان به ارمغان آورد؟ آیا کشته شدن الظواهری ، چقدر می تواند به امنیت دنیای پرآشوب امروز کمک کند؟ آشوبی که بخش قابل توجهی از آن و چه بسا تمام آن به دلیل مداخله جویی ها، اقدامات یکجانبه و اشغالگری های قدرتهای غربی و در راس آنها آمریکا و هم پیمانان آنها به راه افتاده است.

آنچه رسانه های نزدیک به جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا از جمله شبکه سی ان ان در خصوص هدف دولت کنونی آمریکا از هدف قرار دادن الظواهری اعلام می کنند، مقابله با تروریسم و از بین بردن یکی از مهره های اصلی این پدیده است اما همین شبکه خبری آمریکا، در برخی گزارش های خود، این حمله را یک "پیروزی سیاسی" برای بایدن توصیف می کند.

کمی بیشتر از سه ماه دیگر تا انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا باقی است . این انتخابات که قرار است روز هشتم نوامبر ۲۰۲۲ برگزار شود، رویدادی سرنوشت سازی برای دولت بایدن و دمکراتها و حکم مرگ و زندگی برای آنها دارد. دمکرات ها درصورت شکست در این انتخابات، شاید دیگر امیدی هم به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ نداشته باشند.

دمکرات ها که از همان ماه های شروع دولت جو بایدن شانس چندان پررنگی برای پیروزی در این انتخابات کلیدی کنگره نداشتند، این شانس اندک با کاهش سریع محبوبیت بایدن به دلیل عملکرد ضعیف او در زمینه های گوناگون بویژه عدم توانایی در مهار موثر کرونا، عدم توانایی در مهار تورم، افزایش بهای سوخت، مسکن و ... در آمریکا، وضعیت نامساعد جسمانی برای اداره موثر کشور و ...، در ماه ها و هفته های گذشته بیش از هر زمان دیگر رنگ باخته و حالا این جمهوری خواهان هستند که خود را شانس برتر پیروزی در انتخابات میان دوره ای کنگره می دانند.

دولت بایدن سعی دارد سناریوی کشتن ایمن الظواهری را خرج انتخابات پیش رو کند و از آن، به عنوان یک ابزار سیاسی و پلی برای دستیابی به پیروزی در این انتخابات بسازد.

بایدن چه سودی از ترور «الظواهری» می‌برد؟

استفاده سیاسی از ابزار ترور در سیستم حکومتی آمریکا با اهداف انتخاباتی ، موضوع تازه ای نیست و ماجرای کشته شدن اسامه بن دلان در خاک پاکستان بدست نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۱۱  و یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ آمریکا که باراک اوباما برای دومین بار توانست کلید کاخ سفید را تصاحب کند، یک سناریوی مشابه آن چیزی است که سه روز قبل در کابل رخ داد.

حوادث مرگبار یازده سپتبامبر ۲۰۰۱ و حمله به برج های  دو قلو مرکز تجارت جهانی در قلب نیویورک که هنوز بعد از گذشت بیش از دو دهه بسیاری از ابعاد و زوایای آن همچنان در پس پرده ابهام پنهان مانده است، اما از همان نخستین روزهای بعد از حمله به برج های دو قلو، مقامات دولت وقت آمریکا انگشت اتهام را به سوی القاعده نشانه رفتند و نام القاعده و رهبران آن از جمله اسامه بن لادن و ایمن الظواهری به عنوان معماران اصلی طراحی این حمله در ذهن مردم آمریکا حک شد اگرچه دستگاه های اطلاعات و امنیت واشنگتن هیچ گاه توضیح ندادند که چگونه امکان انجام حمله ای با این ابعاد گسترده ، عبور آسان از لایه های امنیتی پیشرفته و دسترسی به چند هواپیمای مسافربری خطوط هوایی آمریکا از سوی تروریست ها، وجود داشته است.

اینگونه بود که نام هایی چون بن لادن و الظواهری در ذهن مردم آمریکا ماندگار شد و این فرصت برای سیاستمداران فراهم شد تا با از بین بردن این افراد، شاید بتوانند بخش هایی از اعتبار فروریخته خود نزد مردم کشورشان را با هدف جلب آرای آنان در دوره های مختلف انتخابات، ترمیم کنند.

ترورهایی با زمان مهندسی شده با اهداف سیاسی برای هموار کردن زمینه پیروزی در انتخابات گوناگون، به نظر می رسد یکی از ابزارهای سیاستمداران هر دو حزب آمریکا برای حفظ قدرت سیاسی در این کشور باشد. این شیوه تروریستی برای تغییر افکار عمومی در آستانه انتخابات البته فقط مختص دمکراتها نبوده و جمهوری خواهان نیز گاه دست به اقدامات خطرناک زده اند اما اشتباه راهبردی و محاسباتی در تشخیص هدف ترور، باعث شده برخی سیاستمداران صاحب نام آمریکا در آستانه سقوط به زباله دان تاریخ قرار گیرند.