به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، وقتی انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوست، دشمنان منطقهای و بینالمللی انقلاب جاهطلبترین رهبری عربی که در کنار کشورمان بود را تحریک کردند تا با حملهای همه جانبه به قول خودشان نهال نو پای انقلاب را از بین ببرند.

آنها پول و امکانات لازم را در اختیار صدام قرار دادند و جوانان عراقی برای حفظ تاج و تخت کشورهای ثروتمند عربی جانشان را دادند. حماقت صدام باعثشد که عراق صدمات زیادی خورده و سرانجام خود صدام قربانی این حماقت شده و سرنگون شد.

تکرار سناریوی شکست خورده صدام

امروز نیز در سوریه چنین اتفاقی در جریان است و همان کشورهایی که تلاش داشتند ایران اسلامی را از بین ببرند، به سراغ سوریه رفته‌‌اند و با محوریت آمریکایی - اسرائیلی و حضور برخی کشورهای منطقه‌ای تلاش می‌شود تا درگیری فرقه‌ای و طایفه‌ای را نیز در این کشور کلید بزنند تا از نظر آنها سقوط دولت اسد سریع‌تر و راحت‌تر انجام گیرد.

اما بزرگترین نقطه ضعف این مجموعه، نداشتن یک رهبر است که بتواند همه مخالفان را زیر یک پرچم متحد کرده و همچنین کشورهای دیگر منطقه و بین‌الملل نیز به وی معتقد باشند. آنها به دنبال یک رهبر و مجموعه قدرتمند عربی هستند که بتواند در راه و خواسته‌های آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی وارد میدان شود.

عربستان و قطر بخش‌ مالی این پروژه را بر عهده دارند و آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای غربی حمایت سیاسی را انجام می‌دهند، اما نبود جنگجو مشکل اصلی این جریان در سرزمین سوریه است زیرا در داخل سوریه تعداد افرادی که با حکومت بجنگند، اندک است و فضای سوریه مانند لیبی نیست که تعداد زیادی از مردم علیه اسد وارد میدان شوند. به همین دلیل امروز جریان آمریکایی - اسرائیلی - عربی به دنبال این است که مصر را وارد میدان کند چرا که ارتش مصر برخلاف سعودی و قطر یک ارتش قدرتمند است.

تلاش برای وارد کردن ارتش مصر به سوریه

این جریان تلاش دارد تا علیرغم وجود یک حکومت منتخب و مشخص در مصر، از طریق گروهک‌های سیاسی و لابی خود، زمینه را برای حضور ارتش در معارضه سوریه محقق کند، اما تا به حال موفق نشده است.

دامن زدن به درگیری‌های مذهبی از جمله تبدیل جنگ مسلمان - صهیونیسم به شیعه - سنی برای ضربه زدن به مقاومت در منطقه و سقوط بشار اسد از دیگر فعالیت‌های این جریان است که طی ماه‌های اخیر با شدت بیشتری دنبال می‌شود.

ایجاد و تقویت شکاف عربی - ایرانی برای کشاندن همه کشورهای عربی به این جنگ و از بین بردن خط مقاومت هدفی است که از سوی جریان آمریکایی - صهیونیستی و برخی کشورهای عربی با شدت هرچه تمامتر در جریان است.

تلاش برای تبدیل درگیری اسرائیلی - اسلامی به درگیری بین مسلمانان

این توطئه همه جانبه برای آن است تا درگیری اسرائیلی - اسلامی که با انقلاب‌های کشورهای عربی در حال شکل گیری است، تبدیل به درگیری کشورهای اسلامی با یکدیگر شود و بدین ترتیب سناریوی عراق را برای سایر کشورهای عربی و قدرتمند فعلی که ممکن است خطری برای رژیم صهیونیستی باشد بازتولید کنند.

ارتش عراق یکی از ارتش‌هایی بود که رژیم صهیونیستی به شدت از آن بیم داشت که با وادار کردن آن به جنگ با ایران به کلی از صحنه ارتش‌های قدرتمند منطقه کنار رفت.

این سناریو در مورد لبنان نیز کارساز شد و امروز می‌بینیم، این کشور نیز ارتش قدرتمندی ندارد.

موضع گیری‌های مرسی و اخوان پیش از به قدرت رسیدن علیه اسد به نوعی مشوق این جریان برای سرمایه گذاری روی مصر بود تا از این طریق بتوانند این کشور را وارد کارزار سوریه کنند، اما اخوانی‌ها پس از به قدرت رسیدن دارای نگاه محتاطانه‌تری شده‌اند،

همچنین واقعیتهای صحنه که توطئههای بینالمللی را نشان داد باعث شد که شاهد موضعگیری صریحی از سوی مرسی پس از انتخابات ریاست جمهوری نباشیم.