
سفر سه روزه ترامپ به انگلیس، دومین سفر دولتی او به این کشور پس از سال ۱۳۹۸ بود؛ رخدادی کمسابقه که بار دیگر رابطه دیرینه لندن و واشنگتن را در کانون توجه قرار داد. این سفر در حالی انجام شد که فضای داخلی بریتانیا آکنده از بحرانهای اقتصادی و نارضایتی سیاسی بود و بسیاری آن را نه فرصتی برای تثبیت دیپلماسی لندن، بلکه قماری پرهزینه برای نخستوزیری میدانند که جایگاهش در افکار عمومی رو به افول است.
ترامپ شامگاه سهشنبه هفته گذشته وارد لندن شد و روز بعد در قلعه وینزر با شکوهی سلطنتی مورد استقبال چارلز سوم پادشاه انگلیس قرار گرفت. کالسکه زرین، رژه گارد احترام با حضور بیش از هزار نظامی و ضیافت شام در تالار سنتجرج، همگی یادآور سنتهای قدیمی دیپلماسی بریتانیا بود که تلاش داشتند عظمت تاریخی «رابطه ویژه» را به نمایش بگذارند.
ترامپ که سرمست از تشریفات سلطنتی بود، در سخنرانی خود چارلز را «مردی بسیار ویژه» خواند و رابطه دو کشور را «ناگسستنی» توصیف کرد. او همچنین گفت: «میهماننوازی خاندان سلطنتی یکی از بزرگترین افتخارات زندگی من بود.» چارلز هم گفت که ایالات متحده «شریک نخست بریتانیا در نخستین توافق تجاری پس از آغاز دولت ترامپ» بوده و ابراز امیدواری کرد که «این مشارکت برای ساختن عصر جدیدی از روابط ادامه یابد.»
اما این صحنهها برای مخاطبان داخلی بریتانیا بیش از آنکه یادآور وحدت و قدرت باشد، نوعی فاصله میان دولت و ملت را آشکار میکرد. چرا که در همان لحظه که دوربینها ضیافت پرزرقوبرق را ثبت میکردند، در خیابانهای لندن موجی از مخالفت با حضور ترامپ جریان داشت.
نظرسنجی مؤسسه معتبر یوگاو همزمان با این سفر نشان داد که ۴۵ درصد از مردم انگلیس با دعوت از ترامپ برای سفر دولتی مخالفند و تنها ۳۰ درصد آن را تصمیمی درست میدانند. همچنین محبوبیت شخص ترامپ در بریتانیا در پایینترین سطح قرار دارد؛ ۶۹ درصد مردم او را عنصری نامطلوب توصیف کرده و تنها ۱۹ درصد دیدگاه مثبتی به او دارند.
این آمارها نشان میدهد که در حالیکه دولت استارمر با استقبال سلطنتی و توافقات تجاری به دنبال نمایش اتحاد بود، بدنه جامعه بریتانیا اساساً با اصل میزبانی مخالف بوده است. حتی در میان رأیدهندگان حزب کارگر (که استارمر رهبری آن را بر عهده دارد) ۶۲ درصد با این سفر مخالف بودهاند. این میزان در میان لیبرال دموکراتها به ۶۴ درصد و در میان سبزها به ۷۰ درصد میرسد. حتی در پایگاه محافظهکاران نیز ۴۶ درصد مخالفت خود را ابراز کردهاند.
از نگاه افکار عمومی، سفر ترامپ نه تنها نتوانست تصویری مثبت از او در بریتانیا ایجاد کند، بلکه تصمیم استارمر برای میزبانی دوباره از او نیز بهعنوان اقدامی بحثبرانگیز تلقی شد و اعتبار سیاسی نخستوزیر را در میان بسیاری از شهروندان زیر سؤال برد. یوگاو نشان داد که تنها ۲۶ درصد از مردم معتقدند این سفر روابط آمریکا و انگلیس را بهبود میبخشد، در حالی که اکثریت (۵۱ درصد) بر این باور بودند که تغییری ایجاد نمیکند.
استارمر این توافقها را «آغاز عصری تازه» برای رابطه ویژه دانست و گفت که این سرمایهگذاریها به رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و کاهش هزینههای زندگی کمک خواهد کرد. اما در سوی دیگر، بسیاری از تحلیلگران یادآور شدند که بخشی از این ارقام بیشتر جنبه اعلامی دارند تا عملی. گاردین نوشت: «این وعدهها بیش از آنکه واقعیت باشند، تلاشی برای پُر کردن خلأ سیاسی داخلی است.»
همچنین موضوع تعرفههای سنگین آمریکا بر فولاد و آلومینیوم انگلیس همچنان حلنشده باقی ماند. استارمر کوشید ترامپ را به لغو این تعرفهها متقاعد کند، اما رئیسجمهوری آمریکا در برابر فشارها مقاومت کرد. این موضوع نشان داد که علیرغم زرقوبرق قراردادها، مسائل کلیدی اقتصادی همچنان پابرجاست.
اختلافات در سیاست خارجی
اگرچه کنفرانس خبری مشترک استارمر و ترامپ با نمایش وحدت برگزار شد، اختلافنظرها آشکار بود. درباره اوکراین، استارمر بر ضرورت فشار بیشتر بر روسیه تأکید کرد، اما ترامپ با لحنی انتقادی گفت برخی کشورهای اروپایی همچنان نفت از مسکو میخرند و همین فشارها را بیاثر میکند. او حاضر نشد سخنی از تحریمهای تازه علیه کرملین بگوید و بیشتر اروپا را مقصر دانست.
در موضوع فلسطین نیز شکاف بارزی دیده شد. استارمر تهدید کرده بود اگر [رژیم] اسرائیل به جنگ غزه پایان ندهد، لندن دولت فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. اما ترامپ به صراحت گفت در این باره با نخستوزیر انگلیس اختلاف نظر دارد. به همین دلیل دولت استارمر اعلام این تصمیم را به تعویق انداخت تا از ایجاد تنش در جریان سفر جلوگیری کند. همین نکته نشان داد که اختلافات در حوزه سیاست خارجی همچنان حلنشده باقی مانده است.
در همین حال، رسانههای انگلیسی واکنشهای متناقضی به سفر داشتند. گاردین در سرمقاله خود با تیتر «زرقوبرق فراوان اما آبطلا نه طلا» نوشت که سفر بیشتر یک نمایش تشریفاتی بود تا دستاوردی واقعی. ایندیپندنت نیز تأکید کرد که پهن کردن فرش قرمز برای ترامپ اعتبار بریتانیا را در زمینه حقوق بشر خدشهدار کرده است.
در مقابل، روزنامههای راستگرایی چون دیلی میل و تلگراف تلاش کردند سفر را نشانهای از اتحاد تاریخی لندن و واشنگتن نشان دهند. آنها بر سخنان ترامپ مبنی بر «ناگسستنی بودن پیوند دو کشور» و تعهد شرکتهای آمریکایی به سرمایهگذاری تأکید کردند. با این حال حتی این رسانهها نیز نتوانستند از کنار تعرفههای حلنشده و شکافهای دیپلماتیک عبور کنند.
نه انگلیسیها به ترامپ
اگرچه برنامه سفر به گونهای طراحی شده بود که ترامپ کمتر با معترضان مواجه شود، هزاران نفر در لندن تجمع کردند و مخالفت خود را با سیاستهای او ابراز داشتند. پلاکاردهایی با مضامین «ترامپ اینجا جایی ندارد» و «نه به اقتدارگرایی» در خیابانها دیده میشد. پلیس برای کنترل اوضاع صدها نیرو را به حالت آمادهباش درآورد.
یکی از جنجالیترین حوادث زمانی رخ داد که گروهی از معترضان تصویر ترامپ را در کنار جفری اپستین روی یکی از برجهای لندن انداختند؛ اقدامی که با بازداشت چند نفر از آنها همراه شد و موجی از انتقاد نسبت به محدود شدن آزادی بیان به راه انداخت.
برای استارمر، این سفر بیش از هر چیز یک قمار سیاسی بود. او در شرایطی میزبان ترامپ شد که محبوبیتش در افکار عمومی به شدت کاهش یافته و مشکلات اقتصادی فشار زیادی بر دولت وارد کرده است. بر اساس نظرسنجی یوگاو، اکثریت مردم نه تنها با سفر مخالف بودند بلکه معتقد بودند دستاوردی برای بهبود روابط به همراه نخواهد داشت.
اگر سرمایهگذاریهای وعدهدادهشده عملی شود، شاید استارمر بتواند بخشی از این ریسک را جبران کند. اما اگر وعدهها به نتیجه نرسد یا اختلافات در سیاست خارجی تشدید شود، این میزبانی بهعنوان اشتباهی پرهزینه در تاریخ سیاسی انگلیس ثبت خواهد شد.
رابطه ویژه در بحران اعتماد
سفر دوم ترامپ به انگلیس در سپتامبر ۲۰۲۵ نه تنها یک رویداد دیپلماتیک عادی نبود، بلکه صحنهای بود که در آن دو تصویر متضاد در کنار هم قرار گرفتند. در یک سوی ماجرا، تشریفات سلطنتی و قراردادهای پرشمار اقتصادی به نمایش گذاشته شد تا بار دیگر «رابطه ویژه» لندن و واشنگتن بازآفرینی شود. اما در سوی دیگر، واقعیت افکار عمومی، نارضایتی گسترده از حضور ترامپ و شکافهای حلنشده در حوزه سیاست خارجی، این سفر را به واقعهای پرهزینه و پرابهام بدل ساخت.
برای استارمر، این میزبانی بیش از هر چیز تلاشی بود برای ترمیم وجهه سیاسی و کسب دستاورد خارجی در زمانی که اقتصاد داخلی تحت فشار است و محبوبیت دولت در حال سقوط. او امیدوار بود سرمایهگذاریهای کلان و وعدههای میلیاردی شرکتهای آمریکایی بتواند نمادی از موفقیت دیپلماتیک او باشد، اما واکنشهای سرد افکار عمومی و رسانهها نشان داد که این دستاوردها هنوز نتوانستهاند اعتماد عمومی را بهدست آورند.
به همین دلیل، بسیاری از ناظران سفر ترامپ را قماری سیاسی برای استارمر میدانند؛ قماری که پیامدهایش نه تنها به میزان تحقق وعدههای اقتصادی وابسته است، بلکه در گرو چگونگی مدیریت اختلافات دیپلماتیک، از جنگ اوکراین گرفته تا بحران غزه و مسئله فلسطین خواهد بود. در نهایت، این سفر تصویری از بریتانیایی به نمایش گذاشت که میان نمایش تشریفات و فشار واقعیتهای سیاسی گرفتار است؛ کشوری که تلاش میکند جایگاه خود را در کنار واشنگتن حفظ کند، اما در داخل با پرسشهای سنگین درباره هزینههای چنین رابطهای روبهروست.
سفر ترامپ به انگلیس نشان داد که رابطه ویژه بیش از هر زمان دیگری به بازتعریف نیاز دارد؛ رابطهای که اگرچه در ظاهر همچنان پابرجاست، اما در بطن خود با بحران اعتماد و اختلافات جدی مواجه است. این همان نقطهای است که قمار استارمر را خطرناکتر میسازد؛ او با دعوت از ترامپ خواست پیام قدرت و ثبات مخابره کند، اما در عمل بیش از هر زمان دیگری ضعف و شکنندگی موقعیت بریتانیا در سیاست داخلی و خارجی نمایان شد.