به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، وبگاه خبری "المانیتور" در مقالهای به قلم "عمر تاشپینار" با اشاره به تلاشهای آمریکا و ترکیه برای تغییر حکومت در سوریه مینویسد؛ کابوس ترکیه این است که پس از "اسد"، کردها حکومت سوریه را به دست گیرند و کابوس آمریکا این است که سلاحهای شیمیایی، بدست اسلامگراهای تندرو بیفتد. در عوض، هر دو کشور آرزو میکنند که جنگ داخلی، سوریه را از هم بپاشاند و سوریه میدان رویارویی ایران و عربستان شود.

* دولت " اوباما " هنوز آماده حمایت نظامی از مخالفان سوریه نیست

آیا سفر اخیر " هیلاری کلینتون " به استانبول، نمایانگر وضعیت جدیدی در بحران سوریه است؟ این دیدار، مهر تأیید دیگری بر این بود که دولت " اوباما " آماده حمایت نظامی از مخالفان سوریه نیست. درست است که گزینه‌هایی چون گزینه منطقه پرواز ممنوع همچنان روی میز است اما مدت زمان زیادی می‌طلبد تا این گزینه‌های نظری، جامه عمل بپوشند.

* آمریکا سیاست انتظار را به مداخله نظامی ترجیح می‌دهد

در چنین شرایطی، آمریکا ترجیح می‌دهد به جای مداخله نظامی سیاست " بنشین و ببین چه می‌شود " را به اجرا درآورد. اقدامات نمایشی و تزئینی را به جای اقدامات جدی و اساسی جا می‌زنند. می‌گویم " تزئینی " چون اگر آمریکا تصمیم می‌گرفت راهبردی براستی جدی را در سوریه پیاده کند، به راه‌حل‌هایی به مراتب بهتر از کمک بشردوستانه ۵.۵ میلیون دلاری و دادن تجهیزات ارتباطی به مخالفان سوری می‌رسید. برنامه‌ریزی عملیاتی مشترک با آنکارا یا ایده‌های مربوط به گروه‌های نظامی و اطلاعاتی را طوری به سمع و نظر عموم مردم می‌رسانند که انگار دارند راهبردی جدید را پیاده می‌کنند.

* کابوس آنکارا کردها و کابوس واشنگتن دست یافتن اسلام‌گراها به سلاح‌های شیمیایی است

حال آنکه می‌دانیم این نوع از همکاری‌های آمریکا - ترکیه را ماه‌هاست که داشته‌اند. مهم‌ترین مسئله فعلی آنکارا و واشنگتن این نیست که چطور به مخالفان سوری کمک کنند. مسئله اصلی این است که پس از تغییر حاکمیت، با چه سوریه‌ای روبه‌رو خواهیم بود. کابوس آنکارا این است که کردها حکومت را در سوریه بدست بگیرند. ترس بزرگ واشنگتن هم از سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی است که به دست اسلام‌گراهای رادیکال سوری بیافتد. به همین دلیل است که نقش شبه‌نظامیان وابسته به القاعده، سازمان اطلاعات آمریکا را تا این حد نگران ساخته است.

* آمریکا و ترکیه سه حوزه مشترک منفعتی در تغییر حکومت سوریه دارند

البته این‌ها بدین معنی نیست که آنکارا و واشنگتن، منافع مشترکی در سوریه‌ ندارند. در واقع، این دو کشور دست‌کم، سه حوزه منفعتی مشترک دارند. نخست، یک جنگ داخلی حتی خونین‌تر از جنگ فعلی پس از رفتن اسد و خطر از هم پاشیدن کشور است.

* آمریکا و اسرائیل خواهان درگیری نظامی ایران و عربستان هستند

دوم، رویارویی ایران و عربستان سعودی در سوریه است. در بهترین حالت ممکن، در نهایت تعادل شکننده‌ای، شبیه به آنچه در لبنان(با نظام تقسیم قدرت بین فرقه‌ها) می‌بینیم، برقرار می‌شود. این حالت به درگیری نظامی ایران و عربستان سعودی منجر می‌شود و در نهایت پای آمریکا و اسرائیل را نیز به معرکه باز می‌کند. تا جایی که به آمریکا و اسرائیل مربوط می‌شود، تفاوت این حالت با موقعیت لبنان اخوان‌المسلمین و نهادهای سنی مذهب حتی رادیکال‌تر در سوریه است.

* آمریکا و ترکیه آرزومند جنگی داخلی و بالا گرفتن درگیری شیعیان و سنی‌ها هستند

سومین حوزه مشترک منفعتی آمریکا و ترکیه، امکان به وقوع پیوستن یک جنگ داخلی خونین در سوریه است که آتش زیر خاکستر درگیری شیعیان و سنیها در کشورهای همسایه، یعنی عراق و لبنان، را بیرون آورد. در نتیجه تمامی این موارد، دوران پرچالشتری در انتظار آنکارا و واشنگتن در سوریه پس از "بشار اسد" است.